قانون

مجله حقوقي

شرايط طلاق غيابي

۷۷ بازديد

اگر دادخواستي عليه شخصي داده شود و خوانده يعني كسي كه عليه او خواسته مطرح شده است، ابلاغيه را به شخصه تحويل نگرفته باشد و به تعبير حقوقي به او ابلاغ نشده باشد و يا اين كه ابلاغ شده ولي در جلسات دادگاه حاضر نشود، در صورت محكوم شدن او راي صادره غيابي است. اين قاعده در خصوص طلاق هم صدق مي‌كند.

طلاق غيابي

طلاق غيابي يكي از انواع طلاق است كه با توجه به شرايطي هر يك از زن يا مرد در دادگاه خانواده آن را درخواست مي‌كنند. اما قبل از توضيح در خصوص طلاق غيابي بايد ابتدا بدانيم رأي غيابي چيست؟ در مجله دلتا در خصوص شرايط و چگونگي درخواست طلاق غيابي توضيح داده شده است.

رأي غيابي چيست؟

پيش از توضيح در باره طلاق غيابي  لازم است بدانيم راي غيابي چيست؟ اگرعليه شخصي  دادخواست داده شود و خوانده يعني كسي كه عليه او خواسته مطرح شده است خود ابلاغيه وقت رسيدگي دادگاه را تحويل نگرفته باشد و به تعبير حقوقي طبق ماده ۶۸ قانون آيين دادرسي مدني به او ابلاغ نشده باشد و يا اين كه در جلسات دادگاه حاضر نشود، در صورت محكوم شدن اوو ندادن لايحه، راي صادره غيابي است، راي غيابي ظرف ۲۰ روز پس از ابلاغ در همان شعبه قابل واخواهي است و كسي كه راي غيابي عليه او صادر شده است مي تواند ظرف مدت مذكور از دادگاه با ذكر دليل تقاضاي واخواهي و رسيدگي مجدد كند.

خواسته طلاق هم از قاعده مذكور مستثني نيست و اگر وقت رسيدگي به خوانده ابلاغ واقعي نشده باشد و در دادگاه نيز حضور نيابد و لايحه هم نداده باشد در فرض محكوميت، طلاق غيابي است. اما با توجه به اين كه خواهان طلاق و خواسته طلاق مي تواند طلاق از طرف مرد يا طلاق از طرف زن باشد، دراين خصوص جداگانه توضيح داده مي شود.

مهريه در طلاق غيابي

طلاق غيابي از طرف مرد

طبق ماده ۱۱۳۳ قانون مدني حق طلاق در اختيار مرد است. بنابراين اگر مردي دادخواست طلاق به طرفيت همسرش بدهد چه زن در دادگاه حاضر شود و يا حضور پيدا نكند و لايحه نيز ندهد قطعا راي طلاق صادر خواهد شد ؛ اما در حالت دوم راي صادره طلاق غيابي است و زن مي تواند در مهلت قانوني واخواهي كند. آنچه اهميت دارد اين است كه راي طلاق به درخواست مرد از سوي دادگاه صادر مي شود.

به هر حال ثبت طلاق منوط است به پرداخت حقوق مالي زن كه در راي دادگاه منعكس مي شود.

حقوق مالي زن در طلاق از طرف مرد عبارت است از مهريه، اجرت المثل ايام زوجيت (به شرط مطالبه از سوي زن)، نفقه ايام عده، نفقه معوقه (در صورت مطالبه زن و استحقاق او) و شرط تنصيف اموال مندرج در عقدنامه ها به شرط امضاء اين شرط توسط مرد و موجود بودن اموال هنگام طلاق كه بعد از عقد خريداري شده باشد.

بعد از صدور حكم طلاق غيابي به درخواست مرد اگر مهريه قبلا توسط زن مطالبه نشده باشد مرد در صورت مصر بودن و ناتواني در پرداخت يك جاي مهريه مي تواند دادخواست اعسار از پرداخت مهريه را به همان شعبه صادر كننده طلاق به طرفيت زن ارائه دهد .دادگاه در صورت حضور نيافتن زن يا نبودن او با توجه به شهادت شهود مرد، مهريه را تقسيط مي كند.

