مجله دلتا

اين روزها هستند جواناني كه براي خوش‌گذراني آن هم با چاشني رهايي از قيد و بند، رو به سمت ازدواج سفيد آورده‌اند اما آيا در قانون براي چنين اقدامي مجازاتي در نظر گرفته شده است؟

در سال‌هاي اخير پديده «ازدواج سفيد» به شكلي نمايان‌تر از گذشته در جامعه رواج يافته است. تا جايي كه برخي از دختران يا پسران جوان براي اين امر به انتشار آگهي روي آورده‌اند. در اين مطلب از مجله دلتا به موضوع مجازات ازدواج سفيد مي‌پردازيم.

آيا ازدواج سفيد جرم است؟

سوال اينجاست كه آيا در اين ازدواج زن از حقوق قانوني كه در ازدواج رسمي از آن‌ها برخوردار مي‌شود بهره مي‌برد يا نه؟ به طور كلي آيا اين سبك از زندگي زناشويي جرم تلقي مي‌شود و مجازاتي در پي دارد؟

ازدواج، توافق دو جنس مخالف براي شروع زندگي مشترك در چارچوب قانون كشوري است. اولين شرط ازدواج كردن رعايت قانون است و ازدواج بدون لحاظ شرايط قانوني و در كشور ما شرعي موجب حلال شدن زوجين نسبت به يكديگر نخواهد شد.

در كشور ما ازدواج يا مي‌تواند ثبت شود يا به‌صورت غيررسمي اما شرعي در قالب عقد موقت صورت گيرد. در صورت تولد طفلي كه حاصل از اين ازدواج است، بايد اين رابطه با اثبات زوجيت ثبت شود تا به‌طور رسمي فرزندان ناشي از اين ازدواج بتوانند از امكانات لازم استفاده كنند. اگر به مباحث خانواده علاقه داريد مطلب چگونه مردان بدون دليل، همسران خود را طلاق دهند؟ را مطالعه كنيد.

ازدواج سفيد نامشروع و در صورت اثبات در حكم «زنا» خواهد بود

در كشور ما پديده ازدواج سفيد از دو بعد مي‌تواند مورد ارزيابي قرار گيرد. يك بعد جامعه‌شناسي و بعد ديگر قانوني و شرعي است. از ديدگاه جامعه‌شناسي علت اصلي عدم امكان ازدواج به‌صورت رسمي مشكلات اقتصادي است كه بايد مورد توجه قرار گيرد.

از لحاظ قانوني و شرعي هم رابطه‌اي كه خارج از شرع و قانون باشد مورد پذيرش نيست چراكه از لحاظ قانوني، ازدواج سفيد نامشروع و در صورت اثبات در حكم «زنا» خواهد بود و فرزند حاصل از اين رابطه نامشروع تلقي مي‌شود و مشكلات و مسائل خاص خود را دارد.

مجازات قانوني ازدواج سفيد چيست؟

رابطه نامشروع براي هر طرف مجازات دارد. در صورتي هم كه زنا ثابت شود ۹۹ ضربه شلاق به عنوان مجازات قانوني در نظر گرفته مي‌شود. همچنين در صورتي‌كه يكي از طرفين ازدواج كرده باشد به عنوان زناي مُحصنه مجازات مخصوص خود را دارد.

پيشنهاد مطالعه: براي آشنايي با نكات حقوقي مطلب تفاوت رابطه نامشروع و زنا چيست؟ را مطالعه كنيد.

خيلي از مشكلات افراد در رابطه با خريد و فروش، به علت عدم آگاهي آن‌ها از مسائل حقوقي است. بنابراين براي پيشگيري از هرگونه مشكل بايد قبل از هر كاري مطالعاتي در رابطه با آن داشته باشيد.

در هنگام نوشتن قولنامه، رعايت چند نكته ضرورت دارد. چرا كه بسياري از پرونده‌هاي دادگاه به علت درست ننوشتن قولنامه است. چنانچه شما در هنگام نوشتن دقت لازم را به عمل نياوريد، ممكن است حقتان ضايع شود. از سوي ديگر، در صورت درست نوشتن آن مي‌توانيد به راحتي به حقتان برسيد. در اين مطلب از مجله دلتا به موضوع شرايط نوشتن قولنامه دستي مي‌پردازيم.

قولنامه چيست؟

گاهي اوقات افراد مي‌خواهند مالي را  اعم از خانه يا اتومبيل را خريد يا فروش كنند ولي مقدمات آن را ندارند. مثلا خريدار ملك نمي‌تواند همه پول آن را به‌صورت يك‌جا بپردازد و فروشنده هم نمي‌تواند ملك را تحويل خريدار بدهد. اين در حالي است كه هر دو سر فروش آن با يكديگر توافق دارند. در اين مواقع آن‌ها توافقات خودشان را روي يك برگه كاغذي به اسم قولنامه مي‌نويسند.

