قانون مدني

مجله حقوقي

عدم تمكين زن از شوهر چه عواقبي دارد؟

۳۶ بازديد

تمكين در لغت به معناي الزام است، با اين حال تمكين از منظر حقوق خانواده به معناي اطاعت و پيروي زن از شوهر در امور زندگي و روابط زناشويي بدون عذر شرعي است.

عواقب تمكين نكردن زن از شوهر

مطابق با قانون مدني كشور، پس از ازدواج هر يك از زوجين نسبت به يكديگر داراي وظايفي هستند، يكي از اين تكاليف تمكين زن از شوهر است. در اين نوشتار از مجله دلتا به بررسي تمكين نكردن زن از شوهر و عواقب آن مي‌پردازيم.

عدم تمكين زن از شوهر به چه معنا است؟

زن و مرد هر يك موظف هستند تا تكاليف خود را در برابر يكديگر انجام داده و با يكديگر حسن معاشرت داشته باشند. در غير اين صورت، مصداق نشوز تلقي شده و منجر به پيامدهايي براي هر يك از آنان مي‌شود. نشوز به معناي عدم تمكين يا عدم ايفاي هريك از وظايف و تكاليف ميان زوجين است. از منظر حقوقي و در قالب زندگي زناشويي هر گاه زن بدون عذر شرعي از همسر خويش در رفع نيازهاي جنسي و امور خانواده تمكين نكند، حق پرداخت نفقه از سوي مرد براي زن سلب مي‌شود.

عواقب تمكين نكردن زن از شوهر

عواقب تمكين نكردن زن از شوهر 

عدم تمكين زن از شوهر پيامدهايي را به دنبال دارد، از جمله اين پيامدها مي‌توان به موارد زير اشاره كرد:

  • عدم استحقاق زن نسبت به نفقه ( ماده ۱۱۰۸ قانون مدني)
  • كسب اجازه ازدواج مجدد از دادگاه (مواد ۱۶ و ۱۷ قانون حمايت خانواده)، به اين منظور مرد بايستي به دادگاه رجوع و با اثبات عدم تمكين همسر خود، از دادگاه اجازه ازدواج مجدد بگيرد.
  • امكان طرح دعوا طلاق از سوي مرد

پيشنهاد مطالعه: براي آشنايي با نكات حقوقي بيشتر امكان مطالبه مجدد مهريه پس از بخشيدن آن وجود دارد؟ را مطالعه كنيد.

همچنين بخوانيد:

نحوه اثبات عدم تمكين زن به چه صورت است؟

اعتبار وصيت‌نامه شفاهي چقدر است؟

مطالبه مهريه در عقد موقت ثبت نشده

پرداخت مهريه سنگين به چه صورت است؟

طلاق به دليل كتك زدن زن در چه شرايطي امكان‌پذير است؟

 

با مجله حقوقي دلتا همراه باشيد

چه كساني ممنوع المعامله هستند؟

۲۷ بازديد

ممنوع المعامله به شخصي اعم از حقيقي يا حقوقي گفته مي‌شود كه توسط مقامات قضايي از تصرف در اموال خود منع شده است.

ممنوع المعامله

گاهي افراد به دلايلي قانوني از انجام معاملات منع مي‌شوند. تنها افراد خاصي از انجام معامله منع مي‌شوند. در اين نوشتار از مجله دلتا به بررسي افراد ممنوع المعامله مي‌پردازيم.

اشخاص ممنوع المعامله

افراد ممنوع المعامله عبارت‌اند از:

  • تجار ورشكسته
  • محكومين دادگاه‌ها
  • اشخاصي كه عاقل، بالغ و رشيد نيستند، يا به عبارت ديگر فاقد اهليت هستند

دليل ممنوعيت اشخاص گروه اول و دوم حمايت از افراد جامعه و نظم عمومي در معامله با افرادي است كه به سبب ملاحظات قانوني، سياسي يا اقتصادي در انجام معامله ممنوع و محدود شده‎اند. اين افراد از سوي مراجع قضايي به سبب ارتكاب جرايم و يا بدهي يا ممنوعيت‌هاي قانوني ديگر به‎ طور كلي ممنوع المعامله و در مواردي برخي از اموال آنها توقيف مي‎شوند. اين افراد تا زماني كه از آن‌ها رفع ممنوعيت نشود حق انجام معامله در خصوص املاك و ديگر دارايي‌ها به خصوص در دفاتر اسناد رسمي را نخواهند داشت. دليل و مبناي حقوقي ممنوعيت اشخاص دسته سوم رعايت مصلحت گروهي از اشخاص به علت رضايت نداشتن  و يا فقدان قوه سنجش مصلحت‌شان است. در واقع اين افراد به‌خودي‌خود قادر به درك و تشخيص مصلحت خود نيستند. بنابراين، قانون‌گذار با منع كردن اين افراد، راه سوءاستفاده از اموال آن‌ها را مسدود مي‌كند. دليل عمده ممنوعيت اين اشخاص، حمايت از حقوق خود آن‌ها است.

