مجله دلتا

هرگونه پرداخت بيعانه در فروشگاه‌هاي آنلاين مي‌تواند زمينه‌ساز كلاهبرداري اينترنتي از كاربران شود.

دريافت بيعانه، ترفند كلاهبرداران در سايت‌هاي آگهي آنلاين است. مجرمان و كلاهبرداران سايبري به‌صورت گروهي يا انفرادي با استفاده از سيم كارت‌هاي متعدد و حساب‌هاي بانكي عمدتا اجاره‌اي با درج آگهي‌هاي مختلف در سايت‌هاي آگهي آنلاين از هموطنان كلاهبرداري مي‌كنند. در اين مطلب از مجله دلتا به موضوع كلاهبرداري با پرداخت بيعانه مي‌پردازيم.

يكي از شگردهاي مجرمان سايبري درج آگهي دروغين در سايت‌هاي واسطه‌گر اينترنتي است. در آن، آگهي‌دهنده سعي دارد به بهانه‌هاي مختلف مبلغي را تحت عنوان بيعانه يا پيش پرداخت از شهروندان دريافت كند.

اين آگهي‌ها معمولا قيمت‌هاي وسوسه انگيز و زير قيمت بازار دارند و فروشنده شما را ترقيب مي‌كند قبل از ديدن كالا و براي جلوگيري از فروش آن به فرد ديگري، مبلغي را به عنوان بيعانه پرداخت كنيد. لذا پليس فتا به شهروندان گرامي توصيه مي‌كند قبل از مراجعه حضوري به فروشنده مبلغي را تحت عنوان بيعانه پرداخت نكنند.

در خريدهاي اينترنتي پرداخت بيعانه ممنوع

براي خريد امن حتما از فروشگاه‌هاي داراي (اي نماد) كه در شبكه‌هاي اجتماعي فعال هستند اقدام كنيد.

همچنين خريد از فروشگاه‌هايي كه فقط در شبكه‌هاي اجتماعي فعال هستند و (اي نماد) ندارند اشتباه است. تا كالايي را از نزديك نديده‌ايد به هيچ وجه مبلغي را به عنوان وديعه واريز نكنيد و بعد از دريافت كالا و اطمينان از كيفيت و قيمت آن، اقدام به پرداخت وجه كنيد.

كاربراني كه قصد خريد اينترنتي دارند جهت انجام يك خريد مطمئن، حتما به نكات ذيل توجه كنند.

• از هر فروشگاهي خريد نكنيد.
• از هر كامپيوتري براي خريد الكترونيكي استفاده نكنيد.
• از خريد كردن با تجهيزات ديجيتالي ديگران يا مستقر در اماكن عمومي مانند نت‌سراها خودداري كنيد.
• درگاه بانكتان را چك كنيد، حداقل يك يا چند بار اطلاعات كارت را اشتباه وارد كنيد و از اتصال درگاه بانكي به سيستم بانك مركزي مطمئن شويد.
• اطلاعات شخصي را در سايت‌ها ثبت نكنيد،
• اطلاعاتي از جمله رمز دوم كارت، CVV2 و تاريخ انقضا را نبايد در هيچ سايتي ذخيره كنيد.
• دقت كنيد كه اكثر اين صفحات با درج پست‌هاي جعلي (فيش‌هاي بانكي، ********‌هاي رضايت مشتري و غيره) قصد فريب كاربران را دارند.

چند راهكار ساده براي خريد امن در اينستاگرام

يكي از شگردهاي مجرمان در شبكه‌هاي اجتماعي راه‌اندازي فروشگاه‌هاي جعلي است. اين افراد در اين اقدام با انجام تبليغات گسترده سعي در جلب توجه شهروندان داشته و پس از دريافت وجه از كاربران ديگر پاسخگوي آنان نخواهند بود.
فالوورهاي چند ده هزاري در شبكه اجتماعي اينستاگرام نشان دهنده اعتبار صفحه نخواهد بود. چراكه اين فالوورها نيز مي‌توانند جعلي و غير واقعي باشند. فروشگاه‌هاي معتبر معمولا آدرس و شماره تلفن ثابت و مشخصي داشته و امكان مراجعه حضوري را دارند.

پيشنهاد مطالعه: براي آشنايي با نكات حقوقي مطلب هشدار؛ كلاهبرداري به بهانه شب يلدا را مطالعه كنيد.

امروزه تمايل بانوان براي گرفتن وكالت در طلاق از همسران خود بسيار شده است. گويي به چشم يك پشتوانه براي روز مبادا به آن مي‌نگرند كه البته با توجه به سخت بودن طلاق از جانب زن در صورت مخالفت مرد، توقعي بجا است.