زماني‌كه قولنامه نوشته مي‌شود، فروشنده نبايد آن را به شخص ديگري بفروشد، خريدار نيز بايستي مبلغ آن را تا زمان تعيين شده پرداخت نمايد. در رابطه با اعتبار قولنامه دستي در دادگاه بايد گفت قولنامه فقط يك سند عادي بوده كه توسط اشخاص عادي تنظيم شده است. ولي اگر به‌طور صحيح نوشته شود مي‌توانيد با استناد به آن دادگاه رفته و حقوق خود را پيگيري نماييد.

خريدار در هنگام نوشتن قولنامه چه نكاتي را بايد رعايت نمايد؟

• خريدار بايد شخصا سند را مشاهده كند تا اطمينان يابد كه ملك وثيقه نشده باشد.
• وي براي اطمينان يافتن از اين كه ملك به شخص ديگري فروخته نشده باشد بايستي كد رهگيري آن را پيگيري نمايد.

در مورد اعتبار قولنامه دستي در دادگاه بايد گفت، چنانچه قولنامه‌اي فاقد كد رهگيري باشد، قابل انكار و ترديد است. بنابراين حتما  كد رهگيري آن را پيگيري نماييد.

• چنانچه مالي را كه مي‌خواهيد بخريد، به‌‌واسطه ارث به دست فروشنده رسيده، بايستي برگه تسويه ماليات بر ارث و گواهي انحصار وراثت را مشاهده نماييد.
• تا هنگامي كه سند به نامتان نخورده، از پرداخت تمام پول خودداري نماييد.
• چنانچه مورد معامله ملك است، دقت نماييد كه ملحقات آن مانند پاركينگ، انباري، برق، گاز، تلفن و غيره در قولنامه قيد شده باشد.
• در هنگام نوشتن، علاوه بر امضاء خريدار و فروشنده و مهر صاحب بنگاه، بايستي دو فرد شاهد كه مورد اعتماد دو طرف هستند قولنامه را امضاء نمايند.
•  بايستي كه حتما تاريخ و آدرس دفترخانه‌اي كه قرار است سند در آنجا تنظيم گردد، ذكر شود.
• بايستي در ۳ نسخه تهيه شود. يك نسخه در دست فروشنده، يكي در دست خريدار و ديگري در نزد بنگاه‌دار به امانت مي‌ماند.
• امروزه قولنامه‌هاي چاپي وجود دارد. بنابراين از امضاء كردن و نوشتن نوع دستي خودداري نماييد.

فروشنده در هنگام نوشتن قولنامه چه نكاتي را بايد رعايت نمايد؟

• ذكر نماييد كه در صورت برگشت خوردن چك خريدار، معامله بر هم زده مي‌شود.
• همچنين در قولنامه ذكر نماييد كه اگر در روز سند زدن، خريدار در دفترخانه حضور پيدا نكرد، فروشنده حق فسخ معامله را خواهد داشت.

پيشنهاد مطالعه: براي آشنايي با نكات حقوقي مطلب جمله مي‌كشمت چه‌قدر زنداني دارد؟  را مطالعه كنيد.

طبق قانون مدني كشور ايران و مطابق با ماده ۱۱۳۳، مرد مي‌تواند با رعايت شرايط مقرر در قانون با مراجعه به دادگاه تقاضاي طلاق همسرش را كند.

طلاق از طرف مرد در ايران به عنوان يك حق قانوني شناخته شده است. براي اين موضوع در قانون مدني ماده قانوني خاص هم آورده شده است. در اين مطلب از مجله دلتا به موضوع طلاق از طرف مرد بدون دليل مي‌پردازيم.

طلاق دادن زن بدون دليل

مردان در كشور ما اين اجازه را دارند كه هر موقع بخواهند با مراجعه به يكي از دفاتر خدمات الكترونيك قضايي دادخواست طلاق براي جدايي از زن خود را بدهند. حتي براي اين كار نيازي ندارند تا دنبال دليل و مدركي باشند تا ضميمه دادخواست طلاق كنند و آن‌ها  را در دادگاه نزد قاضي دادگاه ثابت كنند تا بتوانند از اين حقشان استفاده كنند.