ممنوع المعامله

در اين زمينه لازم است نكاتي را در نظر گرفت كه از جمله آن‌ها مي‌توان به موارد زير اشاره كرد:

  • ممنوع المعاملگي ناشي از حكم قضايي صرفا منصرف به نقل و انتقال است ولي دفاتر اسناد رسمي از تنظيم هرگونه سند مشخص ممنوع المعامله منع شده‌اند
  • شخص ممنوع المعامله، مي‌تواند قبول وكالت رسمي كند ولي از اعطا وكالت رسمي منع شده است
  • قبل از هرگونه معامله با اشخاص از وضعيت حقوقي آن‌ها در خصوص ممنوع المعاملگي از طريق دفاتر اسناد رسمي مطلع شويد

چگونه مي‌توان از ممنوع المعامله بودن يك شخص اطلاع پيدا كرد؟

از طريق دفاتر ثبت اسناد كشور و معاونت قضايي دادستاني كل كشور و ادارات ثبت اسناد و املاك مي‌توان جهت استعلام نسبت به وضعيت ممنوع المعامله بودن افراد اطلاع پيدا كرد. بنابراين، قبل از انجام هرگونه معامله به منظور جلوگيري از بروز مشكلات بعدي از اين موضوع آگاهي كسب كنيد.

براي آشنايي با نكات حقوقي بيشتر چه كساني ممنوع الخروج مي‌شوند؟ را مطالعه كنيد.

همچنين بخوانيد:

قولنامه و نكات مهم آن

نكاتي كه بايد حين نوشتن قولنامه دستي رعايت كنيد

در چه مواردي زن مجاز به عدم تمكين است؟

مهريه در طلاق غيابي

پرداخت مهريه سنگين به چه صورت است؟

 

با مجله حقوقي دلتا همراه باشيد

مرد الزامي به تمكين از زن دارد؟

۳۶ بازديد

عدم تمكين مرد در صورتي كه سبب عسر و حرج زن بشود سبب ايجاد حق طلاق براي زوجه خواهد شد.

تمكين مرد از زن

زماني كه زن و مردي به عقد نكاح هم در مي‌آيند و با يك‌ديگر عروسي مي‌كنند، بايد وظايفي را به صورت متقابل به عهده گرفته و به خوبي آن را انجام بدهند كه يكي از اين وظايف متقابل، تمكين است. تمكين در اصطلاح حقوقي به معناي اطاعت كردن و ملزم شدن است و يك لغت عام به حساب مي‌آيد كه در خصوص هر كسي كاربرد دارد؛ اما بر اساس قوانين و مقررات جاري در كشور اصولا زماني كه از تمكين صحبت مي‌شود، منظور آن است كه زن بايد از شوهر خود حرف شنوي داشته باشد و در امور كلي مربوط به زندگي زناشويي با وي هماهنگ باشد. با اين حال، الزام به تمكين را نمي‌توان تنها به عنوان تكليف زن تلقي كرد؛ لذا حسن معاشرت مرد در طول زندگي با همسر و بر طرف كردن نيازهاي وي نيز به نوعي تمكين از طرف شوهر تلقي مي‌شود كه خوشبختانه در قانون راهكارهايي براي تمكين از طرف شوهر نيز پيش بيني شده است.در اين نوشتار از مجله دلتا به بررسي تمكين مرد از زن مي‌پردازيم.

تمكين از طرف مرد

بنا به قانون مدني شوهر نيز مكلف است كه با همسر خود حسن معاشرت داشته باشد و علاوه بر آن، در تقويت مباني زندگي خانوادگي با همسر خود مشاركت و تعامل داشته باشد. لذا در صورتي كه مرد از انجام وظايف كلي زندگي مشترك خود سر باز زند، دليلي ندارد كه نتوان از تمكين شوهر سخن گفت. چرا كه در اين شرايط، زندگي خانوادگي و مشترك زوجين با خلل مواجه شده كه جبران آن غير ممكن است. با اين حال، در آرا بسياري از دادگاه‌ها تمكين مختص زن است و تمكين از طرف شوهر معنايي ندارد.

