چه فروشنده خودرو باشيد و چه خريدار آن، بايد نكاتي را درباره نحوه نوشتن قرارداد اوليه خودرو كه به آن مبايعه‌نامه خودرو يا قولنامه ماشين مي‌گويند بدانيد.

بايد بدانيد كه تنظيم يك مبايعه‌نامه خودرو چه به صورت دستي و چه در فرمت‌هاي تايپ شده و آماده‌اي كه وجود دارد، طرفين را نسبت به اجراي آن متعهد مي‌كند. بنابراين قولنامه خودرو را بايد دقيق بنويسيد؛ حتي اگر طرف ديگر معامله، دوست قديمي يا قوم‌و‌خويش شماست! در اين نوشتار از مجله دلتا مي‌خواهيم به موضوع نكات مهم در نوشتن قولنامه خودرو بپردازيم.

راهنماي نوشتن قولنامه ماشين

قولنامه خودرو از بخش‌هاي مختلفي تشكيل شده است كه هر يك از اين بخش‌ها را مي‌توان يك ماده ناميد.

ماده اول: مشخصات طرفين

در اين بند مشخصات خريدار و فروشنده را كه شامل نام و نام خانوادگي، نام پدر، شماره شناسنامه و محل صدور آن، تاريخ تولد، كد ملي، شغل، آدرس محل سكونت و شماره تلفن است، بنويسيد.

در صورتي‌كه با شخص حقوقي معامله‌اي را انجام مي‌دهيد مشخصات آن شامل نام شركت، شماره ثبت، شناسه ملي، كد اقتصادي، نشاني، كد پستي، نام صاحبان امضاي مجاز (كساني كه در شركت بايد يك قرارداد را امضا كنند تا قرارداد داراي اعتبار باشد) را ذكر كنيد.

چنانچه شخصي به نمايندگي (وكالت) از يك شخص حقيقي يا حقوقي در حال معامله با شماست، حتما از اينكه شخص اختيار اين معامله را داراست مطمئن شويد و اين نمايندگي (وكالت) را ذكر كنيد.

ماده دوم: موضوع و مشخصات مورد معامله

در اين ماده ذكر كنيد كه موضوع اين مبايعه‌نامه فروش ماشين به شخص خريدار است و در قبال آن خريدار به شما مبلغي را مي‌پردازد. هم‌چنين در اين بند بايد مشخصات مورد معامله كه همان خودرو بوده و شامل نوع خودرو، سيستم آن، رنگ و مدل آن، شماره موتور، شاسي و بدنه مي‌شود،‌ درج كنيد.

ماده سوم: مبلغ معامله

•  در قسمت مبلغ بايد ذكر كنيد كه چه مقدار از مبلغ به‌شكل نقدي و چه مقدار از آن با چك پرداخت مي‌شود.
• مشخصات چك، تعداد و تاريخ آن را بايد در قولنامه خودرو بنويسيد.
• شماره حسابي را كه به آن مبلغ نقد را واريز مي كنيد در قولنامه ذكر كنيد.
• مواعدي (تاريخ‌هايي) را كه در آن مبلغ را نقدي به طرف مقابل پرداخت مي‌كنيد در قولنامه ذكر كنيد.

 ماده چهارم: شرايط معامله

اين بند از مبايعه‌نامه خودرو شامل شرايط معامله است. در اين بند زمان حضور خريدار و فروشنده در مركز تعويض پلاك، زمان سند زدن، زمان پرداخت وجه معامله و ديگر شرايط اين خريد و فروش را ذكر مي‌كنيد.

پيشنهاد مطالعه: براي آشنايي با نكات حقوقي بيشتر مطلب آشنايي با راه‌هاي قانوني حل مشكلات ساكنين آپارتمان را مطالعه كنيد.

زن براي خروج از كشور به اجازه همسرش احتياج دارد و براي دريافت گذرنامه بايد مراحل قانوني را طي كند.

