مجله دلتا

دعواي بين موجر و مستاجر دعوايي است كه تمامي ندارد و در بسياري از دادگاه‌ها و شوراهاي حل اختلاف روزانه شاهد اين گونه پرونده‌ها هستيم.

پس ندادن پول پيش، ديركرد اجاره‌بها و غيره از جمله موضوعاتي هستند كه موجر و مستاجر را به دادگاه مي‌كشاند. در اين مطلب از مجله دلتا به موضوع نحوه شكايت از صاحبخانه مي‌پردازيم.

در بعضي از مواقع مستاجر اجاره‌بها را سر موعد مقرر پرداخت نمي‌كند يا به ملك اجاره شده صدماتي وارد مي‌كند. همچنين پس از پايان موعد اجاره‌نامه، ملك را تخليه نمي‌كند. در اين گونه موارد موجر حق دارد از مستاجر به خاطر دلايل ذكر شده، شكايت كند و خسارت وارد را بر اساس حكم قاضي دريافت نمايد.

اما گاهي اوقات مالك، مستاجر را اذيت مي‌كند و حق او را پرداخت نمي‌كند. در اين گونه موارد كه شامل پرداخت نكردن وديعه (پول پيش) يا پرداخت نكردن هزينه‌هايي كه مستاجر براي ملك انجام داده و غيره مي‌شود، مستاجر مي‌تواند از مالك شكايت كند.

نحوه شكايت از صاحبخانه

در صورتي‌كه مالك پول پيش را پرداخت نمي‌كند، اگر پول پيش كمتر از ۲۰ ميليون تومان باشد، بايد به شوراهاي حل اختلاف مراجعه كنيد. از مالك شكايت كنيد و پول پيش را با توجه به حكم قاضي دريافت كنيد.
اگر مبلغ بيش از ۲۰ ميليون تومان باشد و مالك آن را پرداخت نكند، مستاجر مي‌تواند براي دريافت پول پيش از راه قانوني به دادگاه حقوقي مراجعه كرده و از مالك شكايت نمايد.

مراحل شكايت از صاحبخانه

براي شكايت از صاحبخانه مي‌توانيد مراحل زير را طي كنيد تا به نتيجه برسيد:

• تنظيم اظهارنامه در دفاتر خدمات قضايي
•  دادخواست تامين دليل( تامين دليل عبارت است از محافظت دلايل موجود براي امكان استفاده از آن در آينده.)
• تنظيم دعوي برگرداندن پول پيش به انضمام خسارات وارد شده

جريمه پس ندادن پول پيش

مبلغ رهني كه توسط مستاجر به موجر داده شده است، پس از اتمام قرارداد بايستي به‌صورت تمام و كمال به مستاجر مسترد شود.

اما چنانچه در قرارداد قابل تهاتر بودن تصريح شده باشد، موجر مي‌تواند مبالغ بدهي‌هاي آبونمان يا اجاره‌بهاي عقب‌افتاده را از مبلغ رهن كسر كند. مابقي را به مستاجر پرداخت نمايد.

چنانچه موجر پس از اتمام قرارداد از پس دادن پول پيش سرباز زند، مستاجر بايستي ابتدا با تنظيم اظهارنامه مبلغ پول پيش را در زمان مشخص مطالبه كند.

سپس چنانچه موجر مبلغ وديعه را پس نداد. مستاجر مي‌تواند بر اساس مقدار پول رهن با مراجعه به شوراهاي حل اختلاف يا دادگاه محل سكونت موجر، استرداد مبلغ رهن را درخواست نمايد.

همچنين مستاجر در چنين مواردي علاوه بر دريافت مبلغ پول پيش مي‌تواند جريمه يا خسارت تاخير در برگرداندن پول پيش را نيز از مالك دريافت نمايد.

شكايت كيفري از موجر به دليل مزاحمت

در مواردي همچون عدم اجازه ورود مستاجر به ملك به علت تاخير در پرداخت اجاره، كه موجر مزاحمت‌هايي را براي مستاجر ايجاد مي‌نمايد، مستاجر مي‌تواند طرح شكايت نمايد.

پيشنهاد مطالعه: براي آشنايي با نكات حقوقي راه‌هايي ساده براي فسخ قرارداد اجاره مطالعه كنيد.

اصولا هر چيزي كه از آن استفاده مي‌شود در اثر تكرر و استهلاك ممكن است، نياز به تعمير يا تغيير داشته باشد. ساختمان نيز از اين قاعده مستثني نيست.