تمكين مرد از زن

دعواي الزام به تمكين شوهر

اگر زن در دادگاه دعوايي به خواسته الزام به تمكين شوهر اقامه كند، محكوم به رد است. با اين حال، اگر چه الزام به تمكين شوهر، تحت اين عنوان غير ممكن است، زوجه راهكارهايي در اين خصوص خواهد داشت كه تا حد زيادي در رابطه با الزام به تمكين شوهر مثمر ثمر است. به عنوان مثال، در عقد دائم مرد مكلف شده است كه به همسر خود نفقه دهد. حال اگر مرد از پرداخت نفقه به زن امتناع كرد، زن مي‌تواند به دادگاه مراجعه كند و دادخواست مطالبه نفقه دهد. همچنين در صورتي كه مرد، زن را از منزل مشترك بيرون كرده باشد و از زندگي مشترك با زن امتناع كرده باشد، زن اين امكان را خواهد داشت كه به جرم ترك انفاق از شوهر شكايت كند. در صورتي هم كه خود مرد زندگي مشترك خانوادگي خود را ترك كرده باشد، زن مي‌تواند ادعاي عسر و حرج كند كه در اين صورت قاضي با ملاحظه شرايط تمكين شوهر، ممكن است حكم طلاق زن را صادر كند.

براي آشنايي با نكات حقوقي بيشتر به چه زناني نفقه تعلق نمي‌گيرد؟ را مطالعه كنيد.

همچنين بخوانيد:

عواقب ترك منزل توسط زن

نفقه به زن شاغل تعلق مي‌گيرد؟

زن براي عمل جراحي زيبايي به اجازه شوهر نياز دارد؟

چه زماني زن مي‌تواند جدا از شوهر خود زندگي كند؟

در چه مواردي زن مجاز به عدم تمكين است؟

 

با مجله حقوقي دلتا همراه باشيد

ارث زن در ازدواج موقت

۴۲ بازديد

بنا بر ماده 867 قانون مدني، ارث به فوت حقيقي يا به فوت فرضي مورث تحقق پيدا مي‌كند.

ارث زن در ازدواج موقت

ازدواج موقت اگرچه اسمش موقت است اما بيشتر احكام مربوط به نكاح و زوجيت در آن جاري است. در ازدواج موقت دو نكته مهم وجود دارد كه در ازدواج دائم موضوع كمي متفاوت است. در ازدواج موقت شرط تعيين مهريه و تعيين مدت عقد يك شرط اساسي محسوب مي‌شود و در صورتي‌كه مدت يا مهريه قيد نشود، عقد دچار اشكال مي‌شود. مهم‌ترين تفاوت بين ازدواج موقت و ازدواج دائم، ارث بردن زن و شوهر از يكديگر است. از جمله اشخاصي كه بر اساس قانون مدني از هم ارث مي‌برند، زن و شوهري هستند كه با هم عقد كرده باشند و در حين فوت، در زوجيت هم باشند. در قانون مدني، ارث زن از شوهر در عقد دائم مشخص شده است، اما در نكاح موقت در قانون مورد پيش‌بيني قرار نگرفته است. در اين نوشتار از مجله دلتا به بررسي ارث زن در ازدواج موقت، مي‌پردازيم.

ميزان ارث زن

بنا بر ماده ۸۶۴ قانون مدني ارث زن، از شوهر چنين مشخص شده است كه از جمله اشخاصي كه از هم ارث مي‌برند، هريك از زوج‌ها است كه در حين فوت ديگري زنده باشند. از جمله شرايط ارث بردن زن، از مرد اين است كه زن و مرد با هم عقد كرده باشند و در حين فوت ديگري زنده باشند. سهم ارث زن از شوهر در صورت داشتن فرزند و نداشتن فرزند با هم تفاوت دارد، در صورتي كه مرد صاحب فرزند نباشد، سهم زن يك چهارم است اما در صورتي كه مرد فرزند داشته باشد، ارث زن يك هشتم است.