طلاق غيابي از طرف زن چگونه است ؟

اگر دادخواست طلاق از طرف زن داده شده و شرايط طلاق غيابي را هم داشته باشد به اين معني كه برگه‌ ابلاغيه به شوهر داده نشده باشد و يا مرد با وجود ابلاغ، در دادگاه حاضر نشود و لايحه نفرستد، دادگاه حكم طلاق غيابي صادر مي‌كند.

مدت زمان طلاق غيابي از طرف زن

شرايط طلاق غيابي از طرف زن

۱. هرگاه شوهر چهار سال تمام غايب مفقودالاثر باشد، يعني غايب باشد و هيچ خبري از او در دست نباشد و زن دادخواست طلاق بدهد، دادگاه سه نوبت آگهي هر يك به فاصله‌ يك ماه در روزنامه محلي و يكي از روزنامه‎هاي كثيرالانتشار محل تهران با هزينه‌ خواهان منتشر مي‌كند. پس از گذشتن يك سال از اولين آگهي، چنانچه خبري از زنده بودن مرد نشود، دادگاه حكم به فوت فرضي مرد مي‌دهد. به عبارت ديگر فرض را بر اين مي‎گيرند كه مرد فوت كرده است.
۲. نپرداختن نفقه توسط مرد به مدت شش ماه، حتي اگر خودداري مرد از دادن نفقه به دليل تنگدستي و فقر او باشد.
در اين موارد، زن مي‌تواند براي مطالبه‌‌ نفقه به دادگاه مراجعه كند و در صورت عدم پرداخت نفقه از جانب مرد، دادخواست طلاق دهد. البته اگر زن در قبال شوهر تمكين نكند و از انجام تكاليف قانوني‎ خود بدون دليل موجه خودداري كند، ناشزه محسوب مي‌شود و حق دريافت نفقه را نخواهد داشت.
۳. از ديگر شرايط طلاق غيابي كه از طرف زنان، بسيار مطرح مي‎شود، رهايي از زندگي پر مشقت و تحمل‌ناپذير است كه در پي آن درخواست طلاق مي‎كنند و در صورت اثبات عُسر و حَرَج و احراز اين شرايط توسط دادگاه، دادگاه حكم طلاق صادر مي‌كند.
عسر و حرج يعني سختي و مشقتي كه توان و تحمل ادامه‌ زندگي براي زن وجود نداشته باشد. زن با مراجعه به دادگاه تقاضاي طلاق كرده و دادگاه مي‌تواند مرد را مجبور به طلاق كند. چنانچه در صورت اجبار دادگاه، همچنان مرد حاضر به طلاق نباشد، با اجازه دادگاه زن مي‌تواند طلاق بگيرد. شايان ذكر است، معيار تعيين عسر و حرج زن، عرف است كه با توجه به شرايط روحي و اجتماعي زن و شوهر و محيط و زمان و مكان تعيين مي‌شود. در عمل، اثبات اين ادعا از مشكل‌ترين مواردي است كه زن براي مطالبه طلاق با آن مواجه است.

مطلب پيشنهادي: براي آشنايي بيشتر با انواع طلاق “انواع طلاق و مراحل آن در قانون” را مطالعه كنيد.

طالب بيشتر در مجله حقوقي دلتا...

خسارت تاخير بازگرداندن وديعه مستاجر

۷۳ بازديد

طبق قانون روابط موجر و مستاجر، تشخيص ميزان خسارتي كه از طريق موجر به مستاجر به دليل تاخير در بازگرداندن مبلغ رهن وارد شده، طبق شاخص بانك مركزي است، نه از طريق تشخيص كارشناس.