به تجربه بسيار ديده‌ايم كه وكالت در طلاق بدون در نظر گرفتن محتويات و شرايط آن به زن داده شده است. پس از چندي زن بدون اطلاع شوهر به وسيله آن طلاق گرفته است و مهريه بر گردن شوهر باقي مانده است. در اين مطلب از مجله دلتا به موضوع دادن حق طلاق به همسر مي‌پردازيم.

اين‌كه مردي بخواهد مهريه همسرش را كه دين شرعي و قانوني است، پرداخت كند امري مقبول و پسنديده است. اما آقايان بايد توجه داشته باشند در صورتي‌كه مي‌خواهند وكالت در طلاق به همسر خود دهند با توجه به وضعيت مالي خودشان تكليف مهريه را در وكالت مشخص كنند.

نحوه نگارش و محتويات حق طلاق زن

نحوه نگارش و محتويات وكالت زن در طلاق بسيار اهميت دارد. وكالت عقدي است جايز به اين معني كه وكيل و موكل مي‌توانند در هر زمان آن را بر هم زنند. ولي اگر وكالت طلاق زن در ضمن عقد ازدواج يا به‌صورت بلاعزل در دفترخانه تنظيم شده باشد كه به وكالت بلاعزل در طلاق مشهور است، امكان پشيماني براي شوهر از آن وجود ندارد.

اين‌كه زن بتواند چه نوع طلاقي هم بگيرد رجعي(قابل برگشت و داراي عده) يا خلع بستگي به وكالت در طلاق دارد.

اين‌كه تكليف مهريه هم چه مي‌شود وابسته به مندرجات و اختيارات وكيل در وكالتنامه دارد. به عنوان مثال امكان دارد طوري وكالتنامه تنظيم شود كه طلاق در قبال بخشش كل مهريه باشد يا بخشش نيمي از آن يا غيره.

يكي از خطرات احتمالي دادن حق طلاق به زن  اين‌گونه است كه زن با وكالتي كه دارد و پس از انتخاب وكيل براي همسر، مهريه را در قبال طلاق خلع مي‌بخشد. ولي در ايام عده و بدون اطلاع شوهر، از بخشش مهريه پشيمان مي‌شود. در اين مورد گاهي مرد ممكن است كه نداند در كدام دادگاه خانواده يا كدام دفترخانه طلاق ثبت شده است.

بسيار شده است سوال پرسيده مي‌شود بهتر است با طلاق توافقي جدا شويم يا اين‌كه به همسرم وكالت براي طلاق دهم؟

قطعا جواب اين سوال آن است كه اگر مطمئن هستيد كه بلافاصله همسرتان قصد جدايي با حق طلاق دارد بهتر است كه شخصا يا توسط داشتن وكيل مستقيم و به وسيله طلاق توافقي جدا شويد تا بر جزئيات كار اشراف كامل داشته باشيد.

پيشنهاد مطالعه: براي آشنايي با نكات حقوقي مطلب آيا فريب در ازدواج جرم است؟ را مطالعه كنيد.

يكي از سوالاتي كه پرسيده مي‌شود آن است كه اگر زن در دادگاه اعلام نمايد كه دليل طلاق تنفر زن از شوهر يا كراهت زن در طلاق است امكان طلاق براي او وجود دارد؟

طلاق به دليل كراهت و تنفر زن، درصد قابل توجهي از پرونده‌هاي طلاق در دادگاه خانواده را تشكيل مي‌دهد و بر همين اساس اين نوع طلاق به عنوان يكي از طلاق‌هاي شايع ميان زوجين مطرح مي‌شود. در اين مطلب از مجله دلتا به موضوع طلاق به دليل تنفر زن مي‌پردازيم.

انواع طلاق

در يك تقسيم‌بندي كلي در قانون ايران طلاق به دو دسته طلاق رجعي و طلاق بائن تقسيم مي‌شود. طلاق رجعي به اين معناست كه براي شوهر در مدت عده حق رجوع وجود دارد. يعني با اينكه رابطه زوجيت به واسطه اجراي طلاق قطع شده است اما در صورت رجوع مرد در مدت زمان عده همان رابطه زوجيت برقرار مي‌شود. اما طلاق بائن، به طلاقي گفته مي‌شود كه در آن براي شوهر حق رجوع وجود ندارد.

مطابق بند ۳ ماده ۱۱۴۵ قانون مدني، يكي از انواع طلاق‌هاي بائن طلاق خلع است. طلاق خلع در ماده ۱۱۴۶ قانون مدني اين طور تعريف شده است: «طلاق خلع آن است كه زن به واسطه تنفري كه از شوهر خود دارد در مقابل مالي كه به شوهر مي‌دهد طلاق بگيرد. اعم از اينكه مال مزبور عين مهر يا معادل آن يا بيشتر يا كمتر از مهر باشد.»