ارث زن در ازدواج موقت

ارث زن در عقد موقت

بنا بر ماده ۹۴۰ قانون مدني رابطه ارث ميان زوج‌هايي برقرار شده است، كه عقد دائم كرده باشند. بر اساس اين ماده زوج‌ها كه زوجيت آن‌ها دائمي بوده و ممنوع از ارث نباشند، از يكديگر ارث مي‌برند. ارث نبردن زن در نكاح موقت، بر اساس قواعد فقهي است كه در قانون مدني هم از مفهوم مخالف ماده ۹۴۰ مي‌توان آن را مشخص كرد. ارث بردن، جزء احكام آمره هستند و توافق بر خلاف آن، مجاز نيست. شرط ارث بردن، در عقد موقت صحيح نيست، چرا كه شرط ارث در عقد موقت، ميزان سهم الارث ديگران را تحت تاثير قرار خواهد داد.

براي آشنايي با نكات حقوقي بيشتر مطالبه مهريه در عقد موقت را مطالعه كنيد.

مهريه در طلاق غيابي

۳۲ بازديد
بر اساس قانون، به محض اينكه عقدي ميان زن و مرد منعقد شد، مرد به ميزاني كه مهريه همسر خود قرار داده است، در قبال همسر خود بدهكار مي‌شود.
مهريه در طلاق

مهريه يكي از حقوق مالي زن است كه او در همه حال حتي بعد از طلاق، هم مستحق دريافت آن از شوهر است. در اين نوشتار از مجله دلتا به بررسي مهريه در طلاق غيابي مي‌پردازيم.

طلاق غيابي

طبق ماده ۱۱۳۳ قانون مدني حق طلاق در اختيار مرد است؛ بنابراين اگر مردي دادخواست طلاق به طرفيت همسرش بدهد چه زن در دادگاه حاضر شود و يا حضور پيدا نكند و لايحه نيز ندهد قطعا راي طلاق صادر خواهد شد؛ اما در حالت دوم راي صادره طلاق غيابي، است و زن مي‌تواند در مهلت قانوني واخواهي كند. آنچه اهميت دارد اين است كه راي طلاق به درخواست مرد از سوي دادگاه صادر مي‌شود، به هر حال ثبت طلاق منوط است به پرداخت حقوق مالي زن كه در راي دادگاه منعكس مي‌شود. حقوق مالي زن در طلاق از طرف مرد عبارت است از مهريه، اجرت المثل ايام زوجيت (به شرط مطالبه از سوي زن)، نفقه ايام عده، نفقه معوقه (در صورت مطالبه زن و استحقاق او) و شرط تنصيف اموال مندرج در عقدنامه‌ به شرط امضا اين شرط توسط مرد و موجود بودن اموال هنگام طلاق كه بعد از عقد خريداري شده باشد.

مهريه در طلاق

تكليف مهريه در طلاق غيابي

اگر دادگاه حكم طلاق غيابي را صادر كند، تا زماني‌كه تكليف حقوق مالي زن از جمله مهريه مشخص نشود، اين حكم به ثبت نخواهد رسيد. مثلا در مورد اول گفتيم هر مردي با توجه به اين­كه حق طلاق در اختيار اوست مي‌­تواند حتي بدون حضور زن در دادگاه، حكم طلاق را دريافت كند. اما زماني مرد مي­‌تواند اين حكم را به ثبت برساند كه تكليف حقوق مالي همسر خود را مشخص كند. در صورت غيبت مرد و صدور حكم طلاق غيابي، اگر از قبل مهريه­‌اي براي زن تعيين و در عقدنامه قيد شده باشد، در صورت نزديكي زن و شوهر تمام مهريه به زن تعلق خواهد گرفت. اگر نزديكي انجام نشده باشد، زن مستحق دريافت نصف مهريه مشخص شده خواهد بود. در صورتي كه مهريه­‌اي در عقدنامه براي زن مشخص نشده بود، در صورت ازاله بكارت، مهرالمثل (متناسب با شان و شخصيت زن و اوضاع و احوال خانوادگي او) به زن تعلق خواهد گرفت. حال كه در اين موارد مرد غايب است و امكان پرداخت مهريه نيست، زن مي‌­تواند با معرفي اموال و دارايي از همسر خود به دادگاه، متناسب با اندازه­‌ مهريه­‌ خود، روي اموال مرد دست بگذارد. در مواردي هم كه مرد مبادرت به طلاق همسر خود كرده است، در صورت تقاضا دريافت مهريه از طرفه زن، مرد مي­‌تواند دادخواست اعسار در پرداخت مهريه دهد و پس از بررسي دادگاه و اثبات ناتواني مرد در پرداخت، دادگاه مرد را ملزم به پرداخت مهريه به صورت اقساط خواهد كرد.