اگر خانم متاهلي قصد خروج از كشور را داشته باشد، بايد اجازه دريافت پاسپورت را از همسر خود اخذ كند. در اين نوشتار از مجله دلتا به بررسي موضوع خارج شدن زن از كشور مي‌پردازيم.

خارج شدن زن از كشور

زن براي خروج از كشور نياز به اجازه همسرش دارد و مطابق با ماده ۱۸ قانون گذرنامه خانم متاهل در هر سني كه باشد براي خروج از كشور به اجازه شوهر خود نياز دارد.

شوهر در هر زماني كه از اجازه خود منصرف شد مي‌تواند با مراجعه به پليس گذرنامه نسبت به جلوگيري از خروج همسر خود اقدام كند كه در اين صورت گذرنامه زوجه ضبط مي‌شود.

البته بانوان در مواقع اضطراري مي‌توانند براي خروج از كشور از دادستان اجازه بگيرند كه اين تشخيص ضرورت بر عهده دادستان است و او بايد ظرف مدت ۳ روز به اين درخواست پاسخ دهد.

اين قانون درباره زناني كه خارج از كشور سكونت دارند يا همسرشان تابعيت ايراني ندارد مستثني است.

خانم‌هاي متاهل مي‌توانند در موارد اضطراري مانند فوت يكي از بستگان درجه نزديك‌شان، درمان، ملاقات با پدر و مادر و سفر‌هاي زيارتي از دادگاه اجازه خروج از كشور را بگيرند.

زن براي آن‌كه جهت خروج از كشور با مشكلي روبه‌رو نباشد مي‌تواند اجازه كتبي شوهر خود را دريافت كند يا به هنگام عقد ازدواج در شرط ضمن عقد خود ذكر كند كه حق خروج از كشور را دارد و مشكلي نداشته باشد.

پيشنهاد مطالعه: براي آشنايي با نكات حقوقي بيشتر انتشار عكس خصوصي در صفحه شخصي مجازات دارد؟  را مطالعه كنيد.

حتما تا حالا در مورد قولنامه و معاملاتي كه به‌صورت قولنامه انجام مي‌شود، زياد شنيده‌ايد. احتمالا خودتان هم معامله قولنامه‌اي انجام داديد.

در انجام هر معامله‌اي خصوصا معامله ملك و املاك، بايد به چگونگي بسته شدن و انعقاد قرارداد توجه كنيد و دقت كافي را داشته باشيد، تا خدايي نكرده سرتان كلاه نرود. معاملات قولنامه‌اي هم يكي از معاملات ملك است كه اما و اگرها در مورد آن بسيار زياد است. بنابراين بهتر است با اطلاعات و آگاهي كامل بر سر معاملات قولنامه‌اي بنشينيد و ملكي را قولنامه كنيد. در اين نوشتار از مجله دلتا به موضوع اعتبار خريد ملك قولنامه اي مي‌پردازيم.

اعتبار خريد ملك

هميشه و در بسياري از شهرها خانه‌هايي بوده‌اند كه به دلايل مختلف هنوز براي آن‌ها سند صادر نشده است. بنابراين اگر نيت خريد چنين خانه‌هايي را داشته باشيد، بايد خريد قولنامه‌اي انجام دهيد.

در قانون منعي براي خريد و فروش خانه‌هاي فاقد سند وجود ندارد. به عبارت ديگر، از ديد قانون خريد خانه قولنامه‌اي فاقد اعتبار نيست.

هم‌چنين بايد به اين نكته توجه كنيد كه قولنامه، يك سند عادي به حساب مي‌آيد. هر چند اسناد عادي در مراجع قضايي اعتبار كمتري نسبت به اسناد رسمي دارند اما به هر حال اسناد معتبري هستند و در دادگاه مي‌توان به آن‌ها استناد نمود.