مطابق تعريف اين ماده، در صورتي‌كه تنفر و كراهتي كه زن نسبت به شوهر خود دارد در حدي باشد كه ادامه زندگي را براي او يا براي هر دو مشكل سازد و مانع توجه به وظايف و تكاليف شرعي و احساسي شود، مي‌تواند با پرداخت مالي به شوهر، اعم از اينكه آن مال عين مهريه، معادل آن يا بيشتر و كمتر از آن باشد، از او طلاق بگيرد.

طلاق از طريق تنفر

اما سوال اينجاست كه آيا هر ميزان تنفر زن نسبت به شوهر باعث اثبات عسر و حرج او و صدور حكم طلاق خواهد بود؟
به نظر مي‌رسد كه صرف تنفر زن از شوهر از موجبات عسر و حرج محسوب نمي‌شود كه زن بتواند بر مبناي آن طلاق بگيرد. علاوه بر اين در طلاق خلع بخشيدن مالي از زن اعم از مهريه يا غير آن نيازمند قبول شوهر است.

در نتيجه با اينكه اگر زن مقدار قابل توجهي از مهريه خود را ببخشد بيانگر وخامت اوضاع و سختي زن دارد. اما در صورت مخالفت و عدم رضايت شوهر، دليل ديگري هم براي طلاق گرفتن نياز است.

بنابراين براي جمع بندي بررسي امكان طلاق از طريق كراهت و تنفر زن بايد موارد زير را در نظر داشته باشيد:

• صرف اعلام كراهت و تنفر زن از شوهر براي تحقق طلاق كافي نيست و شوهر نيز بايد براي طلاق رضايت داشته باشد.
• در صورتي‌كه زن قصد طلاق از شوهر خود را به دليل كراهت نسبت به او دارد، اگر بخشي از حقوق مالي خود در اين راه را ببخشد، بهتر به نتيجه خواهد رسيد.
• معمولا در بسياري از موارد، پرونده‌هاي طلاق به استناد عسر و حرج زن با نبخشيدن بخش عمده‌اي از مهريه به نتيجه نمي‌رسد.

پيشنهاد مطالعه: براي آشنايي با نكات حقوقي مطلب آيا فريب در ازدواج جرم است؟ را مطالعه كنيد.

يكي از مهم‌ترين حقوقي كه به موجب شرع و قانون به زن تعلق مي‌گيرد، مهريه‌اي است كه به موجب عقد نكاح ميان زن و مرد تعيين مي‌شود.

بر اساس قانون مدني زن به محض عقد ازدواج، مالك مهريه مي‌شود و مرد از همان لحظه متعهد مي‌شود كه مهريه همسر خود را بپردازد. به لحاظ عرفي مطالبه مهريه معمولا حين دعواي طلاق در دادگاه مطرح مي‌شود. اما در هر شرايطي زن امكان دريافت مهريه را خواهد داشت. حتي در صورتي‌كه شوهر فوت كرده باشد نيز زن مي‌تواند با ارئه دادخواستي مهريه‌اش را مطالبه كند كه از اموال متوفي بايد پرداخت شود. در اين مطلب از مجله دلتا به موضوع مهريه همسر دوم مي‌پردازيم.

اگر شوهر فوت كند مهريه زن دوم چه مي‌شود؟

اگر مردي بيش از يك زن داشته باشد خواه به عقد دائم يا عقد موقت، همسران او مي‌توانند از محل ماترك (آنچه به ارث رسيده) مطالبه مهريه كنند.

هيچ كدام از زنان متوفي در گرفتن مهريه بر ديگري برتري ندارد.

بعضي به اشتباه فكر تصور مي‌كنند، مهريه زن اول بر ديگران ارجحيت دارد كه چنين نيست. حتي مهريه زني كه به عقد موقت در نكاح مرد بوده است با مهريه زني كه در عقد دائم بوده است تفاوتي نمي‌كند.

پس از فوت شوهر از كل ارث از جمله منزل مسكوني او مي‌توان مهريه را وصول كرد. مهريه را هم از طريق دادگاه و هم از طريق اجراي ثبت مي‌توان مطالبه كرد.

آنچه اينجا اهميت دارد اين است كه اگر اموال متوفي براي پرداخت همه مهريه‌ها كفايت نكند، زني كه زودتر ملك يا مال ديگري از اموال به جا مانده فرد فوت شده را توقيف كرده باشد، در گرفتن مهريه از محل مال توقيف شده اولويت دارد. حتي اگر مالي جهت وصول مهريه براي زن ديگر نمانده باشد.