زندگي در مجتمع‌هاي مسكوني، بدون وجود قانون و رعايت آن توسط اعضاي يك ساختمان امكان‌پذير نيست. به همين دليل قانون دست به‎ كار شده و براي حل مشكلات آپارتمان‌نشين‌ها ماده و تبصره تعيين كرده‎ است. در اين مطلب از مجله دلتا به موضوع نكات حقوقي تعميرات در آپارتمان مي‌پردازيم.

تعمير و جبران خسارات خرابي در آپارتمان

در هنگام تعمير يا بازسازي واحد آپارتمان ممكن است مزاحمتي از باب جابه‌جايي مصالح و نخاله‌هاي ساختماني، عبور و مرور كارگران و سر و صداي ناشي از تخريب و عمليات ساختماني براي همسايگان ايجاد شود.

در صورت بروز رويدادهاي از اين قبيل قانون‌گذار موارد زير را پيش‌بيني كرده است.

منطبق با ماده ۱۳۲ قانون مدني:« كسي نمي‌تواند در ملك خود تصرفي كند كه مستلزم ضرر رساندن به همسايه شود. مگر تصرفي  كه به قدر متعارف و براي رفع حاجت و رفع ضرر از خود باشد.»

بنابراين مالك مي‌تواند آپارتمان و ملك خود را تعمير كند. اگر اين تعمير باعث ايجاد مزاحمت‌هايي از قبيل آنچه در بالا گفته شد نباشد مالك محدوديتي در ملك خود ندارد.

اما اگر تعميرات و بازسازي ساختمان باعث ايجاد مزاحمت شد در اين بين ۲ نكته اهميت پيدا مي‌كند.

نكته اول اين است كه اين تعميرات و بازسازي ضروري باشد. بدين معني كه اگر خرابي يا كهنگي آپارتمان به ترتيبي بود كه امكان استفاده از حق مالكيت و راحتي و آسايش مالك را مختل كرده باشد وي از نظر حقوقي و قانوني اجازه تعمير آپارتمان خود را دارد.

اما در انجام اين تعميرات نكته مهم ديگري را كه بايد در نظر گرفت آن است كه انجام اين تعميرات و تبعات ناشي از آن براي همسايگان بيش از حد متعارف نباشد.

همچنين طولاني شدن زمان تعميرات ساختمان به نحوي كه معمول نيست از ساير مواردي است كه خارج از ميزان عرف است.

اگر تعميرات ساختمان باعث ايجاد مزاحمت‌هايي بيش‌تر از عرف براي همسايگان شود آن‌ها يا مديريت ساختمان به نمايندگي از همسايه‌ها مي‌تواند به دليل ايجاد مزاحمت از او شكايت كنند. در نهايت او را تحت عنوان جرم ايجاد مزاحمت مورد پيگيري قرار دهند.

پيشنهاد مطالعه: براي آشنايي با نكات حقوقي آيا مدير ساختمان مي‌تواند آب و برق واحد بدهكار را قطع كند؟ مطالعه كنيد.

تمامي زنان ۱۸ تا ۵۰ ساله سراسر كشور مي‌توانند از حمايت‌هاي مقرر در قانون بيمه صاحبان حرف و مشاغل آزاد بهره‌مند شوند. برخورداري از اين حمايت‌ها نيازمند تأهل و سابقه بيمه‌پردازي نيست.

بيمه زنان خانه‌دار از جمله حمايت‏‌هايي است كه به آساني و در كوتاه‌ترين زمان ممكن به زنان ارائه مي‌شود. فرآيند ورود به جمع بيمه‌شدگان تأمين اجتماعي بر اساس اين قانون به سادگي انجام مي‌شود. در اين مطلب از مجله دلتا به موضوع بيمه شدن زنان خانه دار مي‌پردازيم.

مشمولين اين قانون تمامي زنان ۱۸ تا ۵۰ ساله هستند و در خصوص افراد بالاي ۵۰ سال نيز ميزان سابقه بيمه‌پردازي قبلي به حداكثر سن مورد نظر اضافه مي‌شود.

از ديگر ويژگي‌هاي خاص بيمه زنان خانه‌دار امكان انتخاب نرخ پرداخت حق‌بيمه و دستمزد بر مبناي پرداخت حق‌بيمه است.