خريد خانه قولنامه‌اي چه مشكلاتي دارد؟

در خريد خانه قولنامه‌اي ممكن است از دو جهت براي خريدار مشكل ايجاد شود:

• فروشنده، مالك واقعي نباشد.
• مالك، خانه را به بيش از يك نفر بفروشد.

در هر دو حالت بالا، فروشنده اقدام به فروش مال غير كرده است. در مورد ملك‌هايي كه سند دارند، با گرفتن استعلام روي سند و احراز هويت، به راحتي مي‌توان در اين دام نيوفتاد. اما در خريد قولنامه‌اي ملك، به علت عدم وجود سند، اين خطرات وجود دارد.

شايد فكر كنيد با توجه به وجود اين خطرات، خريد ملك قولنامه‌اي كار معقولي نيست. اگر اين طور فكر كرده‌ايد در اشتباه هستيد.

چرا كه در خريد ملك قولنامه‌اي هم راهكارهايي وجود دارد تا از صحت و سلامت معامله‌اي كه انجام مي‌دهيد مطمئن باشيد.

راهكارهاي پيشگيري از كلاهبرداري در خريد خانه قولنامه‌اي چيست؟

ابتدا بايد بدانيد كه ملك در دو حالت زير به‌صورت قولنامه‌اي خريد و فروش مي‌شود:

• ملك مورد نظر به طور كل فاقد سند بوده و صرفا بنچاق دارد.
• ملك مورد نظر حاصل تفكيك يك زمين است كه زمين مادر سند دارد، اما قطعات تفكيك شده فاقد سند هستند.

در صورتي‌كه نيت داريد خانه قولنامه‌اي خريداري كنيد، بايد حتما پيگير سلسله قولنامه‌هاي ملك باشيد. يعني بايد از فروشنده بخواهيد كه قولنامه‌هاي پيشين را در اختيار شما قرار دهد.

با دسترسي به قولنامه‌هاي پيشين مي‌توانيد خريداران پيشين را شناسايي كرده و در نهايت به سند مادر ملك يا بنچاق ملك برسيد.

در نهايت مي‌توانيد استعلامات مورد نياز را روي سند يا بنچاق انجام داده و صحت و اعتبار آن را متوجه شويد.

البته هميشه و در تمام معاملات قولنامه‌اي نياز به دسترسي به تمام قولنامه‌ها نيست.

پيشنهاد مطالعه: براي آشنايي با نكات حقوقي بيشتر مطلب آشنايي با راه‌هاي قانوني حل مشكلات ساكنين آپارتمان را مطالعه كنيد.

ازدواج در قوانين همه كشورها حقوق، تكاليف و مسئوليت‌هاي جديدي را براي زن و مرد شناسايي و خلق مي‌كند، در قانون مدني نيز حقوق و تكاليف ناشي از زوجيت و تشكيل خانواده به دقت ذكر شده و در قوانين ديگر نيز تكميل گرديده است.

در صورتي‌كه وظايف ناشي از زوجيت به درستي انجام نشود، ضمانت اجراهاي مشخصي در خصوص هريك پيش‌بيني شده كه زن و مرد با توسل بدان مي‌توانند حقوق قانوني خود را مطالبه يا اجرا نمايند. در اين نوشتار از مجله دلتا به موضوع پيامدهاي قانوني ترك زندگي مشترك مي‌پردازيم.

ترك زندگي مشترك از سوي مرد

براساس ماده ۱۱۳۰ قانون مدني، ترك زندگي خانوادگي توسط زوج در صورتي‌كه حداقل به مدت شش ماه متوالي يا نه ماه‌ متناوب در مدت يك سال انجام شود و زوج بابت ترك زندگي مشترك هيچ عذر موجهي نداشته باشد، مصداق عسر و حرج محسوب مي‌شود.

در اين‌صورت زوجه مي‌تواند به استناد آن از دادگاه تقاضاي طلاق كند.

زوجه براي درخواست طلاق به دليل ترك خانواده از سوي زوج بايد موضوع را در دادگاه ثابت كند.