اما چنين حقي در قانون ايران براي زنان در نظر گرفته نشده است. زنان حتما بايستي دلايلي براي درخواست جدايي از شوهرشان داشته باشند. آن دلايل را بايد در دادگاه نزد قاضي به اثبات برسانند تا بتوانند از شوهرشان جدا شوند. يكي از وظايفي كه زنان در ازدواج دارند تمكين كردن هست، سوالي كه هميشه مطرح مي‌شود آن است كه آيا زني كه تمكين نمي‌كند، مجازات دارد؟

شرايط طلاق دادن زن بدون دليل توسط مرد

شرايطي براي مردان خواهان طلاق در نظر گرفته شده است كه براي طلاق زنانشان بايستي به آن عمل كنند. كه اين شرايط عبارت است از:

اولين و مهم‌ترين شرطي كه مردان خواهان طلاق بايد به آن عمل كنند را مي‌توان تحت عنوان پرداخت مهريه زن بيان كرد. مردي كه مي‌خواهد زنش را طلاق دهد بايد تمام مهريه زن را به‌طور كامل پرداخته باشد. در غير اين‌صورت صيغه طلاق اجرا و در دفتر اسناد رسمي ثبت نخواهد شد.

شرط بعدي كه مرد خواهان طلاق بدون دليل زن بايد به آن عمل كند پرداخت نفقه زن است. مقدار آن را دادگاه بر اساس شئونات اجتماعي و خانوادگي زن تعيين مي‌كند و مرد بايستي بپردازد. بعد از طلاق دادن زن توسط مرد، زن بايد سه ماه عده طلاق نگه دارد. در اين سه ماه چون طلاق از طرف مرد است طلاق رجعي محسوب مي‌شود. پرداخت نفقه زن در اين سه ماه بر عهده مرد است.

پرداخت نصف دارايي شوهر به زن يا تقسيم اموال شوهر باز هم يكي ديگر از شرايط طلاق دادن زن بدون دليل از سوي مرد است.

پيشنهاد مطالعه: براي آشنايي با نكات حقوقي مطلب تفاوت رابطه نامشروع و زنا چيست؟ را مطالعه كنيد.

يكي از مهم‌ترين موضوعاتي كه در اسلام به آن تاكيد فراوان شده است، حدود روابط بين زن و مرد است و علت تاكيد اسلام جلوگيري از وقوع آسيب‌هاي اجتماعي و فردي است كه ممكن است به افراد وارد شود.

قانون‌گذار با تكيه بر قواعد شرع و همچنين با توجه به اوضاع و احوال جامعه جرائمي مانند زنا و رابطه نامشروع را پيش‌‌بيني كرده است. در اين مطلب از مجله دلتا به موضوع تفاوت رابطه نامشروع و زنا مي‌پردازيم.

رابطه نامشروع چيست؟

رابطه نامشروع در ماده ۶۳۷ قانون مجازات اسلامي بخش تعزيرات تعريف شده است. طبق اين ماده اگر زن و مردي كه بين آن‌ها رابطه زن و شوهري نيست، مرتكب اعمالي نامشروع و منافي عفت، از قبيل بوسيدن و در آغوش كشيدن و گرفتن دست يكديگر شوند، رابطه مذكور از نوع روابط نامشروع خواهد بود. در اين شرايط زن و مرد مجرم هستند. از اين رو مي‌توان گفت دامنه رابطه نامشروع بسيار گسترده است. مجازات جرم رابطه نامشروع نيز در همين ماده آمده است كه از قرار مجازات تعزيري شلاق تا ۹۹ ضربه خواهد بود. يكي از سوالاتي كه در مورد رابطه نامشروع پرسيده مي‌شود آن است كه آيا فرزند حاصل از رابطه نامشروع از والدين خود ارث مي‌برد؟ براي پاسخ به اين سوال به مطلب فرزند نامشروع هرگز از والدين خود ارث نمي‌برد مراجعه كنيد.

زنا چيست؟

اغلب افراد تصور مي‌كنند رابطه نامشروع يعني زنا. درصورتي‌كه اين دو نوع جرم با هم تفاوت دارند. زنا به رابطه جنسي بين زن و مرد نامحرم مي‌گويند. در واقع مي‌توان گفت جرم زنا در برابر جرم رابطه نامشروع خاص است. تنها درصورتي‌كه شرايط تحقق آن وجود داشته باشد، رخ مي‌دهد. مجازات جرم زنا با توجه به اينكه جرم رخ داده كدام نوع از انواع زنا است، متفاوت است.

تفاوت زنا و رابطه نامشروع

• زنا يك جرم حدي است. يعني قانون‌گذار اين جرم را از بستر شرع تبديل به قانون كرده است، از اين رو داراي مجازات حدي است. اما رابطه نامشروع يك جرم تعزيري است كه قانون‌گذار آن را با توجه به اوضاع و احوال جامعه جرم شناخته است و مجازات آن نيز مجازات تعزيري است.

