قانون

مجله حقوقي

وكالت معاضدتي و شرايط آن

۶۶ بازديد

در وكالت معاضدتي، وكيل در شرايطي مستحق دريافت حق ‌الوكاله است كه حكم به نفع موكل وي صادر شود و حكمي كه از طرف دادگاه صادر شده، قابل وصول و دريافت باشد.

وكالت معاضدتي

تعيين وكيل معاضدتي از جمله تدابيري است كه در قانون براي افراد كم ‌درآمد انديشيده شده تا بتوانند در احقاق حقوق خود و عدم پرداخت هزينه دادرسي دچار مشكلات نشوند. بنابراين عدالت قضايي ايجاب مي‌كند متهميني كه توانايي پرداخت حق‌الوكاله را ندارند يا وكيل معرفي نمي‌كنند از اين حق محروم نباشند. براي اينكه حقوق شهروندان تامين شود قانونگذار دو نهاد حقوقي به نام‌هاي وكيل تسخيري و وكالت معاضدتي پيش بيني كرده است. در مجله دلتا در خصوص وكالت معاضدتي و تسخيري و چگونگي انتخاب وكيل معاضدتي مطرح شده است. با مجله حقوقي دلتا همراه شويد.

وكالت معاضدتي چيست؟

وكالت معاضدتي وكالتي است كه در مواردي كه متهم توان مالي ندارد يا در مواردي كه مداخله‌ وكيل به‌ طور قانوني در دادرسي ضرورت دارد، اما متهم حاضر به معرفي وكيل نيست، براي وي در نظر گرفته مي‌شود. اين وكالت از طرف كانون وكلا در امور حقوقي، طبق قانون و با رعايت مقررات به وكلا ارجاع مي‌شود.

وكيل معاضدتي

وكالت تسخيري چيست؟

وكالت تسخيري وكالتي است كه از طرف دادگاه در امور كيفري براي دفاع از متهم به وكلا ارجاع مي‌شود. اين موضوع ارتباطي به كانون وكلا ندارد هر چند كه وكيل از كانون وكلا انتخاب مي‌شود. اما در كانون وكلا هم كميسيوني به عنوان كميسيون وكلاي تسخيري وجود دارد. در صورتي كه قوه قضائيه از كانون وكلا بخواهد كه براي چنين اشخاصي وكيل تعيين كنند، توانايي اين كار وجود دارد اما در كل كانون وكلا مستقيماً وارد موضوع  وكلاي تسخيري نمي شود. بلكه حتما براي اين كار بايد تقاضايي از قوه قضائيه وجود داشته باشد.

در چه صورت وكيل معاضدتي حق الوكاله‌اي دريافت مي‌كند‌؟

طبق قانون وكالت، در وكالت معاضدتي، وكيل در شرايطي مستحق دريافت حق ‌الوكاله است كه حكم به نفع موكل وي صادر شود و حكمي كه از طرف دادگاه صادر شده، قابل وصول و دريافت باشد. در چنين شرايطي وكيل معاضدتي مي‌تواند از كسي كه حكم عليه او صادر شده، حق الوكاله‌ قانوني خود را دريافت كند. در غير اين صورت، وكيل از حق الوكاله محروم خواهد بود. شايان ذكر است كه در بسياري موارد، ميزان حق‌الوكاله وكيل معاضدتي اندك و بسيار كمتر از حق‌الوكاله متعارف آن پرونده است. همانطور كه اصولاً وكيل مستحق دريافت حق‌الوكاله نيست، وي مكلف به الصاق و ابطال تمبر مالياتي روي وكالتنامه هم نخواهد بود، زيرا قانون ماليات‌هاي مستقيم كه وكيل را مكلف به پرداخت ماليات از طريق ابطال تمبر مالياتي كرده است در خصوص وكالت معاضدتي صدق نمي‌كند.

وكالت معاضدتي و تسخيري

آيا وكيل معاضدتي از اعتبار لازم برخوردار است؟

همه وكلاي رايگان معاضدتي از بين وكلاي رسمي دادگستري كه داراي پروانه وكالت معتبر و از اعتبار لازم برخوردار هستند انتخاب مي شوند. ارجاع پرونده معاضدتي به كارآموزان وكالت ممنوع است. علاوه بر آن، كليه افرادي كه پروانه وكالت آن‌ها معلق و يا باطل شده است نيز حق وكالت پرونده‌هاي معاضدتي را ندارند.

تفاوت وكالت تسخيري و معاضدتي

قانونگذار براي حمايت از حقوق افراد، وكالت تسخيري  را در نظر گرفته است. اين دو تفاوت‌هايي با يكديگر دارند كه به شرح زير است.
۱. وكالت تسخيري در امور كيفري و وكالت معاضدتي در امور حقوقي به كار مي‌رود.
۲. وكيل تسخيري صرفا براي متهم انتخاب مي‌شود و به شاكي تعلق نمي‌گيرد. در حالي كه در وكالت معاضدتي بيشتر خواهان پرونده درخواست وكيل معاضدتي مي‌كند ولي خوانده پرونده هم مي‌تواند اين درخواست را داشته باشد.

مطلب پيشنهادي : براي آشنايي بيشتر با وكالت بلاعزل مطلب “وكالت بلاعزل چيست و ابطال آن چگونه است؟” را مطالعه كنيد.

واريز اشتباه پول و طريقه پيگيري

۷۷ بازديد

يكي از راه‌هاي پس گرفتن پولي كه به اشتباه به حساب ديگري واريز شده است، مراجعه به بانك و درخواست اطلاعات فردي است كه مبلغ مذكور به حساب او واريز شده‌ است. با مجله حقوقي دلتا همراه باشيد.

واريز اشتباه پول به حساب ديگري

گاهي ديده مي شود كه شخصي به اشتباه مبلغي پول به حساب او واريز شده يا بر عكس فردي را در باجه عابر بانك مي‎بينيم كه در اثر عدم دقت كافي، مبلغي را به حساب ديگري واريز كرده است. در اين مطلب واريز اشتباه پول به حساب ديگري و طريقه پيگيري آن مورد بررسي قرار گرفته است. با مجله دلتا همراه باشيد.