چرا كه در اين حالت زوجه مدعي ترك كردن بدون عذر موجه منزل از سوي زوج است و ممكن است زوج در دفاع از خود بتواند ثابت كند منزل مشترك را ترك نكرده يا براي ترك آن از دليل محكمه پسندي برخوردار است.

پيامدهاي قانوني ترك منزل توسط مرد

• محكوميت زوج به پرداخت نفقه معوقه همسرش
• محكوميت زوج به عدم تأمين نيازهاي زناشويي همسرش
• دادخواست طلاق از سوي زن به سبب عسر و حرج

ترك منزل مشترك از سوي زن

سكونت در مسكن زوج نه تنها يك وظيقه قانوني براي زنان است بلكه از حقوق آنان نيز به شمار مي‌رود. به موجب قانون، زنان مي‌توانند تمكين خاص خود را منوط به تدارك مسكن مناسب از سوي زوج نمايند.

براساس قانون زنان بايد در مسكني كه مردان آن را مهيا مي‌كنند ساكن شده و بدون اجازه آن‌ها از آن خارج نشوند.

خروج از منزل مشترك توسط زوجه بدون عذر موجه به نحوي كه عرفا و قانونا مصداق ترك زندگي مشترك باشد عواقبي را براي وي به دنبال دارد.

پيامدهاي قانوني ترك زندگي توسط زن

• اثبات نشوز زن و صدور حكم الزام به تمكين
• سلب مسئوليت مرد در پرداخت نفقه
• صدور حكم طلاق بدون تقسيم دارايي
• ايجاد امكان ازدواج مجدد مرد
• ترك منزل مشترك توسط زن، جرم محسوب نمي‌شود و نمي‌توان زن را از اين بابت با شكايت كيفري تحت تعقيب قرار داد.

پيشنهاد مطالعه : براي آشنايي بيشتر با نكات حقوقي در اين زمينه، آيا همسر دوم از شوهر ارث مي‌برد؟ مطالعه كنيد.

مطابق با قانون مدني ايران مرد مي‌تواند زنش را هر موقع بخواهد طلاق دهد.

طلاق از طرف مرد به اين معنا نيست كه مرد مي‌تواند هر موقع بخواهد زنش را طلاق دهد. اين امر تنها با اراده مرد و بدون پرداخت حق و حقوق مالي زن انجام نخواهد شد، براي اين كار لازم است مرد شرايطي را رعايت كند مثل پرداخت مهريه، نفقه، اجرت‌المثل، نحله و تمام حقوق مالي زن را بپردازد. در اين نوشتار از مجله دلتا به موضوع شرايط درخواست طلاق از طرف مرد مي‌پردازيم.

طلاق به درخواست مرد

درخواست طلاق به سه روش امكان دارد طلاق به درخواست زن، طلاق به درخواست مرد و طلاق توافقي.

در روش طلاق به درخواست مرد، مرد مي‌تواند بدون دليل و تنها با پرداخت تمام حق و حقوق مالي به زن او را طلاق دهد و اعتراض زن در اين مورد هم مانع از جدايي و طلاق از جانب مرد نخواهد شد. اما مرد نمي‌تواند بدون پرداخت حقوق مالي به زن هر موقع خواست او را طلاق دهد.

 نكته‌اي كه وجود دارد اين است كه اگر مرد براي طلاق همسرش دليل يا دلايل محكمه‌پسند داشته باشد مانند عدم تمكين، سوءرفتار زن، اعتياد زن، حبس طولاني مدت زن و مواردي كه مورد قبول دادگاه براي طلاق زن از طرف مرد است ديگر لازم نخواهد بود كه مرد براي طلاق جز مهريه زن ديگر حقوق مالي مثل نفقه، اجرت‌المثل و نحله را هم پرداخت كند.

شرايط دادخواست طلاق از جانب مرد

اين دادخواست تفاوت چنداني با بقيه انواع طلاق‌ها ندارد. مرد ابتدا در سامانه طلاق ثبت‌نام مي‌كند و وقت مشاوره قبل از طلاق كه براي انواع طلاق اجباري است مي‌گيرد.