نرخ پرداخت حق‌بيمه زنان خانه‌دار

نرخ پرداخت حق‌بيمه زنان خانه‌دار براي برخورداري از حمايت‌هاي بازنشستگي ۱۲ درصد است. همچنين براي بازنشستگي و فوت(پرداخت مستمري به بازماندگان واجد شرايط) ۱۴ درصد و بازنشستگي، فوت و از كار افتادگي ۱۸ درصد است.

شايان ذكر است در مواردي كه دستمزد انتخابي متقاضي بالاتر از حداقل دستمزد مصوب شوراي عالي كار باشد، ضريب دستمزد انتخابي نسبت به حداقل دستمزد مصوب شوراي عالي كار همواره در سنوات آتي رعايت مي‌شود.

انتخابي بودن استفاده از خدمات درماني از ديگر مزاياي طرح بيمه زنان خانه دار است.

به عبارت ديگر در صورتي‌كه زنان متقاضي استفاده از اين نوع بيمه تحت تكفل پدر، مادر يا همسر خود بوده و از اين طريق از مزاياي درماني سازمان تأمين اجتماعي برخوردار باشند، نيازي به پرداخت حق سرانه درمان نيست.

در غيراين‌صورت مي‌توانند با پرداخت حق سرانه درمان مصوب، از خدمات درماني طرف قرارداد سازمان تأمين اجتماعي نيز برخوردار شوند.

به گزارش اداره كل روابط عمومي سازمان تأمين اجتماعي، متقاضيان مي‌توانند بدون مراجعه حضوري به شعب تامين اجتماعي و با ورود به سامانه خدمات غيرحضوري سازمان تامين اجتماعي به آدرس اينترنتي www.es.tamin.ir نسبت به انعقاد قرارداد و پرداخت حق بيمه اقدام كنند.

پيشنهاد مطالعه: براي آشنايي با نكات حقوقي هر آنچه لازم است در مورد بيمه بيكاري بدانيد مطالعه كنيد.

گاهي ممكن است با وارد كردن شماره حساب اشتباهي در گوشي موبايل خود يا در عابربانك پولي را اشتباها به حساب شخص ديگري واريز كنيد كه هيچ نام و نشاني از او نداريد؛ دراين شرايط چگونه بايد پول خود را پس بگيريد؟

جابه‌جا كردن پول از طريق تلفن همراه و با برنامه‌هاي بانكي، از طريق عابر بانك يا راه‌هاي مختلفي كه به لطف فناوري براي بشر به وجود آمده است ما را از رفت‌وآمد به بانك‌ها و ايستادن در صف‌هاي طولاني آن نجات داده است. همچنين سرعت انتقال وجه را به طرز شگفت‌انگيزي افزايش داده است. اما اين موهبت بزرگ يك نقص كوچك هم دارد. اينكه گاهي ممكن است با واردكردن شماره‌حساب اشتباهي در گوشي موبايل خود يا در عابر بانك پولي را به‌اشتباه به‌ حساب شخص ديگري واريز كنيد. در اين مطلب از مجله دلتا به موضوع واريز كردن اشتباه پول مي‌پردازيم.

درخواست از بانك

كسي كه به‌ اشتباه پولي را به‌ حساب ديگري واريز كرده است، براي پيگيري بايد به بانك مربوطه مراجعه كند. وي بايد درخواست كند تا به‌نوعي بتواند با شخصي كه پول به حساب او واريز شده تماس بگيرد.

در اين شرايط معمولا شعبه بانك براي ارائه اطلاعات تماس با شما همكاري مي‌كند. اما اگر شعبه به دليل حفظ حريم خصوصي مشتريان حاضر به انجام اين كار نشد، مي‌توانيد از كاركنان بانك بخواهيد خودشان با دريافت‌كننده وجه تماس بگيرند و درخواست استرداد (برگرداندن) پول كنند.

اجتناب فرد دريافت‌كننده پول از بازگرداندن آن

اما گاهي بعد از واريز اشتباه پول به حساب ديگري، شخص دريافت‌كننده پول، از استرداد مبلغ اجتناب مي‌كند. در اين شرايط لازم است پيگيري قضايي انجام شود.

قانون چه مي‌گويد؟

ماده ۳۰۱ قانون مدني بيان مي‌كند: كسي كه به‌طور عمد يا به‌ اشتباه چيزي را كه مستحق نبوده، دريافت كند، ملزم است كه آن را به مالك تسليم كند.