واريز پول به حساب ديگري

ساده‌ترين و بهترين راه براي پس گرفتن پولي كه به اشتباه به حساب ديگري واريز شده است، مراجعه به بانك و درخواست اطلاعات ارتباط با فردي است كه مبلغ مذكور به حساب او واريز شده‌ است. در اين شرايط معمولاً شعبه بانك براي ارائه اطلاعات تماس با شما همكاري مي‌كند، اما اگر شعبه به دليل حفظ حريم خصوصي مشتريان حاضر به انجام اين كار نشد، مي‌توانيد از كاركنان بانك بخواهيد خودشان با دريافت كننده وجه تماس گرفته و درخواست استرداد (برگرداندن) پول كنند. اما گاهي بعد از واريز اشتباه پول به حساب ديگري، شخص دريافت‌كننده پول، از استرداد مبلغ اجتناب مي‎كند و حاضر به برگرداندن پول نيست. در اين شرايط لازم است پيگيري قضايي انجام شود.

واريز پول

پيگيري قضايي براي واريز اشتباه پول

در خصوص اين موضوع، موادي از قانون مدني ايران، به ردّ مالي كه بدون استحقاق گرفته شده است، اشاره دارد. ماده ۳۰۱ قانون مدني بيان مي‌كند: ﮐﺴﯽ ﮐﻪ به طور عمد ﯾﺎ به اﺷﺘﺒﺎه ﭼﯿﺰي را ﮐﻪ ﻣﺴﺘﺤﻖ ﻧﺒﻮده، درﯾﺎﻓﺖ ﮐﻨﺪ، ﻣﻠﺰم اﺳﺖ ﮐﻪ آن را ﺑﻪ ﻣﺎﻟﮏ ﺗﺴﻠﯿﻢ كند. همچنين ماده ۳۰۳ اين قانون نيز عنوان مي‌كند ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻣﺎﻟﯽ را زماني كه مستحق نبوده درﯾﺎﻓﺖ ﮐﺮده اﺳﺖ، ﺿﺎﻣﻦ اصل مال و ﻣﻨﺎﻓﻊ آن اﺳﺖ اﻋﻢ از اﯾﻦ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻋﺪم اﺳﺘﺤﻘﺎق ﺧﻮد آگاهي داشته ﯾﺎ نداشته باشد.

بنابراين، شخص مال‌باخته مي‌تواند با مراجعه به شوراي حل اختلاف يا دادگاه، با استناد به فيش‌هاي واريزي، نسبت به پس گرفتن وجه خود اقدام كند. تا زماني كه اين فرايند طي شود، اگر دريافت كننده پول اقدام به برداشت وجه از حساب خود يا بخشي از مبلغ را خرج كند، احتمالاً به خيانت در امانت متهم مي‌شود، كه تصميم در اين مورد به عهده قاضي دادگاه است. بايد در نظر داشت اگر فردي به اشتباه مبلغي را براي كسي كارت به كارت كرده و براي پس گرفتن آن به مراجع قضايي مراجعه كند، اثبات وقوع اشتباه و عدم بدهي وي به آن فرد، بر عهده شخصي است كه مبلغ را اشتباه واريز كرده است.

اگر صاحب چك فوت كند تكليف آن چه مي‌شود؟

۸۷ بازديد

هنگامي كه صادركننده چك فوت كند،  در مجله حقوقي دلتا ميخوانيم از آنجايي كه در زمان صدور چك آن شخص زنده بوده و اين تصميم طبق اختيار او گرفته شده، بانك مي‌تواند قبل از انحصار وراثت، تعيين ورثه و بررسي اموال متوفي وجه چك را به دارنده پرداخت كند.

وصول چك فرد فوت شده

چك از جمله اسنادي است كه امروزه به جاي وجه نقد در معاملات افراد قابل استفاده است. چك معمولاً براي خريد در حال و پرداخت در آينده استفاده مي‌شود. صاحب چك پس از نوشتن مبلغ، تاريخ موردنظر براي وصول، چك را امضا مي‌كند. در تاريخ ذكر شده كه تاريخ سررسيد نام دارد، فردي كه چك را دريافت كرده‌ به بانك مراجعه مي‌كند و مقدار وجه مشخص شده را از حساب جاري فرد صادركننده دريافت مي‌كند. حال اين سؤال پيش مي‌آيد در صورتي كه صاحب چك فوت كند تكليف چيست؟ در مجله دلتا در خصوص نحوه وصول چك فرد فوت شده توضيح داده شده است.

وضعيت چك بعد از فوت

هنگامي كه صادركننده چك فوت كند، از آنجايي كه در زمان صدور چك آن شخص زنده بوده و اين تصميم طبق اختيار او گرفته شده، بانك مي‌تواند قبل از انحصار وراثت، تعيين ورثه و بررسي اموال متوفي وجه چك را به دارنده پرداخت كند. زيرا اين تصميم در زمان حيات وي اتخاذ شده است. شايان ذكر است اين امر در مواردي هم كه چك مدت دار بوده و تاريخ سر رسيد آن بعد از فوت صادر كننده است، صدق مي‌كند. ‏
بايد به اين نكته توجه داشت كه مطابق قانون امور حسبي بدهي‌هاي مدت دار (موجل) متوفي بعد از فوت او به روز مي‌شود، بنابراين چون چك در زمان حيات متوفي صادر شده، با مرگ او بدهي مدت دار او حال و به روز مي‌شود و بانك بايد قبل از تاريخ سررسيد وجه چك را به دارنده چك پرداخت كند.

وصول چك

مطالبه وجه چك از وراث

همانگونه مطرح شد وصول چك فرد فوت شده ، با توجه به قانون امور حسبي و قانون تجارت، بدون مراجعه به دادگاه امكان پذير است. اما بانك‌ها در رويه معمول از پرداخت چك به تاريخ بعد از فوت صاحب حساب امتناع مي‌كنند. در اين حالت طرح دعواي مطالبه وجه چك و درخواست صدور قرار تامين خواسته جهت توقيف وجه چك در بانك، راهكار مناسب و كاربردي به نظر مي‌رسد تا در كوتاه‌ترين زمان ممكن وجه چك دريافت شود. دادخواست مطالبه وجه چك پس از فوت صاحب حساب، بايد به طرفيت ورثه متوفي تقديم دادگاه حقوقي شود. در صورت نداشتن گواهي انحصار وراثت، مي‌توان از اداره ثبت احوال نسبت به درخواست استعلام از طريق دادگاه يا شوراي حل اختلاف آخرين محل اقامت متوفي اقدام كرد.