تاخير در بازگرداندن مبلغ رهن

يكي از قراردادهاي رايج و متداولي كه بين افراد وجود دارد، عقد رهن و اجاره است. با انعقاد قرارداد اجاره، مبلغي از طرف مستاجر به موجر پرداخت مي‌شود. مبلغ گرو گذاشته شده رهن يا وديعه ناميده مي‌شود كه مستاجر به عنوان قرض الحسنه و تضمين اجاره ملك به مالك مي‌دهد و زماني كه مستاجر ملك را تخليه مي‎كند، مالك موظف است مبلغ وديعه را به مستاجر بازگرداند. اما گاهي پيش مي‌آيد كه موجر بنا به دلايلي، در بازگرداندن مبلغ رهن به مستاجر تاخير مي‌كند و مستاجر با مشكلاتي مواجه مي‌شود. به همين دليل در مجله دلتا به بررسي خسارت تاخير در بازگرداندن مبلغ رهن پرداخته شده است.

الزام موجر به پرداخت وديعه

در مورد تخليه املاك مشكلاتي  وجود دارد كه متاسفانه در برخي موارد سبب تضييع حقوق مستاجر مي شود كه به دليل عدم توجه به مواردي هنگام تنظيم و امضاي قرار داد اجاره و تعيين نكردن ضمانت اجرايي قوي براي قرارداد روي مي دهد. زماني كه قرارداد اجاره تنظيم مي شود مدت و مبلغ ديعه و اجاره بها مشخص است و در پايان مدت اجاره موجر حق دارد درخواست تخليه را از مراجع قضايي پيگيري كند.

تاخير در بازگرداندن وديعه

اگر مستاجر پس از پايان و انقضاي مدت اجاره ملك را تخليه كند اما موجر وديعه وي را بازنگرداند موضوعي است كه قانونگذار به صورت جدي به آن نپرداخته است.در اين خصوص راهكار اول اين است كه مستاجر در آن ملك به تصرف خود ادامه مي دهد و ملك را تخليه نمي كند و منتظر مي ماند تا موجر وديعه را پرداخت كند.

راهكار دوم هر چند آزاردهنده است اما با قانون تطابق بيشتري دارد.مستاجر بايد به مرجع قضايي و شوراي حل اختلاف مراجعه و اعلام كند كه آماده است ملك را تخليه كند و از دادگاه درخواست مي كند تا به جاي موجر ملك را تحويل گيرد و آن را پلمپ كند.

موجر كه پس از اين حكم به ملك مراجعه مي كند حق فك پلمپ ندارد و اگر به اين كار دست بزند مرتكب جرم شده است.در اين حالت موجر موظف است وديعه را بازگرداند و سپس مستاجر مي تواند به همان شعبه حل اختلاف مراجعه و وديعه را دريافت كند.

بازگرداندن مبلغ رهن

خسارت تاخير استرداد وديعه  به نرخ روز محاسبه مي شود؟

از تاريخي كه مستاجر وديعه را مطالبه مي كند ، حق دارد خسارت تاخير تاديه به ميزان نرخ تورم اعلام شده از سوي بانك مركزي را درخواست كند. بنابراين در زمان انعقاد اجاره نامه مستاجر بايد به اين موضوع دقت كند و ضمانت اجرايي براي خود قائل شود تا اگر در پايان مهلت اجاره ، به رغم درخواست دريافت وديعه ، موجر از استرداد وجه خودداري كرد ،مستاجر بتواند نسبت به استيفاي منعفت آن ملك اقدام كند .

از سوي ديگر مستاجر حق دارد به ازاي هر روز از تاخير استرداد ميلغ وديعه ، با يك مبلغ توافقي از موجر حق التزام  دريافت كند.

اگر مستاجر ملك را تخليه نكند، چه اتفاقي مي افتد ؟

مستاجري كه در پي استيفاي منفعت است و بدون اجازه موجر از ملك استفاده مي كند در اين حالت اجرت المثل به موجر تعلق مي گيرد.به اين معنا كه از تاريخ انقضاي قرارداد اجاره  موجرمي تواند درخواست اجرت المثل كند.در برخي موارد اجرت المثل به قيمت روز محاسبه مي شود و به مستاجر ضرر زيادي وارد مي شود.

