مجله دلتا

مجله حقوقي

آيا افزايش و كاهش مهريه بعد از عقد امكان دارد؟

۱۸ بازديد

مهريه جزو اولين توافقات زن و شوهر است كه ميزان آن را معمولا دختر تعيين مي‌كند يا اينكه دختر و پسر با هم سر يك مال مشخص و مبلغ معين به توافق مي‌رسند.

شرايط افزايش و كاهش مهريه

ممكن است در اثر هيجانات، احساس و عواطف، ميزان مهريه تعيين شده بسيار زيادتر از توانايي مرد باشد يا بلعكس ميزان مهريه زن بسيار ناچيز تعيين شده باشد. حال سوال اينجاست كه آيا مي‌توان مهريه تعيين شده را بعد از ازدواج و فروكش شدن احساسات، كم يا زياد كرد؟ در اين مطلب از مجله دلتا به موضوع شرايط افزايش و كاهش مهريه مي‌پردازيم.

 افزايش مهريه بعد از عقد ازدواج

افزايش مهريه در سند ازدواج، با اقرارنامه رسمي پذيرفته نمي‌شود. در نتيجه اگر زن و مرد خواهان افزايش مهريه هستند مي‌تواند از طريق ساير تعهدات مالي مثل صدور چك يا سفته، صلح اموال، فروختن مال و ساير تعهدات الزام‌آور ديگر كه در قوانين آمده است اقدام به افزايش مهريه كنند.

پس منعي براي افزايش وجود ندارد ولي اين مال جديد افزايش يافته ديگر ماهيت مهريه ندارد. مهريه همان است كه حين عقد مشخص شده است. در واقع افراد مي‌توانند با يك توافق جديد بين خودشان مبلغي را تعيين كنند. زوجين مي‌توانند اين را افزايش مهريه بدانند اما قرارداد جديد احكام خود را دارد و تابع مهريه نيست.

 كاهش مهريه بعد از عقد ازدواج

مهريه شرعي همان است كه در سند ازدواج مقرر شده است. پس در نتيجه، كاهش مهريه نيز منع قانوني دارد. البته منظور از اين كاهش، كاهش ميزان مهريه در خود سند ازدواج است وگرنه كه زن مي‌تواند براي كاهش مهريه تعيين شده به يكي از دفاتر اسناد رسمي مراجعه و مهريه را ببخشد.

در كاهش يا كلا بخشش مهريه آگاه باشيد كه اگر به موجب سند رسمي زن تمام مهريه يا بخشي از آن را ببخشد، ديگر نمي‌تواند براي همان قسمت بخشيده شده از طريق مراجع قضايي يا اجراي ثبت اقدام به مطالبه مهريه كند. عملا مهريه تعيين شده در سند ازدواج نيز آثار مالي خود را به موجب سند بعدي كاهش يافته از دست مي‌دهد.

افزايش و كاهش مهريه

نتيجه گيري

به‌طور كلي در مطالب بالا صريحا بيان كرديم كه هرگونه تغيير مهريه اعم از افزايش يا كاهش در سند ازدواج منع شده است. براي اطلاع از انواع مهريه و شرايط تبديل آن به مطلب آيا مي‌توان مهريه عندالاستطاعه را به عندالمطالبه تبديل كرد؟ مراجعه كنيد.

مهريه تعيين شده در سند ازدواج، مهريه شرعي و غيرقابل تغيير است. در خصوص افزايش مهريه نيز بعد از عقد ازدواج منع قانوني وجود دارد اما زوجين مي‌توانند در قالب ساير اسناد تعهدآور مالي يا عقود حقوقي مهريه را توافقي ميان خود افزايش دهند.

در خصوص كاهش نيز زن مي‌تواند با حضور در دفاتر اسناد رسمي نسبت به بخشش قسمتي يا تمام مهريه اقدام كند.

تغيير مهريه

پيشنهاد مطالعه: براي آشنايي با نكات حقوقي مطلب در اين شرايط زن مي‌تواند حتي بدون دليل طلاق بگيرد را مطالعه كنيد.

شيوه‌هاي جديد كلاهبرداري از طريق تلفن‌همراه

۱۹ بازديد

كلاهبرداري از شايع‌ترين جرايمي است كه در جامعه رخ مي‌دهد و مبناي اصلي اين جرم، فريب دادن ديگران از طريق انجام عمليات متقلبانه است.

كلاهبرداري از طريق تلفن همراه

پيشرفت علم و تكنولوژي باعث شده است تا هر روز راه‌هاي جديدي براي كلاهبرداري پيدا شود تا كلاهبرداران بتوانند براي رسيدن به مقاصد شوم خود از آن‌ها استفاده كنند. در اين مطلب از مجله دلتا به موضوع كلاهبرداري از طريق تلفن همراه مي‌پردازيم.

كلاهبرداري از طريق تلفن همراه

يكي از ابزارهايي كه با پيشرفت علم و تكنولوژي، استفاده از آن در نزد افراد همه‌گير شده، تلفن همراه است. گسترش استفاده از تلفن همراه تبعات متفاوتي را در جامعه به وجود آورده است.

اگر چه فوايد اين وسيله كم نيست و همه افراد از آن بهره مي‌برند اما فراگير بودن تلفن همراه، توجه كلاهبرداران را به اين وسيله جلب كرده است تا با ارسال پيامك، به كلاهبرداري از كاربران تلفن همراه بپردازند.

گاهي اوقات به كاربران تلفن همراه، پيامك‌هايي فرستاده مي‌شود كه حاوي پيام خاصي براي افراد است و در آن به شخص گفته مي‌شود كه در صورت ارسال پيامكي با متن و محتواي تعيين‌شده، از طريق تماس با يك شماره خاص يا يك پيش‌شماره منحصر به فرد، مبلغي به عنوان هديه به سيم‌كارت او افزوده خواهد شد يا اينكه در يك مسابقه و قرعه‌كشي با جوايز ميلياردي و بسيار ارزنده شركت داده خواهند شد.

در اين‌گونه مواقع با ارسال پيامك به عنوان پاسخ، مبلغي از اعتبار سيم‌كارت قرباني كسر و به سيم‌كارت ارسال‌كننده اصلي پيامك منتقل مي‌شود.

اگر چه اين مبلغ قابل توجه نيست اما با توجه به بالا بودن تعداد قربانيان، مبلغ بسيار كلاني به جيب كلاهبرداران خواهد رفت.

اما براي بررسي اين موضوع بايد ديد كه كلاهبرداري چيست؟  آيا اركان جرم كلاهبرداري در اين‌گونه موارد صادق است و ما اين عمل را مي‌توانيم كلاهبرداري بدانيم يا خير؟

كلاهبرداري چيست؟

كلاهبرداري عبارت از بردن مال غير با توسل به وسايل متقلبانه توأم با سوء نيت است.

توسل به وسايل متقلبانه

براي تحقق جرم كلاهبرداري، فرد كلاهبردار بايد با انجام يك فعل مثبت مادي، به اخذ پول يا مال ديگر از قرباني اقدام كند.
در رابطه با پيامك‌هاي مشكوك، شخص كلاهبردار با ارسال يك پيامك خود را نماينده يك شركت تبليغاتي يا مسئول برگزاري يك مسابقه يا غيره معرفي مي‌كند تا با تحريك مخاطب او را فريب دهد

كلاهبرداري با تلفن همراه

ربودن مال ديگري

ركن ديگر جرم كلاهبرداري اين است كه شخص كلاهبردار با اقدامات خود موفق به اخذ و بردن مال غير شود. با توجه به اين موضوع، درصورتي‌كه كسي به ربودن اعتبار موجود در سيم كارت ديگري اقدام كند، اگر چه مبلغ اعتبار كم باشد مثلا هزار تومان يا حتي كمتر، اما دراين‌صورت جرم كلاهبرداري واقع شده است.

سوءنيت

يكي ديگر از اركان جرم كلاهبرداري اين است كه كلاهبردار سوء‌نيت داشته باشد. شخص كلاهبردار بايد به نيت ربودن مال ديگري اقدام به ارسال پيامك يا برقراري تماس كرده باشد. اگر به‌طور اتفاقي اين عمل را انجام داده و از قضا از اعتبار سيم‌كارت ديگري به سيم كارت او منتقل شد اين عمل او به دليل نداشتن سوءنيت جرم محسوب نمي‌شود.

 تلفن همراه

پيشنهاد مطالعه: براي آشنايي با نكات حقوقي مطلب پرداخت وام، دامي كه كلاهبرداران پهن مي‌كنند  را مطالعه كنيد.

معامله با سالمندان در چه صورت باطل است؟

۱۷ بازديد

گاهي سالمند در شرايط حجر و ناتواني قرار مي‌گيرد، يعني قدرت تشخيص مسائل اقتصادي را ندارد و قادر به تشخيص مصلحت خود نيست.

معامله كردن با سالمندان

برخي افراد به دليل ضعف در تصميم‌گيري، تحت عنوان معاملات محجورين مورد حمايت قانون‌گذار قرار دارند. اين افراد هم مانند ديگر اشخاص جامعه معاملاتي انجام مي‌دهند كه درستي يا نادرستي آن معامله محل ترديد است. در اين مطلب از مجله دلتا به بررسي موضوع معامله كردن با سالمندان مي‌پردازيم.

معامله با سالمندان

در قانون امور حسبي، براي افرادي كه به واسطه ضعف، قدرت تشخيص مسائل اقتصادي را ندارند و قادر به تشخيص مصلحت خود نيستند، تدابيري انديشيده شده است.

اولين مرحله آن صدور حكم حجر براي اين افراد است. با اين حكم مانع سوءاستفاده افراد سودجو از شخص محجور مي‌شوند. از طرفي قانون نسبت به اين اشخاص محدويت‌هايي را نيز اعمال مي‌كند. تا جايي كه حتي به اشخاص محجور اجازه هيچ‌گونه تصرفي در اموالشان را نمي‌دهد و علت اين امر جلوگيري از سوءاستفاده‌هاي احتمالي از شخص محجور است.

طبق قانون، دادگاه موظف است براي اين اشخاص قيم تعيين كند. شخص قيم بر اعمال و معاملات وي نظارت كرده تا ضرر و زيان مالي به وي وارد نشود.

پس از تعيين قيم همه دارايي و اموال شخص محجور در اختيار وي قرار مي‌گيرد. او بايد اموال و دارايي شخص محجور را مديريت كند. قيم حق ندارد هيچ‌گونه دخل و تصرفي را كه خلاف مصلحت محجور است در اموال و دارايي وي ايجاد كند.

اگر سالمندي كه محجور است، قبل از فوت خود اقدام به انجام معاملاتي به ضرر خود و وراثش كند و ورثه ايشان از انجام چنين معاملاتي اطلاعي نداشته باشند و  بعد از فوت سالمند محجور مطلع شوند، مي‌توانند با ارائه اسناد و مدارك و شهودي، حجر متوفي را اثبات كرده و تقاضاي ابطال معاملات صورت گرفته را بخواهند، كه دراين‌صورت تمام معاملات متوفي محجور قبل از فوتش هم باطل خواهد شد.

معاملات محجورين

مطلب پيشنهادي: براي آشنايي با نكات حقوقي بيشتر مطلب پرداخت وام؛ دامي كه كلاهبرداران پهن مي‌كنند را مطالعه كنيد.

تفاوت‌هاي بسيار مهمي كه ازدواج دائم و موقت دارند

۲۴ بازديد

زن و مرد به دو صورت مي‌توانند به عقد نكاح يكديگر درآيند: نكاح دائم و نكاح موقت. كه نكاح موقت نيز در حقوق ايران مورد پذيرش قرار گرفته و به شكل يك نهاد قانوني در آمده است و قانون‌گذار براي آن آثار حقوقي خاصي در نظر گرفته است.

تفاوت هاي ازدواج دائم و موقت

مطابق قوانين و مقررات كشور ما دو نوع ازدواج پذيرفته شده است كه شامل ازدواج دائم و ازدواج موقت است. اگر چه اين دو نوع ازدواج شباهت‌هايي با يكديگر دارند، در مواردي نيز با يكديگر تفاوت‌هايي دارند كه شناسايي اين نوع شباهت‌ها و تفاوت‌ها به جهت آشنايي زوجين با حقوق و تكاليف خود بسيار مهم خواهد بود. در اين مطلب از مجله دلتا به موضوع تفاوت هاي ازدواج دائم و موقت مي‌پردازيم.

تفاوت ازدواج دائم و موقت

نفقه

در عقد دائم نفقه بر عهده شوهر است. ولي در عقد موقت زن حق نفقه ندارد مگر اينه شرط شده باشد يا آنكه عقد مبني بر آن جاري شده باشد.

ارث

در عقد دائم زن از همسرش ارث مي‌برد ولي در عقد موقت زن مطلقا از همسرش ارث نخواهد برد.

مهريه

اگر در نكاح دائم مهر ذكر نشده باشد يا عدم مهر شرط شده باشد نكاح صحيح است و طرفين مي‌توانند بعد از عقد مهر را به تراضي تعيين كنند و اگر قبل از تراضي بر مهر معين بين آنها نزديكي واقع شود زن مستحق مهرالمثل خواهد بود ولي در نكاح موقت عدم تعيين مهريه در عقد موجب بطلان است. (بنابراين در عقد موقت بايد از همان ابتدا مهريه تعيين شود)

موجبات انحلال

طلاق مختص عقد دائم است و در نكاح موقت راه ندارد بلكه طريق اصلي و عمده انحلال نكاح موقت، بذل مدت است. (ضمن اينكه فسخ نكاح هم در نكاح دائم وجود دارد و هم در نكاح موقت)

ازدواج دائم و موقت

عده

عده طلاق و فسخ نكاح  سه ماه است ولي عده فسخ نكاح و بذل مدت و انقضاء آن در مورد نكاح موقت ۴۵ روز است.

ثبت

عدم ثبت ازداج دائم جرم است ولي عدم ثبت ازدواج موقت جرم نيست مگر در سه مورد كه ثبت ازدواج موقت الزامي است و داراي مجازات است:

  • باردار شدن زن
  • توافق طرفين
  •  شرط ضمن عقد

تعيين زمان

در عقد دائم لازم نيست براي محرميت مدتي تعيين شود ولي در عقد موقت بايد طرفين بر يك زمان مشخص توافق نمايند.

شرايط ازدواج موقت

پيشنهاد مطالعه: براي آشنايي با نكات حقوقي مطلب مهريه‌هايي كه نه مي‌توان داد نه مي‌توان گرفت  را مطالعه كنيد.

پس گرفتن جهيزيه پس از فوت شوهر چه شرايطي دارد؟

۱۹ بازديد

پس از فوت شوهر، زن بايد توانايي آن را داشته باشد كه به راحتي زندگي خويش را ادامه دهد و حق يا حقوقي كه پيش از درگذشت شوهر داشته، در نبود او نيز داشته باشد؛ مطالبه مهريه و استرداد جهيزيه يكي از اين حقوق است.

پس گرفتن جهيزيه پس از فوت

زن نيز مانند مرد مي‌‌تواند در اموال خود هر تصرفي كه خواست، انجام دهد و در مسائل مالي خود استقلال تام دارد‌. درصورتي‌كه زن در اوايل زندگي زناشويي، جهيزيه خريداري كرده و با خود به خانه همسر برده باشد، اجازه دارد تا در نبود شوهرش جهيزيه را مطالبه كند. در اين مطلب از مجله دلتا به موضوع پس گرفتن جهيزيه پس از فوت مي‌پردازيم.

استرداد جهيزيه پس از فوت شوهر

يكي از روش‌هاي آسان براي پس گرفتن جهيزيه آن است كه خانواده دختر از قبل و در هنگام تامين وسايل، ليستي از تمام اقلام تهيه شده آماده نمايند.

اين ليست به نام سياهه شناخته مي‌شود. معمولا در برگه آخر عقدنامه ازدواج يا برگه‌اي جداگانه قيد مي‌شود و با امضاي شوهر و شهادت دو نفر از اقوام مرد، حكم يك سند عادي را پيدا مي‌كند كه بعدا براي پس گرفتن جهيزيه كار شما را راحت مي‌كند.

اما در حالت ديگر ممكن است خانواده دختر اقدام به تهيه ليست سياهه نكرده باشند. در اين‌صورت اثبات اين امر كه وسايل داخل خانه به عنوان جهيزيه زن است نه براي شوهر، دشوار است.

در اين حالت معمولا اموال اختصاصي هر يك از زوجين به خود آنان تعلق دارد و اموال مشترك به‌صورت مشترك ميان آنان تقسيم خواهد شد. مگر آن‌كه هر يك از زوجين دليل و مدركي براي تعلق آن مال به خود داشته باشند.

پس گرفتن جهيزيه

نحوه طرح دادخواست استرداد جهيزيه بعد از فوت شوهر

براي استرداد جهيزيه در ابتدا لازم است زن دادخواست پس گرفتن جهيزيه را تقديم دادگاه نمايد.

توجه داشته باشيد از آن‌جا كه مالك اصلي جهيزيه زن است بنابراين با فوت شوهر، اسباب و اثاثيه‌اي كه به عنوان جهيزيه مدنظر است جزو تركه (اموال برجا مانده از شوهر) به حساب نمي‌آيد.

در حقيقت پس دادن جهيزيه زن ديني است كه بر گردن شوهر است. بنابراين پيش از تقسيم ارث ميان وراث شوهر، جهيزيه بايد به زن پس داده شود.

اين مورد اعم از آن است كه عين جهيزيه باقي باشد يا به‌طور عمدي قبل از فوت، توسط شوهر از بين رفته باشد.

براي مثال ممكن است شوهر پيش از فوت خود و بدون اجازه زن اموالي از جهيزيه را به فروش برساند. حال با فوت او امكان مطالبه قيمت يا مثل آن وسيله از ارث او وجود دارد.

در اين حالت زن مي‌تواند دادخواست استرداد جهيزيه عليه وراث مرد را به همراه اصل عقدنامه و ليست سياهه يا فاكتور خريد در دادگاه طرح نمايد.

پس گرفتن جهيزيه زن

پيشنهاد مطالعه: براي آشنايي با نكات حقوقي مطلب  آيا مي‌توان مهريه عندالاستطاعه را به عندالمطالبه تبديل كرد؟  را مطالعه كنيد.

مجازات تهمت رابطه نامشروع به همسر چيست؟

۲۹ بازديد

زماني‌كه شخصي، به ديگري عملي ناپسند را نسبت مي‌دهد كه در واقع، آن را انجام نداده است، تهمت زدن محقق مي‌شود كه در دين اسلام بسيار ناپسند است. به ويژه در صورتي‌كه تهمت زدن به ديگران، به خاطر انجام دادن اعمال نامشروعي مانند زنا، يا رابطه نامشروع باشد.

مجازات تهمت زدن به همسر

در برخي موارد، تهمت زدن به همسر در پي بروز برخي اختلافات ميان زوجين اتفاق مي‌افتد. تهمت زدن به همسر در قانون، جرم انگاري شده و براي آن، مجازات‌هايي مقرر گرديده است. در اين مطلب از مجله دلتا به موضوع مجازات تهمت زدن به همسر مي‌پردازيم.

جرم تهمت زدن به همسر

تهمت زدن به همسر و اتهام وارد نمودن به وي، بدون اينكه شخص بتواند صحت يا درست بودن اتهام وارده را اثبات نمايد، نوعي جرم تلقي مي‌شود كه قابل شكايت و رسيدگي در دادگاه است. اما ممكن است اين سوال مطرح شود كه جرم تهمت زدن به همسر چيست؟ در چه شرايطي محقق مي‌شود؟

در پاسخ به اين سوال، بايد گفت كه به‌طور كلي جرم تهمت زدن به همسر، مي‌تواند به‌صورت‌هاي مختلفي شكل گيرد كه در نوع مجازات آن، تاثيرگذار خواهد بود.

  • اولين مورد زماني است كه مردي، به همسر خود تهمت مي‌زند با فرد ديگري، رابطه نامشروع برقرار نموده است. برقراري رابطه نامشروع، به اين معنا است كه زن با مردي غير از همسر خود، اعمالي از قبيل بوسيدن، گرفتن دست، هم آغوشي، ارتباطات كلامي و رفتاري عاشقانه و مواردي از اين قبيل را انجام داده است.
  • مورد بعدي زماني است كه مرد، به همسر خود اتهام يا تهمت برقرار نمودن زنا (رابطه جنسي) را وارد كند. جرم زنا با جرم رابطه نامشروع متفاوت است.
    مجازات تهمت زدن

     

    مجازات تهمت زدن به همسر 

  • بر اساس ماده ۶۹۷ قانون مجازات اسلامي، در صورتي‌كه شخصي، به همسر خود تهمت رابطه نامشروع وارد نمايد، به مجازات جرم افترا محكوم خواهد شد. افترا، همان تهمت زدن به ديگري است بدون آنكه بتواند صحت آن را اثبات نمايد. به عبارت ديگر، اگر مردي همسر خود را متهم به جرم رابطه نامشروع نموده و نتواند از طريق يكي از راه‌هاي اثبات رابطه نامشروع، اين امر را ثابت نمايد به مجازات افترا محكوم مي‌شود. يعني حبس از يك ماه تا يك سال يا ۷۴ ضربه شلاق تعزيري محكوم مي‌شود.
  • همچنين طبق قانون مجازات اسلامي، در صورتي‌كه يكي از زوجين، به همسر خود تهمت برقراري زنا (رابطه جنسي) را بزند اما نتواند اقدام به اثبات جرم نمايد به استناد ماده ۲۴۵ قانون مجازات اسلامي، به مجازات جرم قذف محكوم خواهد شد. جرم قذف، مجازات حدي دارد كه اين مجازات، عبارت است از ۸۰ ضربه شلاق حدي.

تهمت زدن به همسر

پيشنهاد مطالعه: براي آشنايي با نكات حقوقي مطلب اثبات رابطه نامشروع و مزاحمت از طريق پيامك را مطالعه كنيد.

زناني كه براي خروج از كشور نياز به اجازه شوهر ندارند

۱۳ بازديد

يكي از دغدغه‌هاي بسياري از زنان و دختران، بحث اجازه خروج از كشور است كه با توجه به قانون كشورمان محدوديت‌هايي براي اين قشر از جامعه ايجاد شده است.

زناني كه براي خروج از كشور نياز به اجازه شوهر ندارند

زن براي خروج از كشور نياز به اجازه همسرش دارد. مطابق با ماده ۱۸ قانون گذرنامه خانم‌هاي متاهل در هر سني كه باشند بايد براي خروج از كشور از شوهر خود اجازه داشته باشند. شوهر در هر زماني‌كه از اجازه خود منصرف شد مي‌تواند با مراجعه به پليس گذرنامه نسبت به جلوگيري از خروج همسر خود اقدام كند كه در اين‌صورت گذرنامه زن ضبط مي‌شود، اما چه زناني براي خروج از كشور نياز به اجازه همسر خود ندارند؟ در اين مطلب از مجله دلتا به موضوع خروج از كشور زنان بدون اجازه مي‌پردازيم.

شرايط اذن خروج از كشور براي زنان و دختران

  • مطابق با ماده ۱۸ قانون صدور گذرنامه، تمامي دختران زير ۱۸ سال براي خروج از كشور نياز به اذن ولي قهري يعني پدر و در صورت فوت، جد پدري دارند.
  • چنانچه دختري ازدواج نمايد، اجازه خروج از كشور در اختيار شوهر خواهد بود.
  • اگر زني قبل از ازدواج با رعايت شرايط قانوني، موفق به اخذ گذرنامه شود، پس از ازدواج تا پايان مهلت اعتبار گذرنامه مي‌تواند از كشور خارج شود. اما براي تمديد گذرنامه نيازمند اذن شوهر خواهد بود.
  • اذن خروج از كشور صرفا، با وكالت رسمي و در دفتر اسناد رسمي قابل قبول خواهد بود.
  • چنانچه مرد به زن اجازه خروج از كشور را بدهد، مي‌تواند در شرايطي خاص (مثلا الزام به تمكين) و پس از صدور حكم قطعي، تقاضاي ممنوع‌الخروج شدن همسر خود را داشته باشد.
  • چنانچه ثابت شود، كه سفر زن يا دختر به خارج از كشور ضروري و به مصلحت وي است (مثلا براي درمان) در اين شرايط زن مي‌تواند با حكم دادگاه و بدون اذن پدر و يا همسر از كشور خارج شود.
  • در طلاق توافقي در صورتي‌كه زوجين فرزند دختر داشته و حضانت به مادر سپرده شده، پيشنهاد مي‌گردد كه در هنگام اجراي صيغه طلاق، زوجه يك وكالت رسمي براي انجام امور گذرنامه و خارج كردن دختر به قصد سفر سياحتي، زيارتي و غيره از همسر خود بگيرد.

 خروج از كشور زنان

زناني كه به اجازه شوهر براي خروج از كشور نياز ندارند

  • خانم‌هايي كه با همسر خود مقيم خارج از كشور هستند.
  • زناني كه با مرد خارجي ازدواج كرده‌ و به تابعيت ايراني خود باقي مانده‌اند نياز به اجازه همسر ندارند.
  • به موجب نظريه شوراي نگهبان، زناني كه عازم سفر حج تمتع هستند نيز از اين قانون مستثني شده‌اند.
  • در موارد اضطراري نيز در صورت اجازه دادستان شهرستان امكان صدور گذرنامه وجود دارد، اما اين شرايط ضروري در قانون تعريف نشده و تشخيص آن به اختيار دادستاني است.

اجازه خروج از كشور

پيشنهاد مطالعه: براي آشنايي با نكات حقوقي مطلب مهريه‌هايي كه نه مي‌توان داد نه مي‌توان گرفت را مطالعه كنيد.

همه چيز درباره استفاده از حياط در آپارتمان

۱۶ بازديد

حتما در مورد مشاعات ساختمان، درگيري‌ها و اختلافات پيرامون آن بسيار شنيده‌ايد. در عصر آپارتمان‌نشيني يك از موارد هميشگي مورد بحث بين ساكنين آپارتمان، مشاعات و حد و حدود آن است.

استفاده اهالي ساختمان از حياط

بر اساس تعريفي كلي كه در ماده ۲ قانون تملك آپارتمان‌ها آمده است، هر قسمت از آپارتمان را كه در سند، مالكي براي آن عنوان نشده و همه ساكنين به‌طور مشترك از آن استفاده مي‌كنند، مشاعات ساختمان مي‌نامند. در اين مطلب از مجله دلتا به موضوع استفاده اهالي ساختمان از حياط مي‌پردازيم.

مشاعات ساختمان

قانون مشاعات ساختمان مطابق صورت جلسه تفكيك آپارتمان‌ها اختصاص به آپارتمان خاصي ندارد و مشترك و مورد استفاده همه متصرفان قانوني است. اين قسمت‌ها غيرقابل انتقال است و هر مالكي يا به نسبت مالكيت خود يا مساحت آپارتمانش، در آن به‌صورت مشترك و مشاعي سهيم است.

چه قسمت‌هايي از ساختمان جزو مشاعات محسوب مي‌شود؟

زمين ساختمان، پشت بام، درب ورودي، راهرو، پنجره‌هاي راهرو، آسانسور، ورودي پاركينگ، پاركينگ اضافي، پله‌ها، شوفاژخانه، تاسيسات مشترك، انشعابات مشترك، حياط، لابي و باغچه.

در چه صورت اهالي ساختمان نمي‌توانند از حياط استفاده كنند؟

در يك ساختمان چند طبقه تمام اعضاي ساختمان حق استفاده از قسمت‌هاي مشاعي را دارند. هر چند حق استفاده براي تمام مالكين طبقات يك ساختمان از قسمت‌هاي مشاعي از جمله حياط و تراس و بالكن و زيرزمين و غيره همواره وجود دارد، اما تحت شرايطي اين حق گاهي اوقات براي تمام افراد وجود ندارد.

اين حق زماني قابليت اعمال دارد كه امكان دسترسي به قسمت‌هاي مشاعي براي مالكان ساختمان مقدور باشد. در غير اين‌صورت استفاده از اين حق مقدور نخواهد بود.

البته تصرف كردن به قصد جلوگيري از ورود به حياط مشاعي كه مالكين ديگر امكان دسترسي به آن را دارند، امكان‌پذير نيست.

گاهي اوقات يكي از مالكان منحصرا دسترسي به حياط را دارد و راه ورود به حياط تنها از خانه يك مالك است كه در اين‌صورت اين حياط مشاعي نيست. زيرا اين امر به لحاظ نحوه احداث ساختمان و كيفيت استقرار آپارتمان است.

استفاده از مشاعات

پيشنهاد مطالعه: براي آشنايي با نكات حقوقي مطلب پرداخت وام، دامي كه كلاهبرداران پهن مي‌كنند  را مطالعه كنيد.

حقوقي كه زنان در ازدواج از آن بي‌خبرند

۲۲ بازديد

يكي از موارد بسيار مهمي كه هميشه موجب بحث و جدل بوده است حقوق زن در ازدواج است.

حقوق زنان در ازدواج

هر زني كه مي‌خواهد ازدواج كند بايد به خوبي در مورد حقوق خود اطلاعات لازم را داشته باشد. طرز فكرهاي اشتباه و تعصباتي كه وجود دارند نبايد در حقوق زنان جاي بگيرد و قانون هم به خوبي اين مورد را در نظر دارد. در اين مطلب از مجله دلتا به موضوع حقوق زنان در ازدواج مي‌پردازيم.

 معرفي انواع حقوق زن در ازدواج

برخي از مهم‌ترين حقوق زن در ازدواج كه شما بهتر است با آن آشنايي داشته باشيد عبارت است از:

  • حق زن در مورد استفاده از شروط ضمن عقد نكاح

در مورد اين قانون بايد بدانيد كه زن زمان عقد كردن مي‌تواند هر شرطي كه دارد را بيان كند و آن را بر مرد اعمال نمايد. شروط زمان عقد ثبت مي‌شود و مرد نيز از آن اطلاع دارد. البته كه بايد بدانيد اين شروط نبايد مخالف قانون و اسلام باشد.

  • اعطاي حق وكالت در طلاق

بر اساس قانون بايد بدانيد كه طلاق بر عهده مرد است. اما زن قادر است كه اين حق يك طرفه را باطل سازد و از شوهر خود حق طلاق را دريافت كند. به‌صورت قانوني بايد بدانيد كه حقوق زن در ازدواج مبني بر طلاق امكان‌پذير نيست، ولي مي‌تواند حق وكالت در طلاق را براي خود دريافت كند.

  •  حق مهريه

يكي از ديگر حقوق زن در ازدواج حق مهريه است كه زن هر زمان مايل باشد مي‌تواند از آن استفاده كند. در واقع شما بايد بدانيد كه مهريه يكي از اختيارات زن است و هر زمان كه مايل باشد مي‌تواند حق خود را دريافت كند. براي آشنايي بيشتر با قوانين مهريه مطلب آيا مي‌توان مهريه عندالاستطاعه را به عندالمطالبه تبديل كرد؟ را مطالعه كنيد.

حقوق زنان

  • حق نفقه

شما بايد بدانيد كه از ديگر حقوق زن در ازدواج نفقه است و مرد موظف است آن را پرداخت كند. تامين مخارج مسكن و زندگي زن بر عهده مرد است و زن در صورتي‌كه آن‌ها را از مرد دريافت نكند مي‌تواند به دادگاه خانواده شكايت كند. نفقه يكي از قوانين شرعي و قانوني است كه مرد بايد از آن اطلاع داشته و به زن پرداخت كند.

  • حق شيردهي به فرزندان

يكي از ديگر قوانين و حقوق زن در ازدواج كه زن بايد از آن اطلاع داشته باشد حق شيردهي است. در مورد اين قانون بايد بدانيد كه شما مي‌توانيد حق شيردهي به فرزندان را از شوهر خود دريافت كنيد. قانون مرد را مكلف مي‌سازد كه اين حق را به زن ارائه دهد و زن هم آن را مطالبه كند.

  • اجرت‌المثل

يكي از مهم‌ترين موضوعات حقوقي كه براي زنان در قانون در نظر گرفته شده بحث اجرت‌المثل است. اجرت‌المثل يعني اگر زن در طول زندگي مشترك و در خانه شوهر خود كاري كه شرعا و قانونا وظيفه او نبوده را انجام دهد، مستحق دريافت پول است.

حقوقي كه زنان در ازدواج دارند

پيشنهاد مطالعه: براي آشنايي با نكات حقوقي مطلب مهريه‌هايي كه نه مي‌توان داد نه مي‌توان گرفت را مطالعه كنيد.

در اين شرايط زن مي‌تواند حتي بدون دليل طلاق بگيرد

۱۶ بازديد

زن و مرد با عقد ازدواج و با هزار اميد و آرزو زندگي مشترك خود را شروع مي‌كنند. اما گاهي در مسير زندگي مشترك به اين نتيجه مي‌رسند زندگي در كنار ديگري برايشان غيرقابل‌تحمل مي‌شود، براي همين تصميم به جدايي و طلاق مي‌گيرند.

شرايط طلاق زن بدون دليل

طلاق به معني پايان دادن به زندگي مشترك و جدايي زوجين از يكديگر است كه با تشريفات خاصي به درخواست مرد يا به درخواست زن يا به صورت توافقي واقع مي‌شود. در اين مطلب از مجله دلتا به موضوع شرايط طلاق زن بدون دليل مي‌پردازيم.

طلاق به درخواست زن

اين امر در كشور ما كه طلاق به درخواست مرد بدون هيچ دليل خاصي امكان دارد پذيرفته شده است. مرد براي طلاق دادن همسرش صرفا بايد تمام حقوق مالي زن را به او بپردازد و نياز به داشتن دليل محكمه‌پسند براي جدايي و طلاق دادن زن ندارد. حتي مخالفت زن هم در طلاق از جانب مرد بي‌تاثير است.

اما در طلاق به درخواست زن اين‌گونه نيست كه زن بدون داشتن دليل محكمه‌پسند بتواند طلاق بگيرد. زن براي درخواست طلاق از دادگاه خانواده بايد عسر و حرج خود را كه مصاديق مختلفي دارد به دادگاه خانواده محل سكونت خودش يا محلي كه شوهر در آنجا اقامت دارد اثبات كند.

يا اينكه حق طلاق يا همان وكالت در طلاق داشته باشد. دراين‌صورت مي‌تواند به يكي از دفاتر خدمات الكترونيك قضايي مراجعه كند. همچنين دادخوست طلاق را تنظيم و ثبت كند تا از آنجا براي دادگاه خانواده ارسال شود.

دلايل زن براي درخواست طلاق

  •  اثبات يكي از شروط دوازدهگانه ضمن عقد ازدواج اگر مرد آن را امضا كرده باشد.
  • اثبات عسر و حرج در زندگي با شوهر.
  • نداشتن رابطه جنسي شوهر با زن براي مدت غير متعارف.
  • داشتن اعتياد شوهر كه مضر باشد و به اساس زندگي خانوادگي ضربه وارد كند.
  • نپرداختن نفقه حداقل به مدت ۶ ماه.
  • بيماري لاعلاج و سخت شوهر.
  • بچه‌دار نشدن مرد.
  • ازدواج مجدد بدون اجازه همسر اول.
  • تهيه نكردن منزل براي مدت غير متعارف.
  • كتك زدن و توهين كردن به زن به‌طوري كه ادامه زندگي براي او سخت و غيرممكن شود.
  • محكوميت شوهر به زندان به مدت بالاي ۵ سال يا ارتكاب به جرايمي كه بر خلاف شان زن است.
  • زن در دادگاه بتواند خيانت شوهر را ثابت كند.

طلاق زن بدون دليل

شرايط طلاق زن بدون دليل

 گفته شد اگر زن درخواست طلاق دهد و مرد راضي نباشد يعني مرد رضايت به طلاق نداشته باشد. طلاق زن بدون داشتن دليل از جمله اثبات يكي از شروط دوازدهگانه ضمن عقد كه مرد امضا كرده يا بدون اثبات عسر و حرج امكان‌پذير نيست.

مگر اينكه زن حق طلاق داشته باشد يا كراهت شديد نسبت به مرد داشته باشد و حاضر باشد براي گرفتن طلاق و جدايي كل مهريه‌اش را به شوهر ببخشد. به حدي اين كراهت زن نسبت به مرد بايد زياد باشد كه به هيچ عنوان حاضر به نزديكي و زندگي با شوهر نباشد.

 البته تصميم در اين مورد به نظر قاضي رسيدگي كننده به پرونده طلاق بستگي دارد و به اين معنا نيست كه با هر اظهار كراهت و بخشيدن مهريه زن به راحتي بتواند از شوهرش طلاق بگيرد.

شرايط طلاق زن

پيشنهاد مطالعه: براي آشنايي با نكات حقوقي مطلب تنها راهي كه مي‌توانيد پرينت تماس همسر خود را بگيريد را مطالعه كنيد.