اما اگر در سامانه طلاق ثبت نام نكرد مي‌تواند دادخواست طلاق را به يكي از دفاتر خدمات الكترونيك قضايي تقديم كند.

سپس بايد تمبر باطل كند و كپي برابر با اصل شده سند ازدواج و تمامي مدارك را به ضميمه دادخواست طلاق، تقديم دفتر خدمات الكترونيك قضايي كه در آن دادخواست را ثبت كرده است، كند تا از آن‌جا به دادگاه خانواده براي رسيدگي ارسال شود.

در دادگاه كليه مدارك بررسي مي‌شود و دادگاه براي ايجاد صلح و سازش بين زوجين، آن‌ها را به داوري دعوت مي‌كند و از آن‌ها مي‌خواهد يك نفر به عنوان داور معرفي كنند.

اگر اين كار را نكردند خود دادگاه براي آن‌ها داور تعيين مي‌كند البته نظريه داور براي دادگاه جنبه تشريفاتي دارد و تعيين كننده نيست.

اگر با ارجاع به داوري و مشاوره قبل از طلاق كه اجباري است باز هم بين زن وشوهر سازش حاصل نشود و شوهر در تصميم خود براي طلاق زن مصمم باشد، دادگاه با توجه و بررسي شروط ضمن عقد ازدواج و مندرجات سند ازدواج براي مواردي مانند جهيزيه، مهريه، اجرت‌المثل زوجه، نفقه زوجه و فرزند يا فرزندان تصميم‌گيري و تعيين تكليف مي‌كند.

هم‌چنين دادگاه در مورد حضانت و نگهداري فرزند يا فرزندان و نحوه پرداخت هزينه‌هاي حضانت‌، تصميم‌گيري مي‌كند و تصميمات در خصوص اين موارد را ضمن راي مربوط به طلاق اعلام مي‌كند.

پيشنهاد مطالعه : براي آشنايي بيشتر با نكات حقوقي در اين زمينه، آيا زن در مدت ازدواج موقت ارث مي‌برد؟ مطالعه كنيد.

يكي از مواردي كه هنگام طلاق زوجين با آن مواجه مي‌شوند و بايد در خصوص آن تعيين تكليف شود بحث حق و حقوق هر يك از طرفين است.

طلا و جواهراتي كه مرد در هنگام عقد يا زندگي مشترك به زوجه مي‌دهد اغلب به عنوان هبه تعريف شده اند، هبه در لغت به معناي بخشش و دادن چيزي به كسي بدون دريافت مالي در قبال آن است. در اين نوشتار از مجله دلتا به موضوع شرايط پس گرفتن طلا بعد از طلاق مي‌پردازيم.

ماهيت حقوقي عقد هبه

آيا مرد مي‌تواند پس از طلاق طلا‌هاي همسر خود را پس بگيرد؟ به ماهيت حقوقي عقد هبه برمي‌گردد.

يعني بايد ببينيم كه آيا هبه عقدي لازم است يا جايز. عقد لازم عقدي است كه هيچ يك از طرفين معامله نمي‌توانند آن را بر هم بزنند جز در موارد خاصي كه قانون معين كرده است.

 در مقابل عقد لازم عقد جايز قرار مي‌گيرد عقد جايز عقدي است كه هر يك از طرفين هر وقت كه بخواهند، بتوانند آن را بر هم زند.

اگر هبه را عقد جايز بدانيم شخص هبه كننده هر زمان كه بخواهد مي‌تواند اين عقد را به هم بزند و مال هبه شده را دوباره از آن خود نمايد.

 اين رجوع به هبه بايد در شرايط خاصي صورت بگيرد، اما اگر هبه را عقدي لازم بدانيم به محض تحقق آن ديگر امكان بر هم زدن عقد و رجوع از آن براي هبه كننده وجود ندارد.

