مجله دلتا

رسيدهاي خودپرداز قابل استناد هستند اما از زاويه كيفري و طرح ادعاهايي با مضامين كيفري، مستلزم ارائه مستندات و ادله ديگري نيز هست.

يكي از مواردي كه در مبادلات پولي كارت به كارت از طريق خودپردازها مي‌توان به آن استناد كرد، رسيدهايي است كه بعد از اتمام عمليات نقل و انتقال وجوه، از دستگاه مذكور دريافت مي‌شود. در اين ميان اعتبار قانوني رسيدهاي دريافتي از خودپردازها در دعاوي حقوقي از نمونه سوالاتي است كه گاهي از سوي عموم مردم مطرح مي‌شود. در اين نوشتار از مجله دلتا به بررسي رسيد خودپرداز در كارت به كارت مي‌پردازيم و به اين پرسش كه آيا رسيد خودپرداز در كارت به كارت، مدرك قانوني است؟ پاسخ داده مي‌شود.

رسيد خودپرداز در كارت به كارت

رسيدهاي دريافتي كه از دستگاه‌هاي خودپرداز دريافت مي‌شوند اثبات‌كننده واريز وجوه به حساب مندرج در برگه‌هاي صادر شده است. تفسير ماده ۲۶۵ قانون مدني حاكي از اين موضوع است كه هيچ‌گونه نقل و انتقالات پولي به صورت بلاعوض و مجاني انجام نمي‌پذيرد و در واقع بدهي‌ در پيشينه آن وجود دارد.

در قالب اين ماده قانوني، شخص واريزكننده مي‌تواند خواستار استرداد مبلغي شود كه به حساب اشخاص حقيقي يا حقوقي واريز كرده است. مگر اينكه مدرك و مستنداتي ارائه شود كه ثابت كند قرض و بدهي از قبل ميان واريزكننده و دريافت‌كننده وجود داشته و مبلغ واريز شده در ازاي قرض انجام شده است.

تعدد طلب از سوي طلبكار

در خصوص ادعاي تعدد طلب از سوي طلبكار، در برابر رسيد دريافتي، شخص واريزكننده از دستگاه خود‌پرداز نيز مي‌توان چنين گفت كه ممكن است شخصي در دو يا سه مرحله مبالغي را به شخص واريزكننده پول (مديون) قرض داده باشد، در چنين شرايطي بايد مدركي ارائه شود كه ميزان اين طلب و يا تعدد دفعات پرداخت را به عنوان قرض ثابت كند.

بر اساس ماده ۲۸۲ قانون مدني ، تشخيص اينكه مبلغ واريز شده در ارتباط با كدام قرض يا دين بوده، به عهده شخص مديون است. در واقع اين فرد واريزكننده پول است كه تعيين مي‌كند ميزان وجه واريز شده براي تسويه كدام قرض پرداخت شده است.

براي آشنايي با نكات حقوقي بيشتر هك اينستاگرام چه مجازاتي دارد؟ را مطالعه كنيد.

مطابق ماده ۱۱۰۷ قانون مدني تهيه اسباب زندگي جزو نفقه زن محسوب شده و بر عهده شوهر است و زن تكليفي در تهيه آن ندارد.

امروزه بين خانواده‌هاي ايراني، طوري از مقوله جهيزيه صحبت مي‌شود كه كاملا حاكي از يك برداشت غلط در رابطه با جهيزيه است، بطوري كه بين عامه مردم مصطلح است كه ميزان مهريه با مقدار جهيزيه اهدايي از جانب خانواده دختر بايد متناسب باشد. حال آن‌كه اين طرز فكر جز از عدم آگاهي نشات نمي‌گيرد. در اين نوشتار از مجله دلتا به بررسي اين سوال مي‌پردازيم جهيزيه طبق قانون بر عهده كيست؟

جهيزيه طبق قانون بر عهده كيست؟

فراهم كردن وسايل لازم براي زندگي مشترك، تماما بر عهده شوهر بوده و جهيزيه اهدايي از جانب خانواده دختر صرفا نشانه محبت است و پيشكشي از سوي خانواده زن، از سر علاقه و احترام به فرزند بوده و نيز كمكي به زوج جوان در آستانه شروع زندگي‌شان است و قانونا خانواده دختر، هيچ وظيفه‌اي در اين خصوص ندارند.

جهيزيه جزو اموال و دارايي زن است و شوهر نسبت به جهيزيه در حكم امين است و مي‌تواند از وسايل منتفع شود و مالكيتي براي شوهر ايجاد نمي‌شود. بنابراين زن هر موقع كه بخواهد مي‌تواند جهيزيه را مطالبه كند يا مانع استفاده زوج از جهيزيه شود.