مطالب پيشنهادي : براي آشنايي بيشتر با چك حقوقي و كيفري مطلب “در چه شرايطي چك ؛ كيفري يا حقوقي مي‌شود؟” را مطالعه كنيد.

هزينه تعمير آسانسور شامل طبقه همكف مي‌شود؟

۶۶ بازديد

گاهي ممكن است يكي از واحدهاي ساختمان به دلايلي همچون مسافرت، اجاره نرفتن واحد مذكور و.. خالي بماند. در اين موارد پرداخت حق شارژ ساختمان‌ها به صورت ماهانه الزامي است و استفاده يا عدم استفاده از آن تأثيري بر نحوه پرداخت حق شارژ آپارتمان ندارد.با مجله حقوقي دلتا همراه باشيد.

هزينه تعمير آسانسور

آسانسور براي راحتي ساكنان در يك ساختمان تعبيه مي‌شود. اما گاهي موجب اختلاف نظرهايي در ميان ساكنان آپارتمان‌ها مي‌شود. به همين دليل توجه و آشنايي با قانون آسانسور بسيار مهم است. گاهي اين سؤال پيش مي‌آيد كه آيا ساكنين طبقه همكف و يا طبقه اول مي‌توانند از پرداخت هزينه‌ تعمير آسانسور مانند هزينه نصب و تعبيه كردن آن و پرداخت شارژ و هزينه‌هاي تعمير و بازرسي خودداري كنند؟ در مجله دلتا موارد مربوط به قانون آسانسور در آپارتمان‌ها به صورت كامل توضيح داده شده است.

 آسانسور طبقه اول

طبق ماده ۲۳ قانون تملك آپارتمان‌ها، در مورد قوانين استفاده از آسانسور، اعتراض ساكنين طبقات همكف و يا اول مبني بر عدم پرداخت هزينه‌هاي مربوط به آسانسور به علت استفاده نكردن از آن، قابل پذيرش نيست. به طور مثال اگر در ساختماني پنج طبقه، مالكين طبقات دوم، سوم و چهارم، قصد نصب آسانسور داشته و مكاني هم براي تعبيه شدن آسانسور از پيش تعيين شده باشد، در صورت مخالفت ساكنين طبقه اول و همكف مي‌توانند براي نصب آسانسور اقدام كنند.

قانون آسانسور

قانون تقسيم هزينه آسانسور

ممكن است واحدي به دلايلي همانند مسافرت، عدم حضور ساكنين در آن واحد و يا به اجاره نرفتن واحد، خالي بماند. بايد در نظر داشت كه پرداخت حق شارژ ساختمان‌ها به صورت ماهانه الزامي است و استفاده يا عدم استفاده از آن تأثيري بر نحوه پرداخت حق شارژ آپارتمان ندارد. در واقع حق شارژ ساختمان ارتباطي به حضور ساكنين در ساختمان ندارد و همه موظف به پرداخت هزينه‌هاي قسمت­­‌هاي مشترك و مشاع هستند.  كه يكي از اين هزينه‌ها مربوط به هزينه تعمير آسانسور است.

وظايف مدير ساختمان در مورد آسانسور

مدير ساختمان موظف است هزينه‌هاي مربوط به آسانسور كه شامل هزينه تعميرات و … از كليه ساكنين ساختمان دريافت كند. در زير به اين وظايف اشاره شده است.
۱. با شركتي معتبر براي آسانسور ساختمان قرارداد منعقد كند تا تعميرات و نگهداري از آسانسور را انجام دهند.
۲. لوازم حفظ و نگهداري آسانسور را كه شامل لوازم شوينده، لامپ و روغن براي روغن­كاري آسانسور را تهيه كند.

قانون تعمير آسانسور

جبران خسارت وارد شده به آسانسور

در صورتي كه يكي از واحدها، خسارتي به آسانسور و هر يك از اموال عمومي وارد كند، آن واحد موظف است بر اساس تصميمات مدير ساختمان خسارت وارد شده را جبران كند.

مطلب پيشنهادي : براي آشنايي بيشتر با قوانين آپارتمان نشيني مطلب “نكات حقوقي مهم در خصوص آپارتمان نشيني” را مطالعه كنيد.

حذف پاركينگ مزاحم امكانپذير است؟

۶۸ بازديد

پارك كردن دو ماشين پشت سر هم بدون اينكه براي ديگر ماشين ها مزاحمت ايجاد كند را پاركينگ مزاحم مي‌گويند. مشكل عمده اين نوع پاركينگ‌ها اين است كه براي خروج خودرو جلويي نياز است تا خودرويي عقبي نيز از پاركينگ خارج شود. در سند مالكيت، ابعاد و محل دقيق پاركينگ مزاحم ثبت مي‌شود. با مجله حقوقي دلتا همراه باشيد.

حذف پاركينگ مزاحم

پارك كردن ماشين در پاركينگ مزاياي بسياري دارد. كه يكي از آن‌ها محفوظ بودن خودرو از آسيب‌هاي احتمالي است. به همين دليل همه به دنبال خريد يا اجاره آپارتماني هستند كه پاركينگ داشته باشد. اما معمولا‌ً تعداد پاركينگ از تعداد طبقات ساختمان كمتر است. در قانون براي رفع اين مشكل امكان قرار دادن ماشين در پاركينگ مزاحم پيش‌بيني شده است. در همين راستا براي آشنايي بيشتر با قواعد و ضوابط حذف پاركينگ مزاحم با مجله دلتا همراه باشيد.