شرايط پس گرفتن طلا بعد از طلاق

اما اين رجوع به هبه بايد در شرايط خاصي صورت بگيرد اين شرايط عبارتند از:

• زماني زوج مي‌تواند تقاضاي استرداد طلا از زوجه نمايد كه اين مال هديه داده شده از بين نرفته باشد.
•  هنگامي استرداد طلا از زوجه براي زوج قابل اقامه است كه مالكيت مال هبه شده انتقال داده نشده باشد.
•  اگر در مال هبه شده تغييراتي صورت گيرد زوج نمي‌تواند تقاضاي استرداد طلا از زوجه را داشته باشد.
•  در صورتي‌كه هبه صورت گرفته از نوع هبه معوض (يعني در ازاي مال يا حقي ديگر) باشد و عوض هبه هم دريافت شده باشد، زوج ديگر نمي‌تواند از زوجه تقاضاي استرداد طلا نمايد.

استرداد طلا‌هايي كه به عنوان هديه به زن داده نشده است

مرجع رسيدگي به دعواي استرداد طلا از زوجه

گاهي اوقات موجر يا مستاجر در انجام تعهدات خود نسبت به طرف ديگر كوتاهي مي‌كنند، از همين رو مي‌توان در قرارداد اجاره براي شرايط اين چنيني جرايمي را در نظر گرفت.

در قرارداد اجاره بحث تعيين و محاسبه جريمه ديركرد اجاره، تخليه خانه و پرداخت وديعه توسط موجر، موارد قابل توجهي هستند. در اين نوشتار از مجله دلتا به موضوع خسارت ديركرد در پرداخت اجاره‌ بها مي‌پردازيم.

خسارت ديركرد در پرداخت اجاره‌ بها

جريمه ديركرد در اجاره‌نامه هم براي موجر و هم براي مستاجر قابل تعريف است.

در خصوص مستاجر، جريمه ديركرد تخليه خانه و براي مالك جريمه تاخير در بازگرداندن وديعه (مبلغ رهن) به مستاجر در قانون در نظر گرفته شده است.

يك سوال متداول اين است كه آيا براي تاخير در پرداخت اجاره ماهيانه مي‌توان جريمه تعيين كرد؟ پاسخ منفي است.

البته به در خواست موجر مي‌توان بندي را در قرارداد اضافه كرد كه در صورت تاخير در پرداخت اجاره ماهيانه، موجر مي‌تواند مبلغ اجاره‌بها را از وديعه قرض الحسنه (رهن) برداشت كند.

دقت كنيد كه در اين حالت نيز در عمل جريمه‌اي براي تاخير در پرداخت اجاره ماهيانه تعيين نشده است.

صرفا موجر مي‌تواند معادل اجاره پرداخت نشده را از وديعه برداشت كند.

بنابراين مي‌توان گفت موضوع جريمه ديركرد در قرارداد اجاره صرفا مربوط به پايان مدت اجاره و عدم عمل به تعهدات از سوي طرفين (ديركرد در تخليه از سوي مستاجر يا اگر مالك وديعه را ندهد) است.

روال قانوني اقدام براي وصول جريمه ديركرد در قرارداد اجاره چگونه است؟

روال قانوني دريافت جريمه ديركرد تخليه ملك و جريمه تاخير در پرداخت مبلغ وديعه قرض‌الحسنه تفاوت‌هايي دارند.

به همين دليل ابتدا روال دريافت جريمه در صورتي كه مالك مبلغ وديعه را ندهد توضيح داده مي‌شود، سپس مراحل كار در صورت تاخير در تخليه ملك را توضيح مي‌دهيم.

پيشنهاد مطالعه : براي آشنايي بيشتر با نكات حقوقي در اين زمينه، آيا عروس از پدر شوهر خود ارث مي‌برد؟ مطالعه كنيد.