• دومين تفاوت در دامنه اين دو جرم است. در تعيين دامنه جرم رابطه نامشروع مي‌توان گفت هر رابطه منافي عفتي كه بين زن و مرد رخ مي‌دهد را مي‌توان در حوزه اين جرم قرار داد. اما زنا تنها رابطه جنسي ميان زن و مرد نامحرم را شامل مي‌شود.

• نوع اثبات جرم رابطه نامشروع و اثبات زنا نيز يكي ديگر از تفاوت‌ها است. اصولا شرايطي كه مي‌توان بر اساس آن جرم زنا را اثبات نمود، دشوارتر از نحوه اثبات رابطه نامشروع است.
• مورد بعدي تفاوت زنا و رابطه نامشروع را مي‌توان تفاوت در شرايط تحقق آن‌ها دانست. زنا براي محقق شدن به شرايط خاصي نياز دارد. اما رابطه نامشروع صرف وجود يك رابطه نامشروع مثل گرفتن دست يكديگر يا ارتباطات تلفني خارج از چارچوب يا حتي كنار هم راه رفتن شكل مي‌گيرد.

پيشنهاد مطالعه: براي آشنايي با نكات حقوقي مطلب آيا با اثبات رابطه نامشروع حضانت از والدين سلب مي‌شود؟  را مطالعه كنيد.

رمالي و فالگيري از جمله جرايمي است كه در اكثر مناطق كشور به‌ويژه در شهرهاي بزرگ رواج دارد و براساس قانون نيز مجازات سنگيني براي عاملان آن تعيين شده است.

فالگيري و رمالي معضلي اجتماعي محسوب مي‌شود كه خانواده‌هاي زيادي را قرباني مي‌كند. همچنين كلاهبرداري فالگيران هزينه‌هاي هنگفتي را به اشخاص تحميل مي‌كند. در اين مطلب از مجله دلتا به موضوع مجازات مراجعه به فالگير مي‌پردازيم.

رمالي؛ شكلي از كلاهبرداري فالگيران

رمالي تحت شرايط خاصي در زمره جرم كلاهبرداري جاي مي‌گيرد. براي اينكه فالگيران ،كلاهبردار تلقي شده و مورد پيگرد قانوني قرار بگيرند وجود سه شرط لازم است كه عبارتند از: متقلبانه بودن وسايلي كه از آن‌ها براي اغفال ديگران استفاده مي‌شود، اغفال شدن و فريب خوردن قرباني و پرداخت مال يا وجه نقد.

در ماده ۱ قانون تشديد مجازات ارتشاء، اختلاس و كلاهبرداري آماده است:

كلاهبرداري جزو آن دسته از جرايمي ‌است كه دادستان هم مي‌تواند به عنوان مدعي‌العموم آن را پيگيري ‌كند. بنابراين كلاهبرداري ناشي از رمالي داراي دو نوع شاكي عمومي‌ و خصوصي است.

هر فردي كه مورد كلاهبرداري قرار گرفته باشد، مي‌تواند براي طرح شكايت به عنوان شاكي خصوصي به مراجع قضايي رجوع كند. اما گاهي ممكن است فرد در كسب مال هيچ حيله و تقلبي را به كار نبرد كه ديگر كلاهبرداري محسوب نمي‌شود.

مجازات فالگيري و ولگردي

اگر قاضي عمل رمالي را كلاهبرداري بداند براي رمال مجازات حبس تعزيري از يك تا ۷ سال در نظر مي‌گيرد. البته رد مال و جزاي نقدي از ديگر مجازات رمالان است.

آيا فردي كه به فالگيران و رمالان مراجعه مي‌كند هم مرتكب جرم مي‌شود؟

به طور معمول خير. به نظر مي‌رسد در اين موارد بيشتر بايد در بحث پيشگيري و فرهنگ سازي كار كنيم تا مجازات، افراد جامعه خودشان بايد دقت و وسواس زيادي داشته باشند و بدانند كه اطلاعاتي كه از اين دست اشخاص كسب مي‌كنند، شايد در بعضي موارد درست و صحيح باشد، ولي پسنديده است بر پايه مشورت با اهل خبره از جمله روانشناسان، وكلا، اقتصاددانان و غيره كه داراي تحصيلات دانشگاهي، تجربه و پروانه فعاليت هستند تصميماتشان را بگيرند.

پيشنهاد مطالعه: براي آشنايي با نكات حقوقي مطلب مصرف مشروبات الكلي چند ضربه شلاق دارد؟ را مطالعه كنيد.

ترساندن افراد در قالب تهديد كردن آن‌ها به هر لفظ يا عملي جرم است. خواه تهديد جان يا مال انسان باشد.

شايد در طول زندگي در شرايطي قرار گرفته باشيد كه توسط افرادي به بهانه‌هاي مختلف تهديد شده باشيد. اما سوالي كه در اينجا مطرح مي‌شود اين است كه آيا اصولا چنين امري جرم محسوب مي‌شود و پيگرد قانوني دارد يا خير؟ در اين مطلب از مجله دلتا به موضوع مجازات تهديد مي كشمت مي‌پردازيم.

ويژگي‌هاي تهديد

• تهديد جرمي مطلق است. به اين معني كه به صرف گفتن عبارت ترس برانگيز، اين جرم محقق مي‌شود و اصلا مهم نيست خسارتي وارد شده باشد يا خير.
•  صرف اينكه فقط از كسي بترسيم؛ تهديد محسوب نمي‌شود.
• تحقق تهديد منوط به تحقق نتيجه تهديد نيست و چه بسا اصلا نتيجه محقق نگردد. مثلا اگر كسي بگويد تو را مي‌كشمت؛ همين‌جا جرم تهديد محقق شده زيرا اگر عمل خود را انجام دهد كه به مجازات سنگين قتل محكوم مي‌شود.
• دروغ بودن تهديد هيچ تاثيري در ميزان مجازات آن ندارد.
• شخص تهديدشونده بايد بداند كه تهديدكننده قدرت انجام تهديد را داراست. مثلا اگر شخص سالمندي كه توانايي حركت ندارد ديگري را تهديد به آسيب عميق جسمي كند، تهديد محسوب نمي‌شود.
• تهديد به هر نحو خواه شفاهي باشد، خواه كتبي، خواه علني باشد، خواه غيرعلني اعم از اينكه در خفا باشد يا در مكان‌هاي عمومي محقق مي‌شود.
• لفظ تهديد حتما نبايد عليه شاكي باشد بلكه قانون، تهديد كردن او به بستگانش را هم جرم انگاري كرده است.
• تهديد كردن به هر نحو كفايت مي‌كند. پيامك، ايميل يا تلفن همراه موضوعيت ندارد.

جمله مي‌كشمت چه‌قدر زنداني دارد؟

بر اساس ماده ۶۶۹ قانون مجازات اسلامي “هرگاه كسي ديگري را به هر نحو تهديد به قتل يا ضررهاي نفسي يا شرفي يا مالي يا به افشاي سري نسبت به خود يا بستگان او نمايد، اعم از اينكه به اين واسطه تقاضاي انجام امر يا ترك فعلي را نموده يا ننموده باشد، به مجازات شلاق تا ۷۴ ضربه يا زندان از دو ماه تا دو سال محكوم خواهد شد.”

منظور از ضرر نفسي: ضرري است كه متوجه جسم طرف مقابل باشد. مثل اينكه طرف مقابل را تهديد به قتل يا تهديد به قطع اعضا يا تهديد به قطعه قطعه كردن نمايد.

منظور از ضرر شرفي: هر نوع ضرري است كه متوجه آبروي فرد گردد. مانند اينكه روابط ميان شخص و همسرش. اختلافات خانوادگي موضوع تهديد باشد.

منظور از ضرر مالي: ضرري است كه متوجه حقوق مالي او گردد. مانند اينكه شخص بگويد: مغازه‌ات را خالي مي‌كنم يا ماشينت را آتش ميزنم.

پيشنهاد مطالعه: براي آشنايي با نكات حقوقي مطلب  فحش ناموسي چه مجازاتي دارد؟  را مطالعه كنيد.

اين روزها به همان اندازه كه كارت‌هاي عابربانك و دستگاه‌هاي كارتخوان، خريد كردن و نقل و انتقال پول را راحت‌تر كرده‌اند، خطرات سوءاستفاده از همين كارت‌ها هم بيشتر از گذشته، حساب بانكي شما را تهديد مي‌كند.

يكي از اين خطرات، استفاده از تراشه‌هايي به نام اسكيمر در كارتخوان‌ سيار است. آمار بالاي اين نوع سرقت كه به سرقت‌هاي اسكيمري معروف است باعث شده كه پليس فتا به شهروندان براي جلوگيري از كلاهبرداري با كارتخوان‌‌ سيار هشدار دهد. در اين مطلب از مجله دلتا به موضوع كلاهبرداري از طريق كارتخوان مي‌پردازيم.

اسكيمر چيست؟

اسكيمر به فرد يا دستگاهي مي‌گويند كه با روش اسكيمينگ (‌يعني كپي كردن غيرقانوني داده‌هاي نوار مغناطيسي كارت بانكي روي يك كارت ديگر) اقدام به سرقت اطلاعات حساب بانكي و كلاهبرداري از كارت بانكي مي‌كند.