همچنين ماده ۳۰۳ اين قانون نيز عنوان مي‌كند. كسي كه مالي را زماني‌كه مستحق نبوده دريافت كرده است، ضامن اصل مال و منافع آن است.

بنابراين، شخص مال‌باخته مي‌تواند با مراجعه به شوراي حل اختلاف يا دادگاه، با استناد به فيش‌هاي واريزي، نسبت به پس گرفتن وجه خود اقدام كند.

تا زماني‌كه اين فرايند طي شود، اگر دريافت‌كننده پول اقدام به برداشت وجه از حساب خود يا بخشي از مبلغ را خرج كند، احتمالا به خيانت‌درامانت متهم مي‌شود. تصميم در اين مورد به عهده قاضي دادگاه است.

اثبات بر عهده كيست؟

اگر فردي به‌اشتباه مبلغي را براي كسي كارت به كارت كند و براي پس گرفتن آن به مراجع قضايي مراجعه كند، اثبات وقوع اشتباه و عدم بدهي وي به آن فرد، بر عهده شخصي است كه مبلغ را اشتباه واريز كرده است.

پيشنهاد مطالعه: براي آشنايي با نكات حقوقي آيا نداشتن مدارك، منجر به توقيف خودرو مي‌شود؟  مطالعه كنيد.

رانندگي بدون گواهينامه حتي اگر منجر به تصادف نشود، جرم است و مجازات در پي دارد. اگر گواهينامه نداشته باشيد و تصادف كنيد، اين مجازات تشديد مي‌شود.

در تصادفات صرف نداشتن گواهينامه موجب مقصر بودن راننده نيست. آنچه در تعيين مقصر حادثه اثرگذار است وجود رابطه بين وقوع حادثه و خطاي راننده است كه اين رابطه بايد مستقيم باشد. يعني اگر آن علت وجود نداشت، حادثه هم به وجود نمي‌آمد. مقصر حادثه را طبق قوانين راهنمايي و رانندگي، كارشناسان تعيين مي‌كنند. حال اگر طبق قوانين مقصر نبوديم و علت وقوع جرم، طرف مقابل بود، تنها جرم ما رانندگي بدون گواهينامه است. در اين مطلب از مجله دلتا به موضوع بيمه راننده بي‌ گواهينامه مي‌پردازيم.

اگر كسي در حادثه رانندگي گواهينامه نداشته باشد، چنانچه علت وقوع حادثه بي‌احتياطي يا بي‌مبالاتي طرف مقابل باشد، او به علت نداشتن گواهينامه مقصر قلمداد نمي‌شود. هر چند از حيث اين‌كه فاقد گواهينامه بوده قابل تعقيب و مجازات است.

مجازات راننده بي‌ گواهينامه

مجازات رانندگي بدون گواهينامه براي بار اول به حبس تعزيري تا دو ماه يا جزاي نقدي تا صدهزار تومان يا هر دو مجازات است. در صورت ارتكاب مجدد به ۲ تا ۶ ماه حبس محكوم خواهد شد.

چنانچه فرد بدون گواهينامه مقصر حادثه‌اي باشد به عبارت ديگر بي‌احتياطي يا بي‌مبالاتي يا عدم رعايت نظامات دولتي يا عدم مهارت وي علت تصادفي باشد كه منجر به صدمات بدني شود، دادگاه مكلف است مجازات وي را تشديد كند و مي‌تواند وي را براي مدت يك تا پنج سال از حق رانندگي محروم كند.

بيمه راننده بي‌ گواهينامه

اگر در حوادث رانندگي، راننده فوت كند و گواهينامه مرتبط نداشته باشد آيا مشمول موضوع بند ب ماده ۱۱۵ قانون برنامه پنج ساله توسعه مي‌شود يا خير؟

در پاسخ به اين سوال بايد گفت راننده‌اي كه گواهينامه مرتبط رانندگي ندارد از شمول بند ب ماده ۱۱۵ قانون مذكور خارج است. يعني بيمه به وي تعلق نمي‌گيرد.

بر اساس بند ب ماده ۱۱۵ قانون برنامه پنج ساله پنجم توسعه جمهوري اسلامي ايران وزارت امور اقتصادي و دارائي مكلف است نسبت به بيمه شخص ثالث در مورد راننده همچون سرنشين بيمه شخص ثالث اعمال نمايد.