در قراردادهاي ملكي مثل مبايعه‌نامه و اجاره‌نامه، يا به‌طور كلي امكان فسخ معامله از طرفين گرفته مي‌شود يا امكان فسخ تحت شرايط مشخصي تعريف مي‌شود. يكي از اين شرايط به «حق پشيماني» معروف است.

متاسفانه عده‌اي هستند كه تصور مي‌كنند تحت هر شرايطي مي‌توانند تا ۴۸ ساعت (يا ۷۲ ساعت) بعد از عقد قرارداد با ابراز پشيماني، معامله را فسخ كنند. اين افراد تصور مي‌كنند حق پشيماني به‌صورت پيش فرض در هر معامله‌اي وجود دارد. اما اين طور نيست. در اين نوشتار از مجله دلتا به موضوع حق پشيماني در قرارداد ملكي مي‌پردازيم.

شرايط استفاده از حق پشيماني از ديد قانون

فراموش نكنيم كه از ديد قانون، تنها مطالبي كه مكتوب شده‌اند قابل اجرا هستند و تنها نسبت به اين‌گونه موارد مي‌توان ادعاي حقوقي داشت.

بنابراين، صرفا زماني مي‌توان از حق پشيماني در مبايعه‌نامه يا اجاره‌نامه استفاده كرد كه در قرارداد قيد شده باشد.

در نوشتن حق پشيماني بايد دو نكته را در نظر بگيريد:

• مدت زمان امكان استفاده از اين حق براي فسخ معامله
• ميزان ضرر و زيان

يعني بايد مشخص كنيد خريدار يا فروشنده، تا چه مدت بعد از امضاي مبايعه‌نامه، مي‌توانند از حق پشيماني استفاده كنند.

در صورت عدم تعيين اين زمان، اين حق باطل است. چرا كه اين حق نوعي خيار شرط است و اگر براي خيار شرط مدت تعيين نشود، آن خيار باطل است.

در صورتي‌كه ميزان ضرر و زيان در قرارداد مشخص شده باشد، فردي كه از اين حق استفاده مي‌كند، بايد مبلغ مشخص شده را جهت فسخ قرارداد به طرف ديگر پرداخت نمايد.

مبلغ ضرر و زيان معمولا يا به‌صورت مبلغي مشخص (مثلا ۵ ميليون تومان) يا به‌صورت درصدي از ثمن معامله (مثلا ۳ درصد از ارزش كل معامله) تعيين مي‌شود.

در صورتي‌كه مبلغ ضرر و زيان در قرارداد قيد نشود، با استفاده از حق پشيماني صرفا مي‌توان قرارداد را فسخ كرد. يعني هيچ يك از طرفين نمي‌تواند ادعاي ضرر و زيان كند.

استفاده هم زمان از حق پشيماني و اسقاط كافه خيارات

برخي اين سوال را مطرح مي‌كنند كه آيا مي‌توان در مبايعه‌نامه به‌طور هم‌زمان از اسقاط كافه خيارات و حق پشيماني استفاده كرد؟

پاسخ به اين سوال مثبت است. بله، شما مي‌توانيد در يك بند كافه خيارات را اسقاط نموده و در بند ديگري، حق پشيماني را كه در عمل يك نوع خيار شرط به حساب مي‌آيد ذكر كنيد.

به اين ترتيب با ذكر اسقاط كافه خيارات، خياراتي مثل خيار غبن و خيار مجلس را باطل كرده‌ايد و ذكر امكان فسخ معامله در صورت پشيماني (با تعيين مدت زمان استفاده از آن)، امكان استفاده از خيار شرط را برقرار نموده‌ايد.

پيشنهاد مطالعه : براي آشنايي بيشتر با نكات حقوقي در اين زمينه، انتشار عكس خصوصي در صفحه شخصي مجازات دارد؟ مطالعه كنيد.

در ميان مردم به اشتباه ذكر مي‌شود كه مهريه‌هاي بيشتر از ۱۱۰ را نمي‌توان دريافت كرد.