مطالب بشتر در مجله حقوقي دلتا....

مطلب پيشنهادي : براي آشنايي بيشتر با قوانين و مقررات قرارداد اجاره “اجاره نامه و موارد حائز اهميت حقوقي” را مطالعه كنيد.

شرايط مطالبه مهريه از پدر شوهر

۷۹ بازديد

از نظر قانوني پدر شوهر هر چند بسيار متمول، تكليفي براي پرداخت مهريه پسر خود را ندارد حتي اگر آن پسر فقير باشد. اما تحت شرايط خاصي امكان گرفتن مهريه از پدر همسر وجود دارد.

مطالبه مهريه از پدر شوهر

مهريه از حقوق مالي زن است كه مرد متعهد به پرداخت آن است و ارتباطي به اطرافيان او ندارد. اما سوالات بسياري در اين خصوص پرسيده مي‌شود كه آيا در صورت ناتواني مالي مرد، امكان درخواست مهريه از پدر همسر وجود دارد. در مجله دلتا شرايط مطالبه مهريه از پدر شوهر ‌پاسخ داده شده است.

مطالبه مهريه از پدر شوهر

از نظر قانوني پدر شوهر هر چند هم از تمكن مالي برخوردار باشد، وظيفه‌اي در قبال پرداخت مهريه پسر خود ندارد حتي اگر آن پسر (شوهر) فقير باشد گرفتن مهريه از پدر شوهر ممكن نيست۵. اما تحت شرايط خاصي امكان مطالبه مهريه از پدر همسر وجود دارد. در واقع در مواردي كه پدر همسر، در ضمن عقد ازدواج يا در سند ازدواج و يا حتي در قراردادي مستقل، پرداخت مهريه را تقبل كند يا ضمانت پسر خود را كرده باشد كه در اين صورت زن مي‎تواند براي آنچه پدر شوهر تعهد كرده، براي گرفتن مهريه از پدر شوهر به او مراجعه كند. بنابراين در صورتي كه پدر شوهر به عنوان ضامن در زمان عقد، محل ضامن بودن پسر را در عقدنامه ازدواج امضا كند، زن مي‌تواند براي درخواست مهريه به پدر شوهر كه ضامن شوهر است اقدام كند. بايد در نظر داشت كه ضامن شدن پدر شوهر، بايد به طور رسمي امضا و در دفتر عقد ازدواج تاييد شده و به ثبت رسيده باشد. بنابراين در صورتيكه وي به طور لفظي و فقط با گفتن اينكه من ضامن پسر خود براي پرداخت مهريه مي‌شوم، از نظر قانوني اعتبار ندارد و نمي‌توان از پدر شوهر درخواست مهريه كرد.

مطالبه مهريه

مهريه از ارث پدر شوهر

در مواردي كه به دليل فوت پدر يا ساير اشخاصي كه شوهر از آن‌ها ارث مي‌برد، وارث اموال و سرمايه‌اي شود، زن مي‌تواند مهريه خود را از سهم الارث همسر دريافت كند. بايد در نظر داشت در صورتيكه كه پدر شوهر در زمان عقد ازدواج پرداخت مهريه را تعهد كرده باشد و يا ضامن پرداخت مهريه شود و بعد از مدتي از دنيا برود، اگر اموالي داشته باشد، آن اموال براي وصول مهريه توقيف مي‎شوند.

نحوه توقيف سهم‌الارث براي مهريه

در اين شرايط زن بايد دادخواست تامين اموال شوهر را به دادگاه خانواده ارائه كند. دادگاه با توقيف اموال مربوطه و سپري كردن روند قانوني با مزايده اين اموال، مهريه زن را وصول مي‌كند. شايان ذكر است در صورتي كه زن فوت كرده باشد، ورثه (فرزندان و ديگر وراث) وي از حق مطالبه مهريه برخوردار هستند.