ضوابط پاركينگ مزاحم

پاركينگ مزاحم يك پاركينگ اضافي است كه براي ساختمان‌هايي كه تعداد پاركينگ آن‌ها محدود است، در نظر گرفته مي‌شود و شرط ايجاد اين پاركينگ‌ها، وجود فضاي كافي به اندازه يك خودرو است. به طور مثال فردي يك آپارتمان را خريده يا اجاره كرده‌ ولي پاركينگ ندارد. در چنين شرايطي ممكن است در پاركينگ فضاي كافي براي پارك كردن خودرو وجود داشته باشد اما براي آن فضاي خالي، پاركينگ تعريف نشده است. در چنين شرايطي با توافق ساير ساكنين پاركينگ اضافي تحت عنوان پاركينگ مزاحم به وي داده مي‌شود.
بنابراين پارك كردن دو ماشين پشت سر هم بدون اينكه براي ديگر ماشين ها مزاحمت ايجاد كند را پاركينگ مزاحم مي‌گويند. مشكل عمده اين نوع پاركينگ‌ها اين است كه براي خروج خودرو جلويي نياز است تا خودرويي عقبي نيز از پاركينگ خارج شود. در سند مالكيت، ابعاد و محل دقيق پاركينگ مزاحم ثبت مي‌شود.

طبق قانون پاركينگ مزاحم به فردي داده مي‌شود كه خود داوطلب شده باشد. به طور مثال گاهي پاركينگ مزاحم براي افرادي كه فقط براي پارك ماشين خود در شب‌ها نياز به پاركينگ دارند و يا افرادي كه هزينه خريد پاركينگ اختصاص را ندارند انتخاب‌ مناسبي است. اما در صورتي كه فردي داوطلب اين كار نباشد اين پاركينگ به فردي كه آخرين سند را ثبت كرده فروخته مي‌شود. اين سند فرد را به عنوان دارنده پاركينگ مزاحم ملزم مي‌كند هر زماني كه صاحبان پاركينگ اختصاصي از وي در خواست دارند ماشين خود را جابجا كند.

تغيير پاركينگ مزاحم به مشاع

اين گزينه مربوط به حالتي است كه شخصي داراي پاركينگ است و ساير ساكنين آپارتمان مي‌توانند با وي همكاري كنند. در اين مورد مي‌تواند با همه آن‌ها توافق كنند و وضعيت پاركينگ خود را به پاركينگ مشاع تغيير دهد. البته استفاده از اين روش نيازمند كسب رضايت از ساير ساكنين است.

شرايط پاركينگ مزاحم

حذف پاركينگ مزاحم

يكي از راهكارهايي كه ساكنين درگير با مزاحمت پاركينگ به سراغ آن مي‌روند، حذف و ابطال پاركينگ مزاحم است. در اين گونه موارد بايد در نظر داشت كه قرار دادن پاركينگ مزاحم در يك آپارتمان به دو صورت كاملاً متفاوت انجام مي‌گيرد.
در حالت اول كه به صورت قانوني صورت مي‌گيرد، وجود پاركينگ مزاحم در سند واحد مسكوني ذكر مي‌شود و در اين صورت مي‌توان آن را به عنوان جزء لاينفك آپارتمان در نظر گرفت. اين موضوع باعث مي‌شود كه وجود پاركينگ براي ساير اهالي و ساكنين آپارتمان محدوديت قانوني داشته باشد و حتي بايد شرايط لازم براي استفاده از آن فراهم شود. اگر در اين حالت كسي براي ابطال پاركينگ مزاحم اقدام كند، در نهايت كار به مراجع قانوني مانند شهرداري و اداره ثبت اسناد مي‌رسد كه معمولاً آن‌ها پايبند موارد ذكر شده در قرارداد اوليه آپارتمان هستند.
اما در حالت دوم، ايجاد پاركينگ با تصميم اهالي ساختمان و با توافق آن‌ها انجام گرفته و موردي در سند ساختمان ذكر نشده است. اين وضعيت معمولاً محدوديت قانوني ايجاد نمي‌كند و امكان حذف پاركينگ مزاحم در اين شرايط بسيار بالاست. اگر با چنين موردي مواجه هستيد، به راحتي مي‌توانيد از طريق مراجع قانوني يا حتي از طريق توافق با ساير ساكنين نسبت به حذف اين پاركينگ اقدام كرده و از ايجاد مجدد آن جلوگيري كنيد.

مطلب پيشنهادي : براي آشنايي بيشتر با پاركينگ مزاحم مطلب “با وجود پاركينگ مزاحم در ساختمان چه بايد كرد؟” را مطالعه كنيد.

تغيير كاربري ساختمان مسكوني به تجاري

۶۳ بازديد

بالا بودن هزينه اجاره يا خريد ملك‌هاي تجاري باعث شده تا فردي بخواهد از ملك مسكوني خود براي مقاصد تجاري استفاده كند. البته طبق قانون، تغيير كاربري ساختمان‌هاي مسكوني غيرقانوني است مگر در برخي موارد كه قانون استثنا قائل شده است. با مجله حقوقي دلتا همراه باشيد.

تغيير كاربري ساختمان

كاربري ساختمان از مواردي است كه در خريد و اجاره ملك اهميت زيادي دارد. گاهي ممكن است افراد بنا به دلايلي ناچار به تغيير كاربري ساختمان شوند به همين دليل بايد از هزينه تغيير كاربري آگاه شوند. در مجله دلتا در خصوص تغيير كاربري ساختان موارد زير توضيح داده شده است.

كاربري ساختمان چيست؟

كاربري ساختمان عبارت است از تعيين نحوه استفاده از يك ساختمان بر اساس طرح تفصيلي شهرداري، چگونگي بهره‌برداري از ساختمان و فعاليت‌هاي شهري اطراف ساختمان كه همه اين موارد توسط شهرداري انجام مي‌شوند. در واقع هر ساختماني كه ساخته مي‌شود براي هدف خاصي از آن استفاده مي‌شود. ممكن است ساختماني به‌ منظور سكونت‌، تجارت و… بنا شود كه همه اين موارد در شناسنامه ساختمان كه به آن پروانه ساخت ساختمان مي‌گويند ذكر مي‌شود. پروانه ساخت شامل مشخصات فني ساختمان اعم از متراژ همه واحدها، متراژ كل ساختمان، تعداد طبقات، مشاعات ساختمان و از همه مهم‌تر كاربري ساختمان است.

شرايط تغيير كاربري ساختمان

انواع كاربري ساختمان

۸ نوع كاربري ساختمان وجود دارد كه به‌طور مختصر بيان ذكر مي‌شود.