مرد به هنگام اجراي صيغه نكاح، چيزي را به همسرش تقديم مي‌كند كه در اصطلاح «مهريه» يا صداق ناميده مي‌شود. در اين نوشتار از مجله دلتا به موضوع مطالبه مهريه بيش از ۱۱۰ سكه مي‌پردازيم.

آيا سقف مطالبه مهريه ۱۱۰ سكه است؟

در اينجا سه حالت مي‌توان متصور شد:

حالت اول
مهريه كمتر از ۱۱۰ سكه است: كه در اين‌صورت بايد تمامي مهريه پرداخت شود، در غير اين‌صورت برابر قانون رفتار خواهد شد. (مطابق ماده ۲ قانون محكوميت‌هاي مالي، كساني كه براي پرداخت ۱۱۰ سكه اقدام نكنند، راهي زندان مي‌گردند.)

حالت دوم
مهريه دقيقا ۱۱۰ سكه است: كه مانند حالت اول بايد تمامي مهريه پرداخت شود، در غير اين‌صورت برابر قانون رفتار خواهد شد. (طبق ماده ۲ قانون محكوميت‌هاي مالي)

حالت سوم
مهريه بيش از ۱۱۰ سكه تعيين شده است: كه در اين وضعيت، در ابتدا بايد ۱۱۰ سكه مطابق قانون پرداخت گردد. (و در صورت امتناع از پرداخت، مطابق ماده۲ محكوميت‌هاي مالي زندان در انتظار فرد خاطي است)

سپس دادگاه تمكن مالي فرد را بررسي كرده و مطابق وضعيت مالي و تمكن وي تصميم‌گيري خواهد نمود.

ماده ۲۲ قانون نحوه اجراي محكوميت‌هاي مالي: هركس محكوم به پرداخت مالي به ديگري شود چه به‌صورت استرداد عين يا قيمت يا مثل آن يا ضرر و زيان ناشي از جرم يا ديه و آن را تاديه نكند دادگاه او را الزام به تاديه نموده و چنان‌چه مالي از او در دسترس باشد آن را ضبط و به ميزان محكوميت از مال ضبط شده استيفا مي‌نمايد در غير اين‌صورت بنا به تقاضاي محكوم‌له، ممتنع را در صورتي‌كه معسر نباشد تا زمان تاديه حبس خواهد كرد.
(ماده ۲۲ قانون نحوه اجراي محكوميت‌هاي مالي، تقاضاي طلبكار در بازداشت كردن بدهكار تا زمان پرداخت و حصول برائت ذمه را به رسميت شناخته است)

دريافت مهريه بالاي ۱۱۰ سكه

در مهريه‌هاي بيش از ۱۱۰ سكه زوجه بايد به دادگاه اثبات كند كه زوج توانايي پرداخت اين تعداد سكه را دارد.

اگر مرد توانايي پرداخت مهريه را داشت اما از پرداخت آن خودداري كرد‌، زوجه مهريه خود را به اجرا مي‌گذارد، چنانچه ظرف مدت ۱۰ روز، زن دارايي شوهر را معرفي كند، فوري نسبت به توقيف آن‌ها اقدام مي‌شود.

اگر دارايي زوج فقط درآمد وي باشد‌، (اگر مرد همسر ديگري نداشته باشد) تا يك چهارم آن ماهانه به زوجه تعلق مي‌گيرد، تا زماني‌كه مهريه به‌طور كامل پرداخت شود.

مرد تا پرداخت كامل مهريه زن نمي‌تواند از كشور خارج شود اما در صورتي‌كه مرد اموال ديگري غير از حقوق داشته باشد دادگاه  اموال او را مي‌فروشد و مهريه از اين طريق پرداخت مي‌شود.

پيشنهاد مطالعه : براي آشنايي بيشتر با نكات حقوقي در اين زمينه، نكات حقوقي مهم از ازدواج كه هرگز نمي‌دانيد مطالعه كنيد.