چند نكته مهم

• وراث بيش از كل ارث متوفي مسئوليتي ندارند. به عبارت ديگر و به عنوان مثال اگر مردي فوت كند و ارثي بر جاي نگذاشته باشد يا اندك باشد و همسر او مطالبه مهريه كند و ارث جوابگوي مهريه زن نباشد، وراث شوهر مسئوليتي براي پرداخت مابقي مهريه زن بعد از فوت شوهر ندارند.
• اگر اموال به جاي مانده از شوهر كم باشد و چند نفر طلبكار باشد، هر كدام كه زودتر مالي از متوفي را توقيف كند، در گرفتن طلب خود در آن مال توقيف شده اولويت دارد.
•  در شرايط مساوي، مهريه زن متوفي دين ممتاز محسوب مي‌شود. نسبت به ساير طلبكاران، زن داراي اولويت است.
•  حتي اگر بين زوجين نزديكي واقع نشده باشد و زوج فوت كند، زن دوشيزه متوفي مي‌تواند كل مهريه را از محل ارث وصول نمايد.
• اگر مهريه زن وجه نقد باشد تا زمان فوت شوهر به نرخ روز محاسبه مي‌شود.

پيشنهاد مطالعه: براي آشنايي با نكات حقوقي زن چه زماني مي‌تواند جدا از شوهر خود زندگي كند؟ مطالعه كنيد.

بدهكار براي پرداخت بدهي خود بايد سريع عمل كند اما در برخي مواقع اين بدهكار در صورت پرداخت نكردن بدهي به زندان مي‌رود.

اگر پرداخت طلب شاكي كه دادگاه مبلغ آن را تعيين كرده است ممكن نباشد، فرد بدهكار به تقاضاي شاكي تا زمان اجراي حكم يا پذيرفته شدن ادعاي اعسار او يا جلب رضايت شاكي حبس خواهد شد. اما جاي سوال است كسي كه به ديگري بدهي دارد و طلبكار از او شكايت كرده است در چه صورتي زنداني نمي‌شود؟ در اين مطلب از مجله دلتا به موضوع حبس نشدن بدهكار مي‌پردازيم.

در چه صورت بدهكار مالي زندان مي‌شود؟

براي اينكه پي ببريم در چه صورت يك بدهكار مالي را مي‌توان زنداني كرد مي‌بايست به سراغ قانون نحوه اجراي محكوميت‌هاي مالي برويم. در مواد ۱ تا ۳ مراحل اداي دين و شرايط زنداني شدن بدهكار به اين صورت قيد شده است:

هر كس به موجب حكم دادگاه به دادن هر نوع مالي به ديگري محكوم شود و از اجراي حكم خودداري نمايد:

• چنانچه بدهي، مالي معين از قبيل ماشين، خانه و غيره باشد آن مال اخذ شده و به طلبكار تسليم مي‌شود.
• توقيف اموال در صورتي‌كه اخذ آن ممكن نباشد يا بدهي از نوع مال معين نباشد. در اين‌صورت با رعايت مستثنيات دين اموال توقيف شده و از محل آن حسب مورد بدهي يا مثل يا قيمت آن پرداخت مي‌شود.
• گرفتن حكم جلب بدهكار توسط طلبكار. چنانچه پرداخت دين از طرق بالا ممكن نگرديد بدهكار به تقاضاي طلبكار تا زمان اجراي حكم يا پذيرفته‌ شدن ادعاي اعسار او يا جلب رضايت طلبكار، زنداني مي‌شود.

بدهكار ناتوان از پرداخت بدهي در چه شرايطي حبس نمي‌شود؟

مطابق ماده ۳ قانون نحوه‌ اجراي محكوميت‌هاي مالي، چنانچه بدهكار تا سي روز پس از ابلاغ اجرائيه، ضمن ارائه صورت كليه اموال خود دعواي اعسار خويش را اقامه كرده باشد حبس نمي‌شود. مگر اينكه دعواي اعسار به موجب حكم قطعي دادگاه رد شود.
ضمنا در صورت پذيرش ادعاي اعسار، مطابق ماده ۱۱ قانون مذكور چنانچه مديون توان پرداخت به‌صورت اقساط را داشته باشد، دادگاه ضمن صدور حكم اعسار با ملاحظه وضعيت او مهلت مناسبي براي پرداخت مي‌دهد يا حكم قسط‌بندي بدهي را صادر مي‌كند.

در تعيين اقساط بايد ميزان درآمد بدهكار و معيشت ضروري او مانند خوراك و پوشاك لحاظ شود. همچنين بايد به نحوي باشد كه او توانايي پرداخت آن را داشته باشد.

پيشنهاد مطالعه: براي آشنايي با نكات حقوقي چگونه مي‌توان دستور توقيف خودروي فرد بدهكار را گرفت؟ را مطالعه كنيد.

معافيت مرد از پرداخت مهريه و راه‌هاي فرار از پرداخت مهريه در مواردي از قانون امكان‌پذير است.