مهريه از پدر شوهر

ضمانت اجراي عدم پرداخت مهريه توسط پدر شوهر

در صورت مطالبه مهريه از پدر شوهري كه پرداخت مهريه را ضمانت كرده است و ناتواني پرداخت مهر توسط وي و نيز در صورتي كه پدر همسر، نتواند ادعاي اعسار و ناتواني مالي خود را در پرداخت مهريه در دادگاه ثابت كند و حتي نتواند در صورت تقسيط مهريه، اقساط مهريه را بپردازد، زن مي‎تواند بازداشت پدر شوهر (ضامن) را تا زمان پرداخت مهريه از دادگاه درخواست كند. دادخواست مطالبه مهر از پدر شوهر مي‌تواند همزمان با مطالبه مهريه از بدهكار اصلي كه شوهر است، به دادگاه خانواده مطرح شود و لازم نيست حتماً عدم پرداخت مهريه توسط شوهر به اثبات برسد و سپس عليه ضامن شكايت شود.

مطلب پيشنهادي : براي آشنايي بيشتر با نحوه دريافت مهريه مطلب “مراحل قانوني دريافت مهريه چگونه است؟” را مطالعه كنيد.

مطالب بيشتر در مجله حقوقي دلتا....

دادخواست و نحوه تنظيم آن

۶۵ بازديد

هنگامي كه شخصي مي‌خواهد عليه فرد ديگري اقامه دعوا كند، مدعي شناخته مي‌شود و بايد درخواست خود را به عنوان خواهان، در برگ دادخواست ذكر كند.

دادخواست

نوشتن دادخواست اولين اقدامي است كه شخص براي شروع يك دعواي حقوقي بايد انجام دهد. بسياري از تصميم‌هاي دادگاه به نكاتي وابسته است كه در متن دادخواست ذكر شده است. زيرا مهمترين بخش يك دعوي حقوقي نوشتن خواسته خواهان به طور شفاف و دقيق است. بنابراين دقت و توجه در نوشتن دادخواست، در روند رسيدگي در دادگاه مي‌‌تواند بسيار مفيد و كارامد باشد. در ادامه در خصوص نحوه نوشتن و تنظيم دادخواست با مجله دلتا همراه باشيد.

دادخواست چيست؟

هنگامي كه شخصي مي‌خواهد عليه فرد ديگري اقامه دعوا كند، مدعي شناخته مي‌شود و بايد درخواست خود را به عنوان خواهان، در برگ دادخواست ذكر كند. به عبارت ديگر دادخواست، طرح ادعا و تقاضاي دادرسي نزد دادگاه در اوراقي مخصوص به نام برگ دادخواست است.
اين اوراق را مي‌توان از محل فروش اوراق قضايي واقع در دادگستري‌ها و مجتمع‌هاي قضايي سراسر كشور تهيه كرد. در مراجع قضايي‌ كه چند شعبه وجود دارد، دادخواست پس از تنظيم و تكميل، به دفتر شعبه اول ارائه مي‌شود.
دادخواست مي‌تواند توسط خود فرد يا وكيل او تنظيم و ارائه شود.

مطابق قانون، دادخواست بايد حاوي نكات زير باشد:
• نام و نام خانوادگي و نام پدر
• سن خواهان (شخصي كه دعوا را مطرح مي‌كند)
• اقامتگاه، كه شامل محل زندگي يا محل كار و در واقع محلي كه بتوان به خوانده (شخصي كه عليه او دعوايي مطرح مي‎شود) دسترسي داشت و اوراق قضايي را به محل سكونت او فرستاد.
• شغل خواهان
• در صورتي ‎كه دادخواست توسط وكيل تقديم شود، مشخصات كامل وكيل نيز بايد درج شود.
اگر نشاني خوانده معلوم نباشد، يا به عبارت ديگر مجهول‌المكان باشد، آدرس او يك‎ بار در روزنامه منتشر خواهد شد.