  • كاربري مسكوني
  • كاربري تجاري
  • كاربري كشاورزي
  • كاربري صنعتي
  • كاربري خدماتي
  • كاربري ورزشي
  • كاربري معدن
  • فاقد كاربري

شايان ذكر است زمين يا ملك فاقد كاربري به زميني گفته مي‌شود كه جزء اموال ذخيره‌ شده شهرداري است. مانند زمين‌هاي دفع پسماندهاي شهري و…

شرايط تغيير كاربري مسكوني به تجاري

بالا بودن هزينه اجاره يا خريد ملك‌هاي تجاري باعث شده تا فردي بخواهد از ملك مسكوني خود براي مقاصد تجاري استفاده كند. البته طبق قانون، تغيير كاربري ساختمان‌هاي مسكوني غيرقانوني است و كميسيون ماده ۱۰۰ شهرداري در صورتي‌كه از اين امر مطلع شود برخورد قانوني خواهد كرد. البته استثناهايي براي تغيير كاربري ساختمان و استفاده تجاري از اماكن مسكوني وجو دارد كه در ادامه ذكر شده است.

مشاغل مجاز در ساختمان‌هايي با كاربري مسكوني

• وكلا اين امكان را دارند كه اماكن مسكوني را اجاره كنند و از آن به‌عنوان دفتر وكالت استفاده كنند.
• پزشكان مي‌توانند از اماكن مسكوني به‌عنوان مطب استفاده كنند.
• دفتر اسناد رسمي ديگر استثنا است كه مي‌توان آن را در ملكي مسكوني داير كرد.
• دفتر ازدواج و طلاق در ساختمان مسكوني قابل تاسيس است و دفتردار مي‌تواند فرايند قانوني ازدواج و طلاق را در آن انجام دهد.
• دفتر روزنامه و مجله نيز مي‌تواند در ملكي مسكوني داير شود درصورتي‌كه بخش چاپ يا بسته‌بندي در آن انجام نشود و صرفا دفتر مركزي براي مراجعين و بخش اداري باشد.
• مهندسين نيز مي‌توانند از واحدهاي مسكوني استفاده كنند و دفاتر مهندسي خود را در آن ايجاد كنند.
• استفاده از واحد مسكوني براي مشاغل خانگي و حرفه‌هايي كه به‌صورت خانگي راه‌اندازي مي‌شوند؛ مانند فروش سبزي، ترشي و ديگر موارد آماده براي طبخ..
• حرفه‌هاي وابسته به امور پزشكي مي‌توانند با اجاره‌ واحدهاي مسكوني اقدام به راه‌اندازي مراكز خود كنند
• مدارس ابتدايي و راهنمايي از ديگر موارد استثنا هستند كه مي‌توانند فعاليت خود را در واحدهاي مسكوني آغاز كنند.
• آموزشگاه‌ها نيز از ديگر مشاغلي هستند كه منع قانوني در واحدهاي مسكوني ندارند. آموزشگاه‌هاي زبان‌هاي خارجي، آموزشگاه‌هاي وابسته به هنر و موسيقي… كامپيوتر و برنامه‌نويسي از رايج‌ترين اين موارد هستند.

كاربري ساختمان
• داروخانه‌ها در صورتي‌كه همسايه‌ها شكايتي نداشته باشند يا مزاحمت، سد معبر و تخلفي نكنند، مي‌توانند از واحدهاي مسكوني كه اغلب در مجتمع‌هاي بزرگ هستند، بهره‌برداري تجاري كنند.
• دفاتر پيشخوان دولت
• در واحدهاي مسكوني، مي‌توان نسبت به تاسيس مهدكودك نيز اقدام كرد و مجوز لازم را اخذ كرد.

مراحل تغيير كاربري واحدهاي مسكوني به تجاري

شخصي كه مي‌خواهد نسبت به تغيير كاربري ساختمان خود اقدام كند، مي‌تواند با طي فرايندهاي مربوطه كاربري مسكوني را به تجاري تغيير دهد. اغلب موارد افراد اين تغيير كاربري ساختمان را به خاطر ارزش بيشتر كاربري تجاري انجام مي‌دهند.
تغيير كاربري ساختمان مسكوني به تجاري از دو طريق امكان‌پذير است:
• تغيير كاربري از راه تخريب واحد مسكوني يا بخشي از آن و نوسازي در راستاي ايجاد استانداردهاي لازم براي يك واحد تجاري
• تغيير كاربري از راه دريافت مجوز لازم در شرايطي كه استانداردهاي يك واحد تجاري از پيش در ملك رعايت شده باشد.

اشخاص براي درخواست
 تغيير كاربري بايد به دفاتر خدمات نوسازي مراجعه كنند. ابتدا بايد فرم مربوطه تكميل شود و در آن علاوه بر مشخصات هويتي، مشخصات ملك را نيز قيد شود. همچنين بايستي است نوع تغيير كاربري ساختمان اعلام شود تا طبق آن اقدامات لازم انجام شود. سپس متقاضي فرم حاوي اطلاعات مذكور به دفاتر خدمات نوسازي ارسال و متعاقبا پاسخ آن دريافت خواهد كرد. شايان ذكر است كه مراحل فوق به‌ صورت الكترونيكي انجام مي‌شود.

مطالبه نفقه فرزند از پدر شوهر

۶۶ بازديد

پرداخت نفقه فرزند وظيفه پدر است و پس از فوت يا در صورت عدم توانايي مالي وي، نفقه تحت شرايط خاصي بر عهده پدربزرگ پدري خواهد بود.

نفقه فرزند

نفقه فرزند در درجه اول به عهده پدر است، ولي گاهي پدر از نظر مالي در شرايطي نيست كه بتواند به فرزندان خود نفقه بپردازد و يا اينكه در قيد حيات نيست. در اين گونه موارد پرداخت نفقه تحت ضوابط خاصي به عهده جد پدري قرار مي‌گيرد. در اين مقاله به بررسي شرايط و چگونگي مطالبه نفقه از پدر بزرگ پرداخته شده است. در ادامه با  مجله حقوقي مجله دلتا همراه باشيد.