پيشنهاد مطالعه: براي آشنايي با نكات حقوقي آيا نداشتن مدارك، منجر به توقيف خودرو مي‌شود مطالعه كنيد.

مطابق با قانون براي توقيف آپارتمان مسكوني بابت مهريه نظرات متعددي وجود دارد.

اگر زن و شوهر با يكديگر دعوا كنند و زوجه تقاضاي دريافت مهريه‌اش را داشته باشد مرد بايد مهريه را به او پرداخت كند. در همين راستا يكي از سوالاتي كه پيش مي‌آيد اين است كه آيا مي‌توان آپارتمان مسكوني را بابت مهريه توقيف كرد يا خير؟ در اين مطلب از مجله دلتا به موضوع توقيف آپارتمان براي مهريه مي‌پردازيم.

توقيف آپارتمان به معناي توقيف اموال است. در قانون آمده است كه توقيف آپارتمان يا منزل مسكوني در مرحله تامين خواسته يا همان توقيف اموال بلامانع است.

اما زوج مي‌تواند نسبت به توقيف اموال اعتراض كرده و به عنوان مستثنيات دين براي رفع آن‌ها از دادگاه تقاضا كند.

مطابق با آنچه كه در قانون ذكر شده است رويه‌هاي متعددي در اين باره ميان قضات وجود دارد و گاهي اوقات اموال توقيف نمي‌شوند.

اما در صورتي‌كه منزل توقيف شود مي‌توان نسبت به توقيف آن اعتراض كرد.

مراحل توقيف اموال براي مهريه
زن براي مطالبه مهريه خود مي‌تواند از طريق اجراي ثبت اسناد رسمي يا دادگاه اقدام كند.

در صورت مراجعه به اجراي ثبت اسناد رسمي اين امكان وجود دارد تا از اموال قابل توقيف شوهر استعلام گرفته شود.

مرجع صالح ديگر براي اين مطالبه، دادگاه خانواده است. زن مي‌تواند در دادخواست مهريه، تقاضاي توقيف اموال مانند توقيف منزل مسكوني براي مهريه، هزينه حق‌الوكاله وكيل و هزينه تمبر را به دادگاه خانواده ارائه دهد.

اگر در موردي وي توانايي پرداخت هزينه دادرسي را نداشته باشد، اين امكان وجود دارد كه وي دادخواست اعسار (ناتوان از پرداخت) را به دادگاه خانواده تسليم كند.

دادخواست اعسار زن در دادگاه بررسي و در صورت اثبات اعسار، وي از پرداخت هزينه دادرسي معاف مي‌شود.

پيشنهاد مطالعه: براي آشنايي با نكات حقوقي آيا مهريه زن خيانتكار، پرداخت مي‌شود؟ مطالعه كنيد.

در صورتي‌ كه دختري پس از فوت پدرش ازدواج كند، بايد به قانون مراجعه كرده و احكام مربوط به آن را بداند.

ازدواج از جمله مقوله‌هاي مهم و سرنوشت‌ساز زندگي هر فردي است. اما در اين ميان دختران جوان به دليل حساسيت بالا و درگيري با احساسات فراوان خود، ممكن است جهت انتخاب همسر نتوانند تصميمي صحيح و از روي عقل و منطق بگيرند. از اين رو جهت ازدواج به اجازه نياز دارند. اما سوالي كه پيش مي‌آيد آن است كه تكليف ازدواج دختر در صورت فوت پدر يا جد پدري چيست؟ در اين مطلب از مجله دلتا به موضوع ازدواج دختر در صورت فوت پدر مي‌پردازيم.

در صورت فوت پدر اجازه ازدواج دختر با كيست؟

از جمله احكامي كه براي حفظ حريم خانواده‌ها و پايداري ازدواج مطرح شده است، اذن پدر براي ازدواج دختر است.

به اين معنا كه از نظر قانونگذار، دختران به جهت احساساتي بودن ممكن است نتوانند انتخاب درستي داشته باشند. بنابراين براي ازدواج اذن پدر يا جد پدري را شرط قرار داده‌اند.

البته همين نگاه، باعث مي‌شود كه حق تصميم‌گيري پدر در خصوص ازدواج دخترش، نوعي وظيفه نيز باشد.

به اين‌ صورت‌ كه وي وظيفه دارد مصلحت و صلاح دختر را در خصوص ازدواج در نظر بگيرد.