با تشكيل عقد نكاح و ايجاد رابطه زوجيت بين طرفين، در كنار تعهدات و تكاليف غير مالي و عاطفي زوجين، مجموعه‌اي از تعهدات و تكاليف مالي هم ايجاد مي‌گردد كه بر گردن شوهر است. يكي از اين تكاليف مهريه است. در اين مطلب از مجله دلتا به موضوع معافيت مرد از پرداخت مهريه مي‌پردازيم.

موارد عدم تعلق مهريه و معافيت مرد از پرداخت مهريه

طلاق قبل از برقراري رابطه زناشويي

با تشكيل نكاح و تعيين و ثبت مهريه در نكاح، زن مي‌تواند مهريه را به‌طور كامل مطالبه كند. اين مطالبه، مشروط به برقراري كامل رابطه زناشويي است.  درصورتي‌كه قبل از ايجاد رابطه زناشويي، زن و شوهر از يكديگر طلاق بگيرند در اين‌صورت زن مستحق نصف مهريه خواهد بود.

فوت زوجه

شوهر ملزم به تعيين مهريه خواهد بود. شرط عدم تعلق مهريه، شرطي باطل است. با اين وجود هرگاه قبل از تعيين مهريه و ثبت آن در سند نكاح، زن فوت نمايد و رابطه زناشويي ايجاد نشده باشد، در اين‌صورت زن مستحق مهريه نخواهد بود. در اين گونه موارد معافيت مرد از پرداخت مهريه محقق مي‌شود.

بطلان نكاح

هرگاه مهريه در ضمن نكاح تعيين نشده باشد و رابطه زناشويي انجام نشده باشد، زن مستحق مهريه نخواهد بود ولي هرگاه رابطه زناشويي انجام شده باشد و اگر زن به بطلان نكاح آگاه بوده باشد، مهريه تعلق نخواهد گرفت و اگر آگاه نبود، مستحق مهر‌المثل خواهد بود.

فسخ نكاح

طبق قانون تحت شرايطي بسته به وضعيت جسماني  يا روحي زن يا شوهر، مي‌توان عقد نكاح را فسخ نمود. در صورتي‌كه زن يا مرد دچار بيماري‌هاي منحصر به وضعيت جسماني خود گردند يا دچار جنون گردند. درصورت شرايطي به زن مهريه تعلق نمي‌گيرد و مرد معاف از پرداخت است.

عدم تنفيذ مهريه

تعيين و تنفيذ(قبول) مهريه به عهده شوهر خواهد بود، هرگاه ميزان مهريه توسط شخص ديگري تعيين شود ولي زوج، از قبول آن خودداري كند، مهريه تعيين شده معتبر نخواهد بود و به زن تعلق نمي‌گيرد.

اثبات عدم تعلق مهريه و معافيت مرد از پرداخت مهريه

در صورتي‌كه زوجه در دادگاه خانواده مهريه خود را مطالبه كند، زوج مي‌تواند در دفاع از خود، با اثبات يكي از موارد مذكور كه به زن مهريه تعلق نمي‌گيرد، موجب عدم تعلق مهريه به زن گردد.

پيشنهاد مطالعه: براي آشنايي با نكات حقوقي آيا مي‌توان آپارتمان را بابت مهريه توقيف كرد؟  مطالعه كنيد.

اگر تا به حال به دلايل تجاري، تفريحي، درماني و غيره از كشور خارج شده‌ايد، احتمالا عوارض خروج از كشور را هم پرداخته‌ايد. اما آيا مي‌دانيد اين عوارض به چه دليل و چه مقدار پرداخت مي‌شود و به حساب چه ارگاني مي‌رود؟

عوارض خروج از كشور در حقيقت نوعي ماليات است كه از مسافران سفرهاي خارجي دريافت مي‌گردد. دولت طبق قانون از هر مسافري كه با گذرنامه جمهوري اسلامي ايران از كشور خارج مي‌شود، عوارض خروج دريافت مي‌كند اما برخي شهروندان از اين قانون معاف شده‌اند. در اين مطلب از مجله دلتا به موضوع نكات عوارض خروج از كشور مي‌پردازيم.

عوارض خروج از كشور چيست؟

مبلغي‌ است كه هر شخصي كه از كشور خارج مي‌شود بايد به دولت بپردازد. اين عوارض شامل افراد زير دو سال هم مي‌شود.

روش‌هاي پرداخت عوارض خروج از كشور كدام‌ها هستند؟

يكي از ساده‌ترين و در دسترس‌ترين روش‌هاي پرداخت عوارض خروج از كشور انجام اين كار از طريق سامانه‌هاي آنلاين است. شما مي‌توانيد از سامانه سداد و اپليكيشن ايوا كه به همين شركت تعلق دارد استفاده كنيد. به علاوه، مي‌توانيد مستقيما از طريق وبسايت بانك ملي ايران يا پيام‌رسان بله كه از طريق بانك ملي معرفي شده هم اقدام كنيد.
نهايتا اگر به روش‌هاي پرداخت آنلاين دسترسي نداريد دستگاه‌هاي ATM مخصوص براي اين كار در فرودگاه‌ها نصب شده‌اند. يا مي‌توانيد مستقيما به يكي از شعب بانك ملي ايران برويد و به صورت حضوري اين كار را انجام دهيد.