مشتريان، عمليات پرداخت با كارتخوان را شخصا انجام دهند

اسكيمينگ به معني انتقال اطلاعات كارت عابر بانك يك شخص بر روي كارتي ديگر است. در اين مورد بايد يك كپي از كارت مشتري در دست سارق يا فروشنده وجود داشته باشد. از آن جايي كه بسياري از مشتريان با اعتماد بي‌جا و به دليل عدم دسترسي به دستگاه، رمز را براي ورود در دستگاه و اجراي عمليات پرداخت به فروشندگان اعلام مي‌كنند، سارق به رمز نيز دسترسي پيدا مي‌كند. سپس در زمان مناسب نسبت به برداشت غير مجاز از كارت مال‌باختگان اقدام مي‌كند.

 با كارتخوان‌هاي سيار چه بايد كرد؟

• با توجه به استقبال زياد افراد از كارتخوان سيار لازم است، افراد هنگام انجام عمليات بانكي دقت بيشتري به خرج دهند. اين دقت به اين جهت است كه از كپي شدن كارت عابربانك‌ خود جلوگيري شود.
• وارد كردن رمز عبور از سوي مشتري مي‌تواند تضمين‌كننده امنيت كارت بانكي وي باشد. چرا كه حتي درصورت نصب اسكيمر روي دستگاه كارتخوان، سارقان بدون اطلاع از رمز عبور مشتري، امكان برداشت از حساب وي را نخواهند داشت.

حتما در خريد از دست‌فروشان يا افرادي كه دستگاه‌هاي كارتخوان سيار دارند مراقب باشيد در دام اسكيمر نيفتيد. دستگاه‌هاي كارتخوان مجهز به اسكيمر، معمولا چسب خورده يا شكسته‌اند يا قطعه اضافه‌اي دارند.

با نگاه كردن به دستگاه نيز مي‌توان از وجود اسكيمر مطلع شد، اما بهترين راه براي جلوگيري از اين نوع كلاهبرداري اين است كه هرگز رمز خود را در اختيار فروشندگان قرار ندهيد و ماهانه و دوره‌اي رمز كارت‌تان را عوض كنيد.

مجازات كلاهبرداري از كارت بانكي با كارتخوان

طبق ماده ۱۳ قانون جرائم رايانه‌اي: «هركس به طور غيرمجاز از سيستم‌هاي رايانه‌اي يا مخابراتي با ارتكاب اعمالي از قبيل وارد كردن، تغيير، محو، ايجاد يا متوقف كردن داده‌ها يا مختل كردن سيستم، وجه يا مال يا منفعت يا خدمات يا امتيازات مالي براي خود يا ديگري به دست آورد، علاوه بر رد مال به صاحب آن به حبس از يك تا پنج سال يا جزاي نقدي از بيست تا يكصد ميليون ريال يا هر دو مجازات محكوم خواهد شد.»

پيشنهاد مطالعه: براي آشنايي با نكات حقوقي مطلب تقسيم ارث دختر و پسر مجرد چگونه است؟ را مطالعه كنيد.

تشكيل خانواده و فرزندآوري، نيازمند يادگيري مهارت‌هايي است كه هر يك از والدين، بايد آن را مد نظر قرار دهند. به نحوي كه حتي در صورت بروز اختلافات ميان زوجين، آسيبي بر فرزندان حاصل از ازدواج، ايجاد نشود.

بر اساس قانون مدني، پدر و مادر در قبال فرزندان خود ملزم به رعايت تكاليفي هستند كه از جمله آن‌ها مي‌توان به حضانت و تربيت فرزندان اشاره نمود. حضانت ناظر بر مراقبت جسمي از فرزندان و تربيت، ناظر بر مراقبت روحي و رواني از آن‌ها است. در حالت عادي كه پدر و مادر در يك منزل زندگي مي‌كنند، حضانت و تربيت هم به عهده پدر و هم به عهده مادر است. در اين مطلب از مجله دلتا به موضوع خروج فرزند بدون اجازه پدر مي‌پردازيم.

بردن فرزند از خانه بدون اجازه شوهر امكان دارد؟

پاسخ به اين سوال، منفي است. به عبارت ديگر بردن فرزند از منزل، بدون اجازه شوهر به لحاظ شرعي و قانوني موجه نيست. به دليل اينكه حضانت فرزندان قبل از طلاق، هم حق و هم تكليف هر دو والدين است. مادر، نمي‌تواند از اين موضوع، جلوگيري كند.

حكم مادري كه فرزندانش را از خانه بدون اجازه شوهرش ببرد

در پاسخ به اين سوال بايد گفت كه اگر زن و مرد، هنوز از هم طلاق نگرفته‌اند و زن، اقدام به بردن فرزندان از منزل شوهر نمايد، در صورت اثبات موضوع، حكم نشوز يا عدم تمكين، در مورد خود زن، قابل اعمال است.