بنابراين، در عين حال كه مي‌تواند مانع ازدواج دخترش با يك فرد نامناسب شود، اجازه و امكان جلوگيري از ازدواج دختر با يك شخص مناسب را ندارد.
در چنين مواردي، دختران مي‌توانند با مراجعه به دادگاه، حكم ازدواج را از مقام قضايي دريافت كرده و نارضايتي پدر را بي‌اثر كنند.

شرايط ازدواج دختر در صورت فوت پدر

اجازه ازدواج دختر بعد از فوت پدر در اولين مرحله، به عهده پدربزرگ پدري (پدر پدر) است.

همچنين ذكر اين نكته نيز قابل توجه است كه تنها رضايت قلبي پدر يا جد پدري كافي نيست. ايشان براي ازدواج دختر بايد در دفترخانه ثبت ازدواج و طلاق حضور يابند.

توجه كنيد كه در واقع ازدواج دختر در صورت فوت پدر و جد پدري به اجازه  فرد ديگري همچون مادر، برادر، پدربزرگ مادري، عمو و غيره نياز ندارد. در اين موارد حتي نيازي به اجازه دادگاه نيز براي ازدواج نيست.

در چنين مواردي كه پدر و جد پدري‌ دختر فوت شده‌اند تنها كافيست مدارك لازم را براي ثبت ازدواج به همراه داشته باشند.

به اين ترتيب، طرفين براي ثبت ازدواج، همراه با گواهي فوت پدر و جد پدري به همراه ديگر مداركي كه براي ثبت ازدواج نياز است بايستي در دفترخانه ثبت ازدواج و طلاق حاضر شده و تقاضاي ثبت ازدواج كنند تا در صورت وجود نداشتن ديگر موانع قانوني ازدواج، به راحتي ازدواجشان را ثبت رسمي كنند.

پيشنهاد مطالعه: براي آشنايي با نكات حقوقي آيا مهريه زن خيانتكار، پرداخت مي‌شود؟ مطالعه كنيد.

امروزه بنا به دلايل متعددي آمار طلاق در جامعه بالا رفته است. يكي از اصلي‌ترين مشكلاتي كه گاهي زوجين هنگام مراجعه به وكيل طلاق يا مشاورين حقوقي بيان مي‌كنند تاثير نامطلوب دخالت ديگران در زندگي آن‌هاست.

شايد يكي از علت‌هاي اصلي تاثير دخالت ديگران به خصوص خانواده طرفين در زندگي آن‌ها در جامعه‌اي مثل كشور ما، وابستگي فرزندان به خانواده‌ها و حتي اختلالات و مشكلات شخصيتي زوجين مثل اعتماد به نفس پايين يا عدم توانايي تصميم‌گيري و در نتيجه آن افشاي تمام مسائل و مشكلات پيش آمده در زندگي مشترك براي والدين خود و تاثيرپذيري از آن‌هاست. در اين مطلب از مجله دلتا به موضوع دخالت در زندگي ديگران مي‌پردازيم.

دخالت در زندگي ديگران جرم است؟

شكي نيست كه اگر اشخاص با نيت‌هاي خيرخواهانه سعي در كمك به نزديكان خود داشته و بخواهند آن‌ها را راهنمايي كنند بهتر است زوجين، آن‌ها را بشنوند. در ادامه اگر به نظرشان موثر در بهبود وضعيت زندگي مشترك هست از آن‌ها استفاده كنند.

اما مشكل زماني به وجود مي‌آيد كه اين اظهار نظرات از حدود متعارف بگذرد. در نهايت تبديل به دخالت‌هاي نا به جايي شود كه زندگي مشترك افراد را به نابودي بكشاند.

در اين مواقع گاهي براي زوجين اين سوال به وجود مي‌آيد. آيا مي‌توان اقدام به شكايت از اين افراد با عنوان دخالت در زندگي ديگران نمود؟

به عبارت ديگر آيا دخالت در زندگي ديگران جرم است؟ در پاسخ بايد گفت كه خير.

مطابق ماده ۲ قانون مجازات اسلامي هر رفتاري اعم از فعل يا ترك فعل كه در قانون براي آن مجازات تعيين شده باشد جرم محسوب مي‌شود.

و در هيچ يك از قوانين كيفري ما براي دخالت در زندگي اشخاص حتي اگر منجر به طلاق شود مجازاتي تعيين نشده است.

اساسا اين عمل جرم‌انگاري نشده است. نهايتا اگر در راستاي اين دخالت، شخص اقدام به توهين يا افترا يا رفتارهايي از قبيل مزاحمت تلفني نموده باشد شايد بتوان با عنوان مجرمانه مستقلي كه در قانون جرم‌انگاري شده باشد اقدام به شكايت از آن‌ها نمود.

در هر صورت صرف دخالت و اظهارنظر اشخاصي نظير والدين، خواهر و برادر و دوستان جرم محسوب نمي‌شود. نمي‌توان با اين عنوان اقدام به شكايت و پيگيري كيفري نمود.

پيشنهاد مطالعه: براي آشنايي با نكات حقوقي مجازات حبس زن در خانه توسط شوهر چيست؟ مطالعه كنيد.

قوانين راهنمايي و رانندگي نكات متعددي دارد كه هر راننده‌اي بايد درباره آن‌ها آگاهي داشته باشد اما بسياري از افراد از قوانين راهنمايي و رانندگي بي‌اطلاع هستند.

گاهي در شرايطي خاص، مامورين راهنمايي و رانندگي اقدام به توقيف يك خودرو نموده و آن خودرو را به پاركينگ انتقال مي‌دهند. توقيف خودرو توسط مامورين راهنمايي رانندگي از شرايط و ضوابط خاصي تبعيت كرده كه در قوانين و آيين‌نامه‌هاي مصوب مشخص گرديده و بنابراين مامورين نمي‌توانند در خارج از اين موارد، اقدام به توقيف خودرو نمايند. در اين مطلب از مجله دلتا به موضوع انتقال خودرو به پاركينگ مي‌پردازيم.

توقيف خودرو

موارد توقيف خودرو به‌طور كلي به موجب ماده ۶ قانون رسيدگي به تخلفات رانندگي مشخص گرديده است كه طبق آن: «ماموران راهنمايي و رانندگي به جز در موارد قانوني و موارد تصادفات منجر به جرح و قتل مجاز به توقيف وسيله نقليه موتوري نيستند.»

علاوه‌بر اين ماده قانوني، برخي از قوانين و آيين‌نامه‌هاي موجود نيز به بيان موارد توقيف خودرو پرداخته‌اند.

به نحوي كه بايد گفت در خارج از چهارچوب اين موارد، توقيف خودرو براي هيچ مقامي امكان‌پذير نيست.

آيا نداشتن مدارك منجر به انتقال خودرو به پاركينگ مي‌شود؟

برخلاف باور عمومي به همراه نداشتن مدارك خودرو دليلي بر انتقال آن به پاركينگ نيست.

اگرچه رانندگان مكلف هستند گواهينامه، كارت خودرو، بيمه و معاينه فني را به همراه داشته باشند اما به همراه نداشتن اين مدارك، دليلي براي انتقال خودرو به پاركينگ نيست.

مطابق ماده ۹ قانون تخلفات راهنمايي و رانندگي، چنانچه يكي از مدارك فوق يا شناسنامه يا حتي يك كارت شناسايي معتبر، به همراه راننده باشد ماموران مكلف هستند بدون توقف خودرو، مدرك مزبور را اخذ و رسيد ارائه دهند.

البته راننده هم مي‌تواند پس از مدتي ساير مدارك را به اداره راهنمايي و رانندگي ارائه دهد و مدرك خود را مسترد كند.

حتي ماموران مكلف هستند اگر راننده ساكن شهر ديگري باشد، ظرف ۴۸ ساعت مدرك اخذ شده را به راهنمايي و رانندگي محل اقامت راننده ارسال كنند.

پيشنهاد مطالعه: براي آشنايي با نكات حقوقي هر آنچه لازم است در مورد بيمه بيكاري بدانيد مطالعه كنيد.

زماني‌كه يك زن و يك مرد به عقد يكديگر در مي‌آيند، مال معين شده‌اي را طبق توافق طرفين ضمن عقد براي زن در نظر مي‌گيرند كه مالكيت آن در اختيار زن بوده و هر گاه كه بخواهد مي‌تواند آن را طلب كند.

آشنايي با قوانين مهريه طبق توافق طرفين ضمن عقد، تفاوت‌هاي مهريه عندالمطالبه و مهريه عندالاستطاعه، قوانين جديد مهريه، مهريه تا چند سكه قابل اجرا و مجازست، آخرين وضعيت مراحل اجرا گذاشتن مهريه از مواردي مهم هستند كه لازم است زوجين از آن‌ها اطلاع داشته باشند. در اين مطلب از مجله دلتا به موضوع قوانين جديد مهريه مي‌پردازيم.

ويژگي‌ها و آثار مهريه عندالمطالبه و عندالاستطاعه

عندالمطالبه بودن مهريه: به اين معني است كه به محض امضاي عقدنامه، زن اگر بخواهد مي‌تواند با مراجعه به محاكم و دادگاه‌هاي خانواده يا مراجعه به اجراي ثبت بخواهد كه مرد مهر يا قسمتي از مهريه را بپردازد.

عندالاستطاعه بودن مهريه: به اين معني است كه زن زماني مي‌تواند مهريه خودش را مطالبه كند و مرد را ملزم به پرداخت آن كند كه استطاعت پرداخت مهريه را به عهده زوج ببيند. يعني مرد توان پرداخت داشته باشد. اگر توان پرداخت نداشته باشد زن اين حق را نخواهد داشت.

قانون جديد مهريه در سال ۹۹ و ۱۴۰۰

در قانون جديد مهريه در سال ۹۹ برخي به اشتباه، گمان مي‌كنند كه اگر مهريه همسر مثلا ۵۰۰ سكه طلا باشد، مردان تنها ملزم به پرداخت ۱۱۰ سكه طلا خواهند بود.

در حالي‌كه قانون مهريه سال ۹۹ در جهت حبس‌زدايي و كمتر كردن آمار زندانيان مهريه در نظر گرفته مي‌شود.

بدان معني است كه پس از مطالبه مهريه توسط زن، تنها تا سقف ۱۱۰ سكه، محكوميت‌هاي مالي به همراه خواهد داشت.

يعني زن مي‌تواند تا سقف ۱۱۰ سكه طلا حكم جلب شوهر خود را از دادگاه بگيرد. اما مابقي مهريه نيز بايد پرداخت شود.

مرد مي‌تواند درخواست تقسيط (قسط‌بندي) بدهي را ارائه دهد. اين مقدار تقسيط شده مي‌تواند با تعيين ميزان و شرايط اقساط توسط دادگاه، به زن پرداخت شود.

قوانين حاكم بر تعيين مهريه

• مهريه بايد مشروع (قانوني) باشد و ارزش داد و ستد اقتصادي داشته باشد.
• زن بايد بتواند مالك آن شود، يعني مهريه بايد قابل انتقال به وي باشد.
• تعهد و الزام به انجام كاري توسط شوهر مي‌تواند به عنوان مهريه زن در نظر گرفته شود.
• عدم دسترسي به مهريه تعيين شده در زمان عقد، آن را باطل مي‌كند.
• اجازه مالك در لحاظ نمودن اموالي كه به شوهر تعلق ندارد، به عنوان مهريه ضروري است.
• مهريه بايد قابل ارائه و تسليم باشد. اگر زوج توانايي تسليم آن را نداشته باشد اما زوجه قادر به تصاحب آن باشد، اين مهريه نيز صحيح است.
• بايد ميزان مهريه به‌طور دقيق مشخص شود، وجود شك و شبهه يا تعيين چند چيز براي مهريه قابل استناد نيست.

آخرين وضعيت مراحل اجرا گذاشتن مهريه و توقيف فوري در ۱۴۰۰

توجه كنيد مطابق بخشنامه‌اي كه توسط رياست محترم قوه قضائيه صادر شده است كليه محاكم ايران از پذيرش دادخواست مهريه در ابتدا بدون مراجعه قبلي به اداره ثبت منع شده‌اند.

با اين توضيح كه چه وكيل مهريه داشته باشيد يا خودتان به شخصه اقدام مي‌كنيد گام اول مراجعه به دفتر ازدواجي است كه عقد آن‌جا ثبت رسمي شده است و در ادامه درخواست صدور اجراييه براي هر مقدار از مهريه.

گام بعدي مراجعه به اداره ثبت اسناد و املاك (اداره اجراي مهريه) است.

در اينجا اولا مي‌شود زوج را ممنوع‌الخروج كرد و ثانيا مي‌توان اموال او را درخواست توقيف داد و اگر اموالي نباشد و مشخصات را ندانيد اداره مذكور از مراجعه ذي صلاح مثل راهور يا بانك استعلام مي‌كند.

پيشنهاد مطالعه: براي آشنايي با نكات حقوقي آيا مهريه زن خيانتكار، پرداخت مي‌شود؟ مطالعه كنيد.