نفقه فرزند

طبق قانون مدني، پرداخت نفقه وظيفه پدر است. پس از فوت يا به دليل عدم توانايي مالي وي، نفقه به عهده اجداد پدري است. در صورت ‌نبودن پدر و اجداد پدري و يا عدم قدرت مالي آن‌ها، نفقه بر عهده مادر است. ‌هر گاه مادر هم در قيد حيات نباشد و يا قادر به انفاق نباشد، اين امر به عهده اجداد مادري و اجداد پدري است.

مطالبه نفقه فرزند

شرايط گرفتن نفقه از پدر شوهر

در قسمت قبل توضيح داده شد كه در صورت فوت پدر يا در صورت عدم تمكن مالي وي براي پرداخت نفقه به فرزندان، انجام اين تكليف به عهده پدر بزرگ پدري قرار مي‌گيرد. اما پرداخت نفقه به نوه كه در قانون مدني به آن نفقه اقارب مي‌گويند، فقط در صورت وجود شرايط قانوني امكانپذير است. اين شرايط در زير ذكر داده شده است.
۱. پدر بزرگ تمكن مالي براي پرداخت نفقه به نوه‌هاي خود را داشته باشد. بنابراين اگر پدر بزرگ توان مالي براي پرداخت نفقه را نداشته باشد، تكليفي از اين بابت نخواهد داشت و پرداخت نفقه به عهده مادر قرار مي‌گيرد.
۲. فرزند استحقاق دريافت نفقه را داشته باشد. يعني اينكه وي توانايي مالي لازم براي تامين مخارج خود را نداشته و نتواند با اشتغال به كاري امرار معاش كند.
٣.فقط نفقه آينده فرزند را مي‌توان از پدر بزرگ دريافت كرد و نفقه مربوط به گذشته قابل مطالبه نيست.
لازم به ذكر است كه در صورت وجود شرايط قانوني مذكور ، پدر بزرگ يا جد پدري مكلف به پرداخت نفقه است و در صورت عدم پرداخت نفقه، مي‌توان به جرم ترك انفاق از او شكايت كرد.

دريافت نفقه فرزند از پدرشوهر

دادخواست نفقه فرزند از طرف مادر

گاهي پدربزرگ با داشتن تمكن مالي، از پرداخت نفقه خودداري مي‌كند كه در اين صورت مي‌توان به دادگاه مراجعه و مطالبه نفقه از پدر بزرگ را خواستار شد. در اين شرايط شخص ذينفع كه اغلب مادر فرزند است بايد به دادگاه خانواده مراجعه و دادخواست نفقه فرزند از جد پدري را به دادگاه تقديم ‌كند. در صورتيكه دادگاه تقاضاي مطالبه نفقه فرزند از پدر بزرگ را با توجه به شرايط و مدارك قانوني تشخيص دهد، حكم به پرداخت نفقه توسط جد پدري صادر خواهد كرد. لازم به ذكر است كه دادگاه خانواده صلاحيت رسيدگي به دعواي مطالبه نفقه فرزند از پدربزرگ را دارد و شخص ذي‌نفع كه معمولاً مادر كودك است بايد به اين دادگاه مراجعه كند.

مطلب پيشنهادي : براي آشنايي بيشتر با قوانين پرداخت نفقه فرزند مطلب “نفقه فرزندان و اصولي كه براي پرداخت آن بايد بدانيم” را مطالعه كنيد.

توقيف منزل براي مهريه

۶۱ بازديد

طبق قانون شخصي كه موظف به پرداخت يك بدهي مشخص شده است، در صورت عدم پرداخت يا ناتواني از پرداخت، بدهي مذكور قابل وصول از اموال و دارايي وي است. اما توقيف منزل براي مهريه شرايط قوانين خاص خود را دارد.

توقيف منزل

مهريه حق بديهي و قانوني زن است كه هنگام عقد ازدواج تعيين مي‌شود. وظيفه شوهر است كه اين حق را هر زمان كه وي درخواست كرد، پرداخت كند. بنابراين اگر به هر دليلي شوهر از وظيفه خود سر باز زند، زن مي‌تواند دعوي خود را در دادگاه خانواده مطرح كند و درخواست توقيف اموال شوهر را از دادگاه مطالبه كند. حال در اين نوشتار مي‌خواهيم بررسي كنيم كه آيا توقيف منزل مسكوني شوهر براي مطالبه مهريه امكانپذير است؟ در ادامه با  مجله حقوقي مجله دلتا همراه باشيد.

مراحل توقيف اموال براي مهريه

زن براي مطالبه مهريه خود مي‌تواند از طريق مرجع اجراي ثبت اسناد رسمي و يا دادگاه اقدام كند. در صورت مراجعه به اجراي ثبت اسناد رسمي اين امكان وجود دارد تا از اموال قابل توقيف شوهر استعلام گرفته شود. مرجع صالح ديگر براي اين مطالبه، دادگاه خانواده است. زن مي‌تواند در دادخواست مهريه، تقاضاي توقيف اموال مانند توقيف منزل مسكوني براي مهريه، هزينه حق الوكاله وكيل و هزينه تمبر را به دادگاه خانواده ارائه دهد. اگر در موردي وي توانايي پرداخت هزينه دادرسي را نداشته باشد، اين امكان وجود دارد كه وي دادخواست اعسار (ناتوان از پرداخت) را به دادگاه خانواده تسليم كند. دادخواست اعسار زن در دادگاه بررسي و در صورت اثبات اعسار، وي از پرداخت هزينه دادرسي معاف مي‌شود.

توقيف منزل براي مهريه

اموال قابل توقيف شوهر كدامند؟

طبق قانون شخصي كه موظف به پرداخت يك بدهي مشخص شده است، در صورت عدم پرداخت يا ناتواني از پرداخت، بدهي مذكور قابل وصول از اموال و دارايي وي است. بنابراين وصول مهريه نيز مي‌تواند از اموال تحت تملك شوهر صورت گيرد. زن مي‌تواند اموال شوهر از قبيل منزل، پول نقد، خودرو و… را به دادگاه معرفي كند تا با توقيف و فروش آن همه يا بخشي از مهريه را دريافت كند. البته لازم به ذكر است كه روند توقيف اموال شامل استثنا نيز مي‌شود. طبق نظر قانون هر مالي قابل توقيف نيست، توقيف مختص اموالي است كه جزء مستثنيات دين نباشند. مستثنيات دين آن دسته از اموالي است كه طبق عرف براي زندگي مديون ضروري است. مستثنيات دين شامل موارد ذيل است:

  • موجودي آذوقه مورد نياز مديون و افراد تحت تكفلش براي مدتي كه طبق عرف آذوقه ذخيره مي‌شود.
  • اثاثيه ضروري زندگي مديون و افراد تحت تفكل وي
  • منزل مسكوني كه طبق عرف در حد حالت اعسار مديون باشد
  • ابزار كار و وسايل مورد نياز پيشه وران، كشاورزان، كسبه و… كه توسط آن براي خود و افراد تحت تكفلشان كسب روزي مي‌كنند.(كاميون باربري، تاكسي و هر خودرويي كه وسيله امرار معاش است)
  • ابزار و كتب علمي، جزوات، تحقيقات و… مورد استفاده براي محققان و اشخاص اهل علم
  • تلفن شخصي
  • مبلغي كه در زمان عقد اجاره پرداخت گرديده است كه طبق عرف در حد حالت اعسار مديون باشد.

توقيف منزل شوهر براي مهريه

بنابراين اگر منزل شوهر ارزشي بيش از حالت اعسار او طبق عرف داشته باشد و اموال ديگري از او براي توقيف موجود نباشد، مديون موظف به فروش آن با نظارت نماينده مرجع اجرايي است و با مبلغ به دست آمده منزلي در حد حالت اعسار براي خود مهيا كند و مابقي مبلغ توقيف گردد. در صورت مقاومت مديون نسبت به فروش منزل، توقيف منزل مسكوني براي مهريه انجام مي گيرد. مال توقيفي در مرحله بعد توسط مرجع اجرايي به فروش رسيده و مبلغي در جهت تهيه منزل در حد حالت اعسار مديون طبق عرف، به وي بازگردانده مي‌شود.

شرايط دريافت حقوق شوهر چيست؟

در مواقعي كه شوهر كارمند بخش خصوصي يا دولت باشد و داراي حقوق و مزاياي مشخص باشد، در جهت مطالبه مهريه مي توان آن را توقيف كرد. كيفيت توقيف مستمري يا حقوق مديون بستگي به شرايط او دارد. بدين صورت كه در صورت متاهل بودن يا داراي فرزند بودن، يك چهارم از حقوقش قابل توقيف و پرداخت در جهت وصول مهريه مي باشد. در غير اين صورت، يك سوم از حقوق او قابل توقيف است. براي انجام اين امر زن بايد مستمري شوهرش را به دادگاه معرفي نمايد تا بعد از طي كردن مراحل قانوني، مهريه از محل مستمري پرداخت گردد.

مطلب پيشنهادي: براي آشنايي بيشتر با قوانين دريافت مهريه مطلب “مراحل قانوني دريافت مهريه چگونه است؟” را مطالعه كنيد.

اعسار و شرايط تقاضاي آن

۷۹ بازديد

در شكايات ممكن است هزينه‌هاي دادرسي به قدري باشد كه از عهده پرداخت شخص خواهان يا شاكي خارج باشد و نتوانند هزينه مذكور را پرداخت كنند، كه در اين حالت، موضوع اعسار از هزينه‌هاي دادرسي مطرح مي‌شود. با مجله حقوقي دلتا همراه باشيد.

اعسار از پرداخت بدهي

فردي كه به ديگري بدهكار است بايد در مهلت تعيين شده از عهده تعهد يا تعهدات خود برآيد. اما گاهي ممكن است شرايطي براي فرد متعهد ايجاد شود كه نتواند تعهدات خود را انجام دهد. يكي از اين شرايط كه بدهكار با بوجود آمدن نمي‌تواند از عهده تعهدات خود برآيد، اعسار است. در مجله دلتا به بررسي اعسار از پرداخت بدهي ، انواع و شرايط تحقق آن پرداخته شده است.

اعسار از پرداخت بدهي

اعسار در لغت به معناي نيازمند شدن و تنگ دست گرديدن است. در اصلاح حقوقي ناتواني مالي افراد از پرداخت بدهي يا مبلغي كه در دادگاه به پرداخت آن محكوم شده‌اند و يا هزينه دادرسي غير تجارتي را اعسار مي‌گويند. بنابراين اگر افراد غير تاجر به دليل عدم دارايي، نتوانند بدهي‌هاي خود را بپردازند، آن‎ها را معسر و آن حالت را اعسار مي‌گويند.

 اعسار

انواع اعسار

اعسار به دو صورت مطلق و نسبي وجود دارد. در ادامه هر يك توضيح داده شده است.

اعسار مطلق چيست ؟

اعسار مطلق وقتي است كه شخص به طور كامل از پرداخت مبلغي كه به آن محكوم شده (محكوم به) يا هزينه دادرسي عاجز و ناتوان بوده و يا در حال حاضر هيچ گونه دسترسي به اموال و دارايي خود ندارد. و نيز تفاوتي نمي‌كند پرداخت مبلغ به صورت يكجا باشد و يا به صورت اقساط تعيين شود. به عبارت ديگر شخص بدهكار، خود را در وضعيتي معرفي مي‌كند كه مالي و اموال يا شغلي ندارد. بنابراين تقاضاي صدور حكم به اعسار مطلق خود را دارد كه در نتيجه آن، حتي به صورت اقساط نيز موظف به پرداخت بدهي نيست. اما هرگاه مالي از او بدست آيد با معرفي طلبكار، قابل توقيف است.

اعسار نسبي

چنانچه فرد به طور يكجا تمكن پرداخت محكوم به و يا هزينه دادرسي را نداشته باشد ولي قادر به پرداخت قسطي آن باشد، به چنين فردي معسر نسبي گفته مي‌شود.