حكم حقوقي

حكم حقوقي مادري كه فرزندانش را بدون اجازه شوهر از منزل ببرد، در ماده ۴۱ قانون حمايت خانواده ذكر شده است. كه بر اساس اين ماده، هرگاه دادگاه تشخيص بدهد كه مسئول حضانت، از انجام تكاليف مقرر در اين رابطه امتناع مي‌نمايد يا اينكه، مانع ملاقات فرزند تحت حضانت با اشخاص ذي حق مي‌شود، مي‌تواند دو اقدام انجام دهد:

• نخست: به دليل عمل نكردن به تكاليف حضانت و محروم نمودن پدر از ملاقات با فرزندانش، اقدام به واگذاري حضانت به شخص ديگر نموده. به نوعي، از مادر سلب حضانت كند. در شرايط ديگري نيز امكان سلب مسئوليت از والدين هست براي مطالعه آن‌ها به مطلب آيا با اثبات رابطه نامشروع حضانت از والدين سلب مي‌شود؟ مراجعه كنيد.

• دوم: به دليل جلوگيري از ملاقات شوهر با فرزندان، فردي به عنوان ناظر تعيين نموده و حدود نظارت وي را نيز مشخص نمايد. به نحوي كه مصلحت طفل نيز تامين گردد.

حكم كيفري

بر اساس ماده ۴۰ قانون حمايت خانواده، خودداري از استرداد فرزند به شخصي كه حضانت را به عهده دارد، ممكن است موجب بازداشت شخص شود. چرا كه بر اساس متن اين ماده:

 « هر كس از اجراي حكم دادگاه در مورد حضانت طفل، خودداري كند يا مانع اجراي آن شود يا از برگردندان طفل امتناع ورزد، حسب تقاضاي ذي نفع و به دستور دادگاه صادر كننده راي نخستين، تا زمان اجراي حكم، بازداشت مي‌شود »

بر اساس ماده ۵۴ قانون حمايت خانواده، ضمانت اجراي جلوگيري از ملاقات با فرزند بيان شده است كه بر اساس آن اگر مادر، حضانت را به عهده داشته باشد اما جلوي ملاقات فرزندان با پدر را بگيرد، حكم كيفري جزاي نقدي بر وي قابل اعمال است.

پيشنهاد مطالعه: براي آشنايي با نكات حقوقي مطلب بعد از فوت همسر، زن چه وظايفي دارد؟  را مطالعه كنيد.

عقد موقت در صورتي صحيح است كه مدت و مهريه در آن معلوم و مشخص باشد برعكس عقد نكاح دائم كه در موقع عقد لازم نيست مدت و مهريه مشخص باشد.

مطابق ماده ۱۰۷۸ قانون مدني هر چيزي كه ماليت داشته باشد مي‌تواند به عنوان مهريه بين زوجين توافق شود. مهريه مي‌تواند مال منقول يا غير منقول، وجه نقد يا سكه بهار آزادي و غيره باشد. حال ممكن است اين سوال ايجاد شود كه زمان پرداخت مهريه در اين نوع از عقد چه زماني است؟ در اين مطلب از مجله دلتا به موضوع زمان پرداخت مهريه در عقد موقت مي‌پردازيم.

 پرداخت مهريه در عقد موقت

امكان پرداخت مهريه از هنگام اجراي عقد تا زماني‌كه عقد موقت به هر دليلي مثل پايان مدت يا بذل مدت به پايان برسد وجود دارد.

 عقد موقت اگر مدتش ۹۹ ساله هم باشد، باز هم عقد نكاح موقت يا صيغه موقت ناميده مي‌شود. عقد موقت شرايطي دارد براي مطالعه شرايط و نحوه ثبت اين عقد به مطلب مجازات ثبت نكردن ازدواج موقت مراجعه كنيد.

زمان‌هاي مختلف براي پرداخت مهريه

 مهريه به‌صورت حال در عقد تعيين شده باشد: دراين‌صورت بايد تا مهلتي كه در هنگام عقد مشخص شده است زن مهريه را دريافت كند.

 مهريه به‌صورت مدت‌د‌ار در هنگام عقد تعيين شده باشد: در اين مورد  نيز بايد زن مهريه را از مرد تا مهلت مشخص شده دريافت كند.

 مطالبه مهريه در هنگام عقد به صورت اختيار زوجه تعين شده باشد: در چنين حالتي هرگاه زن درخواست وصول مهريه كند مي‌تواند اقدام به دريافت مهريه در عقد موقت يا دائم را بنمايد كه اصطلاحا به اين مهريه عندالمطالبه است.