تنظيم دادخواست

نحوه تنظيم دادخواست

برگ دادخواست داراي چند قسمت است، كه بايد خواهان آن‌ها را پر كند. يكي از مهمترين موارد، تعيين خواسته و بهاي (ارزش) آن است كه بايد در دادخواست مشخص شود. به آنچه كه مدعي از دادگاه درخواست مي‌كند اعم از مالي يا غير مالي، «خواسته» يا «مدعي‌به» مي‌گويند.
در واقع خواسته، تعهدات يا مواردي است كه خواهان خود را مستحق دريافت آن مي‌داند. به طور مثال زني كه مهريه را حق خود مي‌داند، در قسمت خواسته بايد تعداد سكه‌ها را قيد كند. يا مردي كه همسر وي، بدون دليل موجه و قانوني، منزل مشترك را ترك كرده، بايد در قسمت خواسته، الزام به تمكين را قيد كند. بنابراين خواهان بايد آنچه را كه حق خود مي‌داند در خواسته درج كند.
شايان ذكر است، دادگاه نمي‌تواند در مسائلي كه به موضوع خواسته ارتباطي ندارد وارد و در خصوص آ‎ن‌ها حكم صادر كند. اگرچه دادگاه بايد تمام خواسته‌هاي خواهان را مورد رسيدگي قرار دهد، اما گاهي ممكن است به دليل عدم شفافيت و مبهم‌ بودن متن خواسته، قاضي محق بودن خواهان را تشخيص ندهد و به طور كامل يا به طور نسبي، او را بدون حق بشناسد. بنابراين فرد در نوشتن خواسته، بايد دقت و توجه بسياري داشته باشد.

مطالب بيشتر در مجله حقوقي دلتا....

آيا فرزند خوانده ارث مي‌برد؟

۱۱۰ بازديد

طبق قانون، افراد براي ارث بردن از يكديگر بايد رابطه خوني و نسبي داشته و يا اينكه زن و شوهر باشند؛ در غير اين صورت مجوزي براي ارث بردن از ديگري وجود ندارد.

ارث بردن فرزند خوانده

فرزند خواندگي از جمله مسائلي است كه برخي از خانواده‌هاي كه صاحب فرزند نمي‌شوند با آن مواجه هستند. به همين دليل در قانون، مقررات خاصي براي حفظ حقوق كودك و آسان‌تر كردن مراحل فرزند‌ خواندگي در نظر گرفته شده است. در واقع يكي از مسائل مربوط به فرزند خواندگي، موضوع ارث بردن فرزند خوانده از افرادي است كه وي را به فرزندي مي‌پذيرند و سرپرستان قانوني كودك محسوب مي‌شوند. در مجله دلتا قوانين و مقررات مربوط به تعلق گرفتن ارث به فرزند خوانده بررسي شده است.

ارث بردن فرزند خوانده

طبق قانون، افراد براي ارث بردن از يكديگر بايد رابطه خوني و نسبي داشته و يا اينكه زن و شوهر باشند. در غير اين صورت مجوزي براي ارث بردن از ديگري وجود ندارد. بنابراين با توجه به قوانين، تعلق ارث به فرزند خوانده وجاهت قانوني ندارد. همانطور كه مي‌دانيد بعد از فوت فرد، اولين قدم براي مراحل تقسيم ارث، گرفتن گواهي انحصار وراثت است و در انحصار وراثت فرزند خوانده جايگاهي ندارد چون جز ورثه محسوب نمي‎شود. حتي اگر اسم فرزند خوانده در شناسنامه شخصي كه او را به فرزند خواندگي پذيرفته وارد شده باشد باز هم از ارث محروم است.

انحصار وراثت فرزند خوانده

نحوه تقسيم ارث به فرزند خوانده

۱. سرپرست در زمان حيات، مال يا اموالي به نام فرزند‎ خوانده منتقل كند.
۲. اموال خود را براي او وصيت تملكي كنند. يعني اينكه وصيت كنند بعد از فوت آنها اموال به فرزندخوانده تعلق بگيرد.
۳. فرزند خوانده ارث نمي برد، اما سرپرستان او مي توانند به عنوان صلح يا‏‎ ‎‏بخشش مالي به او واگذار كنند.
شايان ذكر است كه در صورت فوت فرزند خوانده، سرپرست نيز از او ارث نمي‎برد.