چه كساني از پرداخت عوارض خروج از كشور معاف هستند؟

• اولين گروهي كه از پرداخت عوارض خروج از كشور معاف هستند خدمه پرواز و كشتي هستند كه براي شغل خود مجبورند خارج شوند.
• به علاوه، كساني كه گذرنامه‌هاي سياسي يا خدمت دارند هم لازم نيست عوارض پرداخت كنند.
• بيماراني كه از شوراي پزشكي مجوز درمان در كشورهاي خارجي دارند و جانبازان جنگ تحميلي كه به درمان نياز دارند هم لازم نيست عوارض بپردازند.
• همراهان بيمار هم حدود ۴۰ تا ۶۰ درصد تخفيف مي‌گيرند.
• دانشجوياني كه مجوز تحصيل در خارج دارند هم عوارضي براي خروج از كشور نمي‌پردازند به شرطي كه از آخرين بازگشتشان به كشور بيشتر از ۳ ماه گذشته باشد.
• نهايتا كساني كه در دوره اربعين براي زيارت عتبات عاليات به كشور عراق مي‌روند هم از پرداخت عوارض خروج از كشور معاف هستند.

آيا عوارض خروج از كشور براي سال ۱۴۰۱ مشخص شده است؟

سخنگوي كميسيون برنامه و بودجه در بحث عوارض خروج از كشور در سال آينده كه طي دو روز گذشته در فضاي مجازي و افكار عمومي سوالاتي را ايجاد كرده، اعلام كرد، دولت در سال ۱۴۰۱ ميزان عوارض خروج از كشور را همان ۴۰۰ هزار تومان براي هر شخص در نظر گرفته و عدد آن را افزايش نداده است.

به گفته وي تنها دليل ابهام ايجاد شده اين است كه تعداد مسافران را در سال آينده با توجه به نبود كرونا و افزايش ميزان مسافرت‌ها تعيين كرده و بيشتر از دو سال گذشته در نظر گرفته است.

پيشنهاد مطالعه: براي آشنايي با نكات حقوقي مطلب كدام اموال از ماليات بر ارث معاف هستند؟ را مطالعه كنيد.

يكي از سوالات پر تكرار اين است كه اگر حكم توقيف خودروي بدهكار را از دادگاه بگيريم روال قانوني اجراي آن چگونه است؟

اگر فردي به دليل قراردادي به ديگري مديون باشد، موظف است كه دين خود را پرداخت كند و نمي‌تواند از اجراي تعهداتش فرار كند. همچنين بايد با توجه به زمان تعهد خود، نسبت به پرداخت بدهي خويش اقدام كند. قانون در راستاي حمايت از طلبكاري كه به تعهد خويش وفادار است و آن را ايفا مي‌كند، امتيازاتي در نظر گرفته است. يكي از اين تضمين‌ها توقيف اموال بدهكار است. در اين مطلب از مجله دلتا به موضوع نحوه توقيف خودرو بدهكار مي‌پردازيم.

توقيف خودرو بابت بدهي

اين دسته از توقيف، مانند توقيف خودرو بابت چك برگشتي، همان‌طور كه از نامش مشخص است شامل اشخاصي مي‌شود كه چك‌بلامحل كشيده‌اند. مراحل توقيف خودرو يكي از راه‌هاي وارد كردن فشار به فرد بدهكار است تا اقدام به رفع بدهي خود كند. در اين حالت بر روي چك، اقدام متقاضي صورت مي‌پذيرد و دستور توقيف خودرو از مرجع مربوطه صادر مي‌شود.

يا در نمونه‌اي ديگر چنانچه شخصي مهريه همسر خود، كه طبق قوانين دين او به همسرش است را پرداخت ننمايد، اگر همسر وي اقدام به اجرا و پيگيري مهريه خود كند و با معرفي خودروي شوهرش به عنوان يكي از اموال وي آن را مشمول توقيف كند.

مورد ديگر زماني است كه زن بابت مهريه روي پلاك خودرو شكايتي طرح كند. در اين‌صورت خودروي فرد توسط مراجع ذيربط و از طريق پليس راهنمايي و رانندگي توقيف مي‌گردد.

به‌صورت كلي مي‌توان گفت در صورتي‌كه شخص بابت بدهي يا دين خود موفق به دريافت حكم توقيف اموال از مراجع مربوطه گردد مي‌تواند نسبت به توقيف خودرو شخص طلبكار به عنوان يكي از اموال وي اقدام كند.