 مطالبه مهريه از جانب زن منوط باشد به استطاعت و توان مالي مرد در پرداخت: در اين نوع از مهريه كه هنگام عقد تعيين شده و توافق طرفين رسيده است، زن بايد اثبات كند كه شوهر تونايي مالي براي پرداخت مهريه را دارد. آن وقت مي‌تواند اقدام به دريافت مهريه خود ‌كند. اصطلاحا به اين مهريه عندالاستطاعه است.

 در صورتي كه هنگام عقد مبلغ معيني به عنوان مهريه تعيين شود اما توافق شود كه پرداخت آن به زن به صورت اقساطي باشد: در اين حالت مرد بايد در زمان تايين شده به عنوان زمان پرداخت قسط، مبلغ مورد نظر را پرداخت كند. 

پيشنهاد مطالعه: براي آشنايي با نكات حقوقي مطلب بهترين روشي كه با آن مي‌توانيد مهريه را به اجرا بگذاريد  را مطالعه كنيد.

شرب خمر يا مصرف مشروبات الكلي، علاوه بر اين‌كه يك جرم حدي است و شرايط و كيفيات اين جرم و مجازات مصرف مشروبات الكلي در شرع بيان شده، مي‌تواند زمينه وقوع جرايم ديگري را نيز به وجود بياورد.

شرب خمر به نوشيدن و مصرف مشروبات الكي (بدان لحاظ كه سُكرآور هستند) را گويند. سكر حالتي‌ است كه در آن عقل انسان زايل شده و قدرت تفكر بسيار ضعيف مي‌شود. به موجب ماده (۲۶۴) قانون مجازات شرب خمر، مصرف مسكر از قبيل خوردن، تزريق، كم باشد يا زياد، جامد باشد يا مايع، مست كند يا نكند، خالص باشد يا مخلوط به گونه‌اي كه آن را از مسكر بودن خارج نكند، موجب حد است. در اين مطلب از مجله دلتا به موضوع مجازات مصرف مشروبات الكلي مي‌پردازيم.

راه‌هاي اثبات جرم شرب خمر

اقرار

معمولا ‌يك بار اقرار، براي جرائم كافي ‌است. اما در مواردي نيز مانند مصرف مشروبات براي اثبات نياز به دوبار اقرار است.

شهادت

اگر راه اثبات شرب خمر شهادت باشد، فقط با شهادت دو مرد عادل ثابت مي‌شود. در شاهدان بايد ويژگي‌هاي بلوغ، عقل، ايمان، عدم وجود دشمني دنيوي بين شاهد و طرفين دعوا، عدم اشتغال به تكدي‌گري و ولگردي جمع باشد.

علم قاضي

علم قاضي، يكي از دلايل اثبات جرم است كه به مورد خاصي اختصاصي ندارد.

نكته: درصورت عدم اقرار و صرفا مثبت بودن تست الكل، مجازات حدي شرب خمر درنظر گرفته نمي‌شود و منوط به مجازات تعزيري خواهد شد.

مجازات مصرف مشروبات الكلي يا شرب خمر 

در قانون مجازات اسلامي ۱۳۹۲ قسمت حدود مواد ۲۶۴ و ۲۶۵ و ۲۶۶ و نيز در ماده ۷۰۱ و ۷۰۴ از كتاب پنجم ۲۶۶ تعزيرات و مجازات‌هاي بازدارنده مصوب ۱۳۷۵ را به مجازات و تنبيه مصرف‌كنندگان مشروبات الكلي اختصاص داده است.

آنچنان كه ماده ۲۶۴ اين قانون مصرف مسكر از قبيل خوردن، چه كم و چه زياد، خالص باشد يا مخلوط به گونه‌اي كه آن را از مسكر بودن خارج نكند موجب حد است.

خوردن آبجو را نيز اگر مستي هم نياورد موجب حد مي‌داند. در ماده ۲۶۵ حد مصرف مسكرات( مشروبات الكلي) را ۸۰ ضربه تازيانه تعيين مي‌كند.

به علاوه درصورتي‌كه استعمال مشروبات در اماكن و معابر علني باشد را علاوه بر اجراي حد شرعي شرب خمر فرد خاطي به ۲ تا ۶ ماه حبس تعزيري محكوم خواهد شد.

همچنين تاسيس مكان‌هايي براي مصرف مشروبات الكلي و دعوت مردم به آن مكان ۳ ماه تا ۲ سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق يا از يك ميليون و پانصد هزار ريال تا ۱۲ ميليون ريال جزاي نقدي يا هر دو مجازات را در پي خواهد داشت. اگر هر دو مورد را مرتكب شود به حداكثر مجازات محكوم مي‌شود.

پيشنهاد مطالعه: براي آشنايي با نكات حقوقي مطلب فحش ناموسي چه مجازاتي دارد؟ را مطالعه كنيد.