شايان ذكر است كه در اغلب دعاوي اعسار، فرد ادعا مي‌كند قدرت پرداخت يكجاي بدهي را ندارد اما با توجه به قدرت كار كردن و درآمد ماهانه‌اي كه دارد، مي‌تواند بصورت قسطي بدهي‌اش را پرداخت كند. كه به تشخيص دادگاه شخص بايد قسمتي از بدهي بصورت پيش پرداخت مي‌شود و مابقي را در طي مدت معيني بصورت اقساطي پرداخت كند. به طور مثال اعسار از پرداخت يكجاي مهريه زن توسط مرد كه دادگاه خانواده طبق قوانين و مقررات، مرد را محكوم به پرداخت تعدادي سكه بصورت يكجا مي‌كند و سپس بايد بصورت اقساطي در قالب نيم سكه يا تمام سكه باقي بدهي خود را به دليل مهريه قانوني همسر به او بپردازد.

 شرايط اعسار

هزينه‌هاي دادرسي شامل چه مواردي مي‌شوند؟

طلق قانون، منظور از هزينه دادرسي عبارت است از :

۱. هزينه برگه‎هايي كه به دادگاه تقديم مي‎شود.

۲. هزينه قرارها و احكام دادگاه

۳. هزينه‌هايي مانند هزينه تمبر، دستمزد كارشناس، هزينه اجراي قرار معاينه، تحقيقات محلي و …جزء هزينه دادرسي محسوب مي‌شوند.

بايد در نظر داشت كه در شكايات ممكن است هزينه‌هاي مذكور به قدري باشد كه از عهده پرداخت شخص خواهان يا شاكي خارج باشد و نتوانند هزينه مذكور را پرداخت كنند، كه در اين حالت، موضوع اعسار از هزينه‌هاي دادرسي مطرح مي‌شود. شايان ذكر است كه هزينه‌هاي دادرسي از جمله راه‌هاي تامين بودجه مملكتي هستند.

مطلب پيشنهادي : براي آشنايي بيشتر با نحوه اعتراض به رأي دادگاه مطلب “اعتراض به راي دادگاه ؛ چرا و چگونه؟” را مطالعه كنيد.

حق مسكن در چه شرايطي به زن تعلق مي‌گيرد؟

۱۰۵ بازديد

با توجه به قانون مدني، بايد گفت كه اختيار تعيين محل سكونت با شوهر است و زن موظف به اقامت در منزلي است كه همسر انتخاب مي‌كند، مگر آن كه اختيار تعيين منزل به زن داده شده باشد.

حق مسكن براي زن

تعيين محل زندگي مشترك از جمله حق و حقوق قانوني زن و شوهر محسوب مي‌شود. در واقع هدف اصلي ازدواج، تشكيل يك زندگي مشترك و زندگي در كنار يكديگر است و در صورتي كه زوج‌ها، جدا از يكديگر زندگي كنند، اين هدف محقق نمي‌شود. بر اساس قانون در صورت اختلاف بر سر محل زندگي حق تعيين محل زندگي با شوهر است و بر اساس آن، زن بايد در منزلي كه شوهر تعيين مي‌كند سكونت داشته باشد. اما قانون در شرايطي تعيين محل زندگي را به زن واگذار كرده است. در مجله دلتا به بررسي حق مسكن براي زن پرداخته شده است. در ادامه با ما همره باشيد.

حق مسكن در عقدنامه چيست؟

با توجه به قانون مدني، بايد گفت كه اختيار تعيين محل سكونت با شوهر است و زن موظف به اقامت در منزلي است كه همسر انتخاب مي‌كند، مگر آن كه اختيار تعيين منزل به زن داده شده باشد. به اين صورت كه آن‌ها مي‌توانند در شروط ضمن عقد ، شرط كنند كه اختيار تعيين مسكن با زن باشد. آنچه اهميت فراوان دارد اين است كه اگر زوج‌ها محل سكونت براي زن را در عقدنامه يا هر عقد ديگري ذكر مي‌كنند، جزئيات آن بسيار مهم است. حال آن كه تعيين مستقل بودن و در چه محدوده شهر بودن يا حتي ذكر منزل خاص در عمل براي زن بسيار تاثيرگذار است.

حق مسكن

مسكن عليحده چيست؟

عليحده در لغت به معناي جداگانه است و مسكن عليحده از جمله اصطلاحات حقوقي و به معناي مسكن جداگانه است. به موجب ماده ۱۰۰۵ قانون مدني، اقامتگاه زن شوهردار همان اقامتگاهي است كه شوهر در آن زندگي مي‌كند. اما در شرايطي زن مي‌تواند مسكن عليحده اختيار كند كه در ادامه توضيح داده شده است.

شرايط منزل مستقل براي زوجه

۱. زني كه شوهر او اقامتگاه معلوم و مشخصي ندارد. (عدم تهيه مسكن توسط زوج)
۲. در شروط ضمن عقد اين اختيار به وي داده شود.
۳. در مواردي كه دادگاه اجازه بدهد كه زن در مسكني جداگانه زندگي كند.
در واقع قانونگذار در مواردي به دليل حمايت از زن، به او اجازه مي‌دهد كه مسكن جداگانه داشته باشد. به طور مثال گاهي به دلايلي زندگي در كنار همسر براي زن ترس خطرات جاني، مالي يا آبرويي به همراه دارد. در اين گونه شرايط وي مي‌تواند مسكن جداگانه اختيار كند و تا زمانيكه احتمال خطر و آسيب براي زن وجود داشته باشد از بين نرفته دادگاه حكم بازگشت به منزل شوهر نخواهد داد. شايان ذكر است تا زمانيكه زن در بازگشتن به منزل همسر معذور است، نفقه بر عهده شوهر خواهد بود.

مسكن براي زن

تهيه مسكن در شأن زوجه

طبق قانون شوهر مكلف است بر طبق شان همسر منزل براي سكونت تهيه كند. چه زن حق مسكن و تعيين آن را داشته باشد يا نداشته باشد. لازم به ذكر است مسكن در حد شأن زن ارتباط مستقيمي با درخواست تمكين شوهر در دادگاه دارد زيرا شوهر براي رسيدن به حكم تمكين يا اجراي موفق آن و استفاده از ثمرات آن، مكلف است كه منزل مناسب با موقعيت زن همراه با وسايل مورد نياز براي زندگي زناشويي تهيه كند.

مطلب پيشنهادي : براي آشنايي بيشتر با شروط ضمن عقد “شروط ۱۲ گانه ضمن عقد ازدواج كه لازم است بدانيد” را مطالعه كنيد.

مطالب بيشتر در مجله حقوقي دلتا....