مطلب پيشنهادي: براي آشنايي بيشتر با شرايط فرزند خواندگي مطلب “شرايط فرزند خواندگي در قانون چگونه است؟” را مطالعه كنيد.

مطالب بيشتر در مجله حقوقي دلتا....

افترا و تهمت به ديگران چه مجازاتي دارد؟

۷۰ بازديد

چنانچه تهمت‌زننده نتواند ادعايي كه به شخص ديگري نسبت داده‌ را ثابت كند، قانون براي وي مجازات پيش‌بيني كرده است.

افترا

افترا و تهمت به ديگران در اصطلاح حقوقي عبارت است از اينكه شخصي عمل مجرمانه‎اي را كه برخلاف واقعيت است به فرد ديگري نسبت دهد، بدون آن كه بتواند آن را اثبات كند. در مجله دلتا به بررسي جرم افترا و مجازات آن در قانون پرداخته شده است.

جرم افترا در قانون

جرم افترا در دو حالت لفظي و عملي محقق مي‌شود. در واقع گاهي تهمت‌زننده به طور لفظي به ديگري افترا مي‌زند يا گاهي به قصد متهم كردن فرد، وسايل جرم را در منزل، محل كار يا وسايل شخصي وي قرار مي‌دهد، به‌ طوري كه وجود آن وسايل ممكن است باعث مجرم نشان دادن آن شخص شود. بايد در نظر داشت كه يك تفاوت اساسي كه بين افتراي لفضي و عملي وجود دارد، اين است كه در افتراي لفظي يا شفاهي، شاكي بايد آسيب‌هايي را كه به اعتبار و آبروي او وارد شده است اثبات كند، زيرا اين آسيب‌ها پايدار و مستدل نيست. اما هنگامي كه به طور مثال شخص مورد افتراي رسانه‌اي قرار مي‌گيرد، آسيب‌هاي وارد شده به اعتبار او پايدار هستند، بنابراين بدون اينكه نياز به اثبات اين آسيب‌ها باشد، دادگاه حكم آن‌ها را صادر مي‌كند.

جرم افترا

موارد تحقق جرم افترا

۱. تهمت‎زننده جرمي را به صورت صريح و واضح به ديگري نسبت دهد.
۲. جرمي كه نسبت داده شده، پوچ و غير واقعي بوده، يعني ساخته تخيلات ذهن تهمت‎زننده باشد.
۳. نسبت‎دهنده تهمت با انگيزه ضرر زدن و هتك حيثيت، آن جرم را به شخصي نسبت دهد.
۴. تهمت‌زننده نتواند درستي و صحت موضوعي را كه به ديگري نسبت داده است، در دادگاه ثابت كند.
شايان ذكر است اگر كسي از روي عصبانيت و ناراحتي به ديگري بگويد «دزد» يا «كلاهبردار» جرم توهين واقع شده و افترا محسوب نمي‌شود.

افترا و تهمت

مجازات تهمت و افترا

چنانچه تهمت‎زننده نتواند ادعاي نسبت داده‌ شده را ثابت كند، قانون با توجه به افتراي نسبت داده شده، براي مجرم مجازات پيش‌بيني كرده است.

افتراي عملي

هر كس به طور عمد و به قصد متهم كردن ديگري وسايل يا اشيايي را بدون اطلاع آن شخص در منزل، محل كار، جيب يا اشيايي كه متعلق به وي است، قرار دهد يا مخفي كند يا به نحوي متعلق به او نشان دهد، و در اثر اين اقدام، شخص مذكور تحت تعقيب واقع شود، مرتكب به حبس از ۶ ماه تا سه سال يا تا ۷۴ ضربه شلاق محكوم مي‌شود.

افتراي لفظي

در قانون مجازات حبس از يك ماه تا يك سال يا تا ۷۴ ضربه شلاق پيش‌بيني كرده است.

افتراي ناموسي

در صورتي كه افترا و تهمت‌هايي كه نسبت داده مي‌شوند، در اصطلاح ناموسي محسوب شوند، براي مرتكب مجازات حد در نظر گرفته شده است.

مطلب پيشنهادي : براي آشنايي بيشتر با نحوه اعاده حيثيت مطلب “ادعاي شرف چيست و چگونه مي‌توان اعاده حيثيت كرد؟” را مطالعه كنيد.

مطالب بيشتر در مجله حقوقي دلتا....

استعلام از شهرداري براي ملك چه مدت اعتبار دارد؟

۹۷ بازديد

خريد و فروش ملك در دفترخانه اسناد رسمي فقط در صورتي كه عوارض نوسازي و شهرسازي آن پرداخت شده باشد، به ثبت مي‌رسد.

استعلام از شهرداري براي ملك

افراد بعد از انتخاب ملك مورد نظر و توافق با فروشنده، قولنامه را تنظيم و ملك را خريداري مي‌كنند. بعد از گذراندن اين مراحل، نوبت به تنظيم سند و واگذاري رسمي ملك مي‌رسد. براي تنظيم و ثبت سند به نام خريدار لازم است از اداره‌هاي مختلف، از جمله شهرداري منطقه‌اي كه ملك در آن واقع شده است، استعلام دريافت كنند. استعلام از شهرداري براي ملك از جمله مراحلي است كه حتماً بايد در خريد ملك طي شود و در مجله دلتا به آن پرداخته شده است.

استعلام از شهرداري براي ملك

ملك مورد معامله در هر منطقه‌‌اي از شهر كه قرار دارد، صاحب آن بايد به شهرداري همان منطقه مراجعه كند. فروشنده با نامه‌اي كه دفترخانه به او داده و مشخصات ثبتي ملك در آن قيد شده است، به شهرداري مراجعه مي‌كند و كارشناسان شهرداري مواردي را مورد بررسي قرار مي‌دهند كه عبارت‌اند از :

۱. ساختمان طبق پروانه ساخته شده باشد؛ در غير اين صورت، فروشنده بايد جريمه مربوطه را بپردازد.

۲. عوارض نوسازي براي ساختمان و زمين، جزء هزينه انتقال سند است كه بايد پرداخت شود.

۳. فروشنده بايد هزينه‌اي براي پسماند (جمع كردن زباله ها) و كمك به آموزش‌ و پرورش به شهرداري بپردازد.

بنابراين خريد و فروش ملك در دفترخانه اسناد رسمي، فقط در صورتي كه موارد مذكور انجام شده باشد به ثبت مي‌رسد.

استعلام از شهرداري

استعلام مفاصا حساب شهرداري

روند اداري استعلام مفاصا حساب در شهرداري ۲ تا ۳ ساعت به طول مي‌انجامد. معمولاً سه تا هفت روز بعد، جواب نامه استعلام شهرداري آماده تحويل است. در واقع ملك، هر بدهي ديگري به شهرداري داشته باشد، تسويه مي‌شود. شايان ذكر است مبلغ مورد نظر بابت عوارض و نوسازي با توجه به ملك مورد معامله، موقعيت آن و ارزش ملك متفاوت است.

مدت اعتبار جواب استعلام

جواب استعلام و مفاصا حساب از شهرداري بايد در اولين فرصت به همان دفترخانه‌اي كه سند در آنجا تنظيم مي شود، تحويل داده شود؛ زيرا مدت اعتبار استعلام، با توجه به شهرداري‌هاي مناطق مختلف و شهري كه ملك در آنجا واقع شده، از يك تا سه ماه متفاوت است. در برخي موارد، شهرداري اين اعتبار را فقط تا يك ماه تمديد مي‌كند.

مطلب پيشنهادي : براي آشنايي بيشتر با پرداخت عوارض شهرداري “عواقب عدم پرداخت عوارض شهرداري چيست؟” را مطالعه كنيد.

مطالب بيشتر در مجله حقوقي دلتا...