حكم قطعي دادگاه كيفري مبني بر ارتكاب ضرب و شتم زوجه توسط شوهر از مصاديق خوف بر زيان بدني زوجه و معمولا مانع صدور حكم الزام به تمكين است، البته عموما يكبار ضرب و شتم توسط زوج منجر به عدم تمكين و حق طلاق وي نميشود.
از جمله مواردي كه زوجه ميتواند نسبت به طرح دادخواست طلاق به دليل ضرب و جرح اقدام كند؛ كتك زدن از سوي زوج است. در اين نوشتار از مجله دلتا به بررسي طلاق به دليل كتك زدن زن ميپردازيم.
طلاق به دليل كتك زدن زن
در قانون كشور ايران مطابق ماده ۱۱۳۳ طلاق در اختيار زوج است و زني كه تمايل به جدايي داشته باشد براي موفقيت در دادگاه و رسيدن به خواسته خود (طلاق) نيازمند ارائه دليل به دادگاه و احراز عسر و حرج است. در موضوع عسر و حرج، زن در اثبات عسر و حرج مدعي است و بايد تمام اركان آن را در دادگاه ثابت كند. يكي از مهمترين اين دلايل، طلاق به دليل ضرب و جرح است كه اين شرط در بند ۲ شروط ضمن عقد مندرج در سند نكاحيه به صورت چاپي منعكس شده، كه در صورت تحقق شرط، زوجه ميتواند به آن استناد كند و در صورت اثبات عسر و حرج در محكمه به دليل مذكور، دادگاه ميتواند زوج را اجبار به طلاق كند. مطابق بند ۴ تبصره ماده ۱۱۳۰ قانون مدني «ضرب و شتم يا هرگونه سوءرفتار مستمر كه عرفا با توجه به وضعيت زوجه قابل تحمل نباشد در صورت اثبات اين امر توسط زوجه، دادگاه شوهر را اجبار به طلاق به دليل ضرب و شتم ميكند». بديهي است كه از كلمات سوءرفتار و سوءمعاشرت چنين برميآيد كه اين گونه رفتار بايد مستمر باشد و در عرف يكي از مصاديق بارز سوءرفتار، ضرب و شتم است. در خصوص اثبات ضرب و شتم و خشونت و سوءرفتار مرد ميتوان به اقرار صريح يا ضمني شوهر يا شهادت شهود و يا گرفتن راي محكوميت ضرب و جرح از دادگاه كيفري و يا تقاضاي زوجه از دادگاه براي ارجاع امر به مددكاري به جهت تحقيق از همسايگان محل زندگي زوجين در خصوص ضرب و شتم اشاره كرد. صرف گرفتن گواهي پزشكي قانوني كه نشان دهنده ضرب و جرح و ميزان آن است كافي نيست و دلالت بر سوءرفتار زوج نميكند و بايد مشخص شود آسيبها توسط چه كسي ايجاد شده است و ملاك دادگاه در اين خصوص رأي محكوميت كيفري يا كيفرخواست در دادسرا است كه قاضي اظهارات دو طرف را استماع و ادله ابرازي را بررسي كرده و راي مقتضي صادر ميكند.
استمرار كتك زدن زن توسط مرد
تعهد زوج بر عدم ارتكاب ضرب و جرح در آينده به منزلهي اقرار وي به انجام ضرب و شتم در گذشته و تلقي آن به عنوان مصداق تحقق خوف متضمن ضرر بدني ناشي از زندگي مشترك نخواهد بود. به نظر اكثريت قضات و حقوقدانان، صرف صدور يك دادنامه مبني بر ايراد ضرب و جرح زن كه منجر به آسيب جزيي زوجه توسط شوهر شود، نميتواند اماره بر خوف ضرر زندگي زوجه در منزل مشترك با زوج باشد و مظنه خوف ضرر نيز امري موقتي است و نميتواند به طور دائم از سوي زوجه جهت امتناع موجه از زندگي مشترك مورد استناد قرار گيرد، بنابراين ضرب و جرح وارد يا هرگونه سوءاستفادهاي از سوي زوج بايد مستمر باشد.
براي آشنايي با نكات حقوقي بيشتر مهريه در طلاق غيابي را مطالعه كنيد.
همچنين بخوانيد:
تمكين زن از شوهر و نكاتي كه بايد بدانيد
امكان تقسيم اموال مرد در طلاق توافقي وجود دارد؟
تعلق مهريه به زن در صورت عدم تمكين
چه زماني ميتوان اقدام به گرفتن طلاق غيابي كرد؟
با مجله حقوقي دلتا همراه باشيد