زن همچنين مي‌تواند از جهيزيه‌اش استفاده نكرده و از شوهر وسايل منزل را تقاضا كند. شوهر همچنين حق ندارد اسباب جهيزيه را بفروشد و در اين‌صورت مسئول جبران خسارت و برگرداندن عين يا مثل يا قيمت آن است و اين موضوع  تحت عنوان فروش مال غير مورد رسيدگي قرار مي‌گيرد.

البته در عرف، تا زمان بقاء زندگي مشترك، شوهر مي‌تواند از جهيزيه استفاده كند. جهيزيه دارايي زن است و در صورت فوت زن، همانند ساير اموال و دارايي‌ها به ارث مي‌رسد.

دعواي استرداد جهيزيه

در دعوي استرداد جهيزيه، ممكن است طرف مقابل دعوا بخواهد اموال را از بين ببرد و يا به آنها خسارت وارد كند، بنابراين زن بايد همراه با دادخواست استرداد جهيزيه مطابق ماده ۱۰۸ قانون آيين دادرسي مدني، تقاضاي صدور قرار تامين نيز بكند.

طبق ماده ۱۱۷ قانون آيين دادرسي مدني، چنانچه امكان تضييع و از بين رفتن اموال از طرف شوهر وجود داشته باشد، دادگاه بدون ابلاغ قرار را اجرا مي‌كند. در مواردي كه امكان جا‌به‌جايي و حيف‌و‌ميل اموال از طرف شوهر وجود دارد، حكم ورود به منزلي كه جهيزيه در آن قرار دارد نيز صادر مي‌شود تا طرف مقابل نتواند از ورود ماموران به منزل جلوگيري كند.

در صورت بروز اختلاف درمورد جهيزيه، دعواي استرداد جهيزيه مطرح مي‌شود. در جريان رسيدگي به دعواي استرداد جهيزيه، جلسه‌اي در دادگاه جهت استماع اظهارات طرفين تعيين مي‌شود.

معمولا در صورت وجود سياهه و امضاء و رسيد از جانب شوهر، ادعاي زن ثابت شده و شوهر ملزم به استرداد اموال مي‌شود. در غير اينصورت، قرار استماع شهادت شهود صادر شده، شهود به دادگاه دعوت مي‌شوند و مشاهدات خود را بيان مي‌دارند و در نهايت اگر ادعاي زن ثابت شود حكم به استرداد جهيزيه صادر مي‌شود و در صورت امتناع زوج از استرداد جهيزيه از طريق اجراي احكام دادگستري، نسبت به استرداد جهيزيه اقدام خواهد شد.

پيشنهاد مطالعه : براي آشنايي بيشتر با شرايط پس گرفتن جهيزيه “دادخواست استرداد جهيزيه و مراحل قانوني آن” را مطالعه كنيد.

ضامن شدن جزء مواردي است كه مسئوليت زيادي براي فرد ضامن در پي خواهد داشت.

از آنجا كه ضامن شدن مسئوليت زيادي براي فرد در پي دارد؛ در بخشي از قانون مدني ايران به صورت سرفصلي مجزا به اين موضوع پرداخته شده است. با توجه به اينكه در بسياري از موارد افراد ممكن است براي اموري چون دريافت وام از بانك يا استخدام و… نياز به ضامن داشته باشند، لازم است كه اشخاصي كه قصد دارند به عنوان ضامن معرفي شوند، نكاتي را مورد توجه قرار دهند تا بعد از امضاء ضمانت نامه دچار اختلاف و مشكلات حقوقي نشوند. در اين نوشتار از مجله دلتا به بررسي ضمانت و ضامن شدن مي‌پردازيم.

اطلاع از مقدار بدهي

فرد ضامن وام با حسن نيت و اطلاع از شرايط بدهكار تعهدي را قبول مي‌كند، اما با توجه به اوضاع پرتلاطم امروزي بهتر است ضامن از مقدار تعهد و شرايط پرداخت دين بطور كامل مطلع باشد و سپس ضمانت را بپذيرد.

كسب اجازه از بدهكار در ضامن شدن

يكي از حقوق ضامن اين است كه مي‌‎تواند دادخواستي عليه بدهكار بدهد و پولي را كه به طلبكار و يا به بانك مي‌دهد بعدها از بدهكار و يا كسي كه از او ضمانت شده پس بگيرد. اما اگر بدهكار از ضمانت ضامن به نفع وي اطلاع نداشته باشد، اين امر ميسر نيست.