براي آشنايي با نكات حقوقي بيشتر در چه صورتي مهريه به زن تعلق نمي‌گيرد؟ را مطالعه كنيد.

مهريه زن بعد از فوت شوهر

۳۰ بازديد

 زن بعد از فوت شوهر مي‌تواند مهريه‌اش را مطالبه كند.

دريافت مهريه بعد از فوت شوهر

يكي از مهمترين حقوقي كه به موجب شرع و قانون به زن تعلق مي‌گيرد مهريه‌اي است كه به موجب عقد نكاح ميان زن و مرد تعيين مي‌شود. بر اساس قانون مدني زن به محض عقد ازدواج مالك مهريه مي‌شود و مرد از همان لحظه متعهد مي‌شود كه مهريه همسر خود را بپردازد، به لحاظ عرفي مطالبه مهريه معمولا حين دعواي طلاق در دادگاه مطرح مي‌شود؛ اما در هر شرايطي زن امكان دريافت مهريه را خواهد داشت. حتي در صورتي كه شوهر فوت كرده باشد نيز زن مي‌تواند با ارئه دادخواستي مهريه‌اش را مطالبه كند كه از اموال متوفي بايد پرداخت بشود. در اين نوشتار از مجله دلتا به بررسي دريافت مهريه زن بعد از فوت شوهر مي‌پردازيم.

مهريه زن بعد از فوت شوهر

زن به محض وقوع عقد مالك مهريه شده است و مي‌تواند هر زمان كه بخواهد آن را مطالبه كند، به اين معنا كه پرداخت مهريه زن دِيني است كه بر ذِمه مرد قرار گرفته است و جزو بدهي‌هاي مرد محسوب مي‌شود. اين مطلب كه در صورت فوت مرد، ديگر زن نمي‌تواند مهريه‌اش را دريافت كند، صحيح نيست به دليل آنكه مهريه زن بعد از فوت شوهر، جزو بدهي‌هاي مرد است كه در طول مدت حيات وي، پرداخت نشده است و بر اساس قانون مدني، پس از فوت وي در صورتي كه اموالي از وي به جاي مانده باشد، بايد مهريه زن از اموال او پرداخت بشود.

دريافت مهريه بعد از فوت شوهر

چگونگي دريافت مهريه زن بعد از فوت شوهر

بر اساس قانون مدني، زماني كه شخصي فوت مي‌شود، ابتدا بايد ديون و بدهي‌هاي مالي او بايد پرداخت شود و سپس اگر چيزي باقي ماند، بر اساس قواعد ارث ميان ورثه او تقسيم مي‌شود؛ بنابراين، در صورتي كه مردي فوت كند در حالي كه مهريه همسرش را نپرداخته باشد، زن مي‌تواند با ارائه دادخواست به دادگاه خانواده، مهريه‌اش را مطالبه كند؛ حتي در صورتي كه تقسيم تركه متوفي انجام شده باشد. دادخواست مطالبه مهريه بايد به طرفيت ورثه متوفي اقامه شود. در مواردي هم كه مهريه زن وجه رايج يا پول نقد باشد، تاريخ فوت مبناي محاسبه قرار مي‌گيرد و زن بر اساس شاخص سال فوت شوهر مهريه را دريافت مي‌كند. البته نكته مهمي كه در رابطه با مهريه زن پس از فوت شوهر وجود دارد، آن است كه مهريه زن غير از ارثي است كه به وي تعلق مي‌گيرد. به اين معنا كه در صورت فوت مرد، زوجه هم قادر به مطالبه ارث بر طبق قانون مدني خواهد بود و هم مي‌تواند مهريه‌اش را مطالبه كند.

براي آشنايي با نكات حقوقي بيشتر بعد از عقد مي‌توان مهريه را تغيير داد؟ را مطالعه كنيد.

همچنين بخوانيد:

در زمان بخشش مهريه به چه نكاتي بايد توجه كرد؟

قسط بندي مهريه به چه صورت انجام مي‌شود؟

به زن خيانتكار مهريه تعلق مي‌گيرد؟

در چه صورت مهريه نصف مي‌شود؟

در چه صورتي مهريه به زن تعلق نمي‌گيرد؟

 

با مجله حقوقي دلتا همراه باشيد