در حالت كلي براي توقيف خودرو شخص بدهكار دو مرجع رسيدگي وجود دارد

• دادگستري كه مرجع عام رسيدگي است
• اداره اجراي ثبت اسناد و املاك

در هر دو مرجع رسيدگي پس از تشكيل تشريفات مربوطه، بدهكار بايد ظرف ۱۰ روز بدهي خود را بپردازد. در صورت عدم پرداخت، طلبكار اقدام به توقيف خودرو يا هر مال معرفي شده ديگر مي‌كند.

چگونه مي‌توان دستور توقيف خودروي فرد بدهكار را گرفت؟

بنابر ماده ۶۷ اجراي احكام مدني بعد از شناسايي اموال منقول(خودرو) بدهكار توسط مامور اجرا، از اموال شناسايي‌ شده صورت‌برداري مي‌‌شود و اين اموال در همان‌جا كه هست، حفظ مي‌شوند.

مگر اينكه نقل اموال به محلي ديگر ضرورت داشته باشد. در اين‌صورت براي حفاظت از مال، آن مال به شخص مسئولي با توافق طرفين سپرده مي‌شود.

در صورت عدم توافق يا حاضر نبودن بدهكار در زمان توقيف، مال به شخص مسئولي كه توسط دادورز تعيين مي‌شود، سپرده مي‌‌شود.

پيشنهاد مطالعه: براي آشنايي با نكات حقوقي هرگز اين اموال بدهكار را نمي‌توانيد توقيف كنيد را مطالعه كنيد.

بعد از اينكه فردي فوت مي‌كند رابطه وي با اموالش قطع مي‌شود و به‌طور قهري و غيرارادي، اموال وي به ورثه تعلق مي‌گيرد و به اصطلاح به ارث مي‌رسد.

بحث تقسيم ارث از مسايلي است كه هر خانواده‌اي با آن روبرو مي‌شود و گاه اختلاف نظرهايي در مورد اين كه چه كساني ارث مي‌برند و ميزان ارث هر كدام چقدر است به وجود مي‌آيد. در اين مطلب از مجله دلتا به موضوع تساوي ارث زن و مرد مي‌پردازيم.

ارث زن

• زن از شوهر در صورت داشتن فرزند يك هشتم ارث مي‌برد.
• چنانچه آن مرد سه يا چهار همسر عقد دائم داشته باشد فقط همين يك هشتم بين آنان تقسيم مي‌شود.
• اگر زن از شوهرش فرزند نداشته باشد يك چهارم ارث مي‌برد.
• اگر مرد چند همسر داشته و فرزندي هم نداشته باشد، فقط همين يك چهارم ميان زنان تقسيم مي‌شود.
• زني كه در اثر ازدواج موقت رابطه زوجيت دارد از همسر فوت شده‌اش ارث نمي‌برد.

ارث مرد

• مرد از زن در صورتي‌كه زن فرزند نداشته باشد يك دوم ارث مي‌برد.
• در صورتي‌كه زن فرزند داشته باشد مرد يك چهارم ارث مي‌برد.
• اگر زن بميرد و وارثي جز شوهرش نداشته باشد شوهر تمام تركه زن را به ارث مي‌برد. ولي اگر شوهر بميرد و وارثي جز زن نداشته باشد زن همان سهم خود را مي‌برد و بقيه دارايي شوهر او همانند تركه بي وارث، به دولت داده مي‌شود.

ارث زن در چه صورتي با مرد مساوي است؟

به‌طور كلي در دو صورت زن و مرد (مذكر و مونث) در ارث مساوي هستند.

 پدر و مادر در اكثر موارد در ارث از ميت (يعني فرزند خود) مساوي هستند مگر در چند صورت:

•  اگر وارث ميت(فرد فوت شده) فقط پدر و مادر او باشند( وارث ديگري نداشته باشد)، مال به سه قسمت مي‌شود. دو قسمت آن را پدر و يك قسمت را مادر مي‌برد. ولي اگر ميت دو برادر، يا چهار خواهر، يا يك برادر و دو خواهر نيز داشته باشد كه همه آنان پدري باشند، (يعني پدر آنان يكي باشند) خواه از مادر يكي باشند يا نه، به واسطه بودنشان مادر يك ششم مال را مي‌برد و بقيه را به پدر مي‌دهند.
•  اگر وارث ميت فقط پدر و مادر و يك دختر باشد. چنانچه ميت علاوه‌بر آن، دو برادر يا چهار خواهر يا يك برادر و دو خواهر پدري نيز داشته باشد مال را شش قسمت مي‌كنند. پدر و مادر هر كدام يك قسمت و دختر سه قسمت مي‌برد و يك قسمت باقي‌مانده را چهار قسمت مي‌كنند يك قسمت را به پدر و سه قسمت را به دختر مي‌دهند ( يعني از آن يك قسمت اضافي مادر ارث نمي‌برد). به‌عنوان مثال اگر مال ميت را ۲۴ قسمت كنند ۱۵ قسمت آن را به دختر و ۵ قسمت آن را به پدر و ۴ قسمت آن را به مادر مي‌دهند.

 اگر زن و مرد از خويشاوندان مادري ميت باشند مساوي ارث مي‌برند. اين مورد داراي مصاديق متعددي است از آن جمله:

• برادر و خواهر مادري
• برادرزاده و خواهرزاده مادري
• عمو و عمه مادري
• دايي و خاله مادري

پيشنهاد مطالعه: براي آشنايي با نكات حقوقي كدام اموال از ماليات بر ارث معاف هستند؟ را مطالعه كنيد.

يكي از معضلاتي كه امروزه در بحث عقد ازدواج در جامعه شاهد آن هستيم موضوع فريب در ازدواج است به‌طوري‌كه اين امر يكي از موجبات طلاق در جامعه ما است.

قانون‌گذار عدم وجود حسن نيت زن يا شوهر و عدم صداقت آن‌ها در مقابل يكديگر در ازدواج را تحت عنوان تدليس در نكاح يا فريب در ازدواج دانسته و آن را يكي از موارد فسخ نكاح مي‌داند. در اين مطلب از مجله دلتا به موضوع مجازات فريب در ازدواج مي‌پردازيم.

فريب در ازدواج شامل چه مواردي مي‌شود

به موجب ماده ۱۱۲۸ قانون مدني: اگر صفتي در يكي از طرفين ازدواج شرط شود. بعد از جاري شدن صيغه عقد مشخص شود كه شخص آن صفت را نداشته است طرف مقابل حق فسخ خواهد داشت.

چه زماني‌كه آن وصف در عقد ذكر شده باشد و چه زماني‌كه تصريح نشده باشد اما عقد بر مبناي آن شرط واقع شده باشد.

به موجب اين ماده قانوني، اگر هر يك از طرفين ازدواج بر مبناي صفتي كه ديگري خود را با آن معرفي نموده است ازدواج كند اما شخص بعد از عقد متوجه فقدان آن صفت گردد اين موضوع براي وي حق فسخ ايجاد خواهد كرد.

برخي از مواردي كه به موجب آن امكان فسخ نكاح وجود دارد در مواد ۱۱۲۱ و ۱۱۲۲ و ۱۱۲۳ قانون مدني بيان شده است. اين موارد به شرح ذيل است:

•  ديوانه بودن زن براي مرد و ديوانه بودن مرد براي زن به شرط عدم آگاهي آن‌ها پيش از عقد، حق فسخ ايجاد مي‌كند.
•  برخي عيوب در مرد مانند خصا (ناتواني در باروري)، عنن (ناتواني در انجام عمل زناشويي) براي زن حق فسخ ايجاد خواهد كرد.
•  عيوبي در زن مانند جذام (بيماري پوستي)، برص (پيسي)، زمين‌گيري و نابينايي از هر دو چشم به فرض عدم آگاهي مرد پيش از عقد براي او حق فسخ ايجاد مي‌كند.
• مواردي در قانون هستند كه قانون‌گذار آن‌ها را معين نكرده است. اما اگر به موجب ماده ۱۱۲۸ شرط شده باشد يا عقد بر مبناي آن واقع شود از موارد فسخ خواهد بود. مواردي مانند نداشتن تحصيلات عاليه در مرد يا متاهل بودن مرد مي‌تواند فريب در ازدواج توسط زوج باشد. مواردي مانند عدم بكارت زن يا پنهان كردن ازدواج سابقش مي‌تواند از موارد فريب در ازدواج توسط زن تلقي گردد.

مجازات فريب در ازدواج

مجازات فريب در ازدواج با شرط اينكه صفت خاصي در شخص مقابل شرط شده باشد، هم فسخ نكاح خواهد بود و هم از بعد كيفري، جرم بوده و داراي مجازات است. به موجب ماده ۶۴۷ قانون مجازات اسلامي:

«چنان‌چه هر يك از زوجين قبل از عقد ازدواج طرف خود را به امور واهي از قبيل داشتن تحصيلات عالي، تمكن مالي، موقعيت‌ اجتماعي، شغل و سمت خاص، تجرد و امثال آن فريب دهد. عقد نيز بر مبناي هر يك از آن‌ها واقع شود، مرتكب به حبس تعزيري از سه ماه تا يك سال‌ محكوم مي‌گردد.»

پيشنهاد مطالعه: براي آشنايي با نكات حقوقي شرايط ازدواج دختر در صورت فوت پدر مطالعه كنيد.