 از آنجا كه قرارداد ضمانت بين دو نفر يعني ضامن و فردي كه از او ضمانت كرده، انجام مي‌شود و به اراده و اجازه بدهكار براي انعقاد قرارداد نياز ندارد، در صورتي كه بدهكار از ضمانت اطلاع نداشته باشد، ضامن نمي‎‌تواند عليه او دادخواست بدهد.

آيا اراده بدهكار شرط است؟

بسيار ديده شده كه افراد به سبب دوستي، ضمانتي را از روي خيرخواهي قبول مي‎‌كنند. در اين مورد، ضامن نمي‎‌تواند ادعا كند كه چون از روي لطف اين كار را انجام داده است، پس مسئوليت ندارد. زيرا در صورتي كه بدهكار بدهي را پرداخت نكند، در واقع ضامن بايد بدهي او را بپردازد؛ چون با اطلاع و آگاهي به اين موضوع ضامن شده و تعهد داده است كه اگر بدهكار، بدهي را ندهد، آن را پرداخت خواهد كرد.

 اشخاصي كه ضامن ديگران مي‎‌شوند و نيت خير دارند بايد آگاه باشند كه در ضمانتشان حتما بايد اجازه بدهكار را بگيرند.

پيشنهاد مطالعه: براي آشنايي با نكات حقوقي بيشتر انواع ضمانت‌هاي بانكي را مطالعه كنيد.

قانون مدني، زن را موظف به اطاعت از شوهر چه در امور جاري زندگي و چه در مسائل زناشويي نموده و در مقابل اين تمكين، وي را مستحق دريافت نفقه دانسته است.

هنگامي كه زن و مرد با هم عقد ازدواج مي‌بندند، بر اساس شرع و قانون بايستي تكاليفي را در برابر يكديگر انجام دهند. به عنوان مثال زن از حق نفقه برخوردار است و در عين حال بايستي تمكين نمايد. تمكين، به معناي پذيرش شوهر در امور كلي زندگي خانوادگي و روابط زناشويي است. گاهي ممكن است كه به دليل اختلافات ميان زن و مرد، زن حاضر به تمكين در برابر شوهر خود نشود. به دنبال اين موضوع، اين سوال مطرح مي شود كه مجازات عدم تمكين چيست؟ در مجله دلتا به آثار حقوقي عدم تمكين خواهيم پرداخت.

تمكين از نظر لغوي به معناي اطاعت كردن است. و طبق قانون به دو دسته تقسيم مي‌شود كه عبارتند از :

تمكين عام

•  خوش رفتاري يا حسن معاشرت زن با شوهر و پذيرفتن خواسته‌‌هاي مشروع همسر است. البته شايان ذكر است كه مرد نيز موظف به رعايت تمكين است و بايستي نسبت به خواسته‌‌هاي مشروع همسر پاسخ مثبت بدهد.
• بنابراين اگر مردي از همسر خود توقعات نامشروع يا نامتعارفي داشته باشد، زن مكلف به اطاعت از او نيست. به عنوان مثال اگر مردي بر خلاف عرف از خروج همسر خود از منزل و بازديد خويشان و دوستان جلوگيري كند، زن مكلف به رعايت آن نيست.

تمكين خاص

• رابطه‌ خاص زوجيت و روابط جنسي زناشويي است. در مقابل تمكين، مساله عدم تمكين يا نشوز مطرح مي‌‎شود كه به معني نافرماني يكي از زوج ها نسبت به ديگري است.
• بنابراين نشوز نمي‌تواند صرفا مختص زن باشد. نافرماني شوهر و عدم ايفاي مقتضيات و ملزومات زندگي مشترك نشوز نام دارد. ولي در عرف و حقوق امروز، واژه‌ نشوز را بيشتر در مورد زن به كار برده‌‌اند. بطور مثال مردي كه نفقه‌ همسر را نمي‌پردازد يا با همسر خود حسن معاشرت ندارد ناشز است.

شرايط اجازه عدم تمكين زن

• در صورت قرار داشتن زن در عادت ماهيانه و بيمار بودن وي بطوري كه پزشك رابطه جنسي را منع كرده باشد.
• مطابق  ماده ۱۱۱۴ قانون مدني اگر حق تعيين منزل به زن داده شده باشد، زن مي تواند از زندگي كردن در منزل مرد خودداري و مرد بايد در منزل مورد تاييد زن، زندگي كند.
• چنانچه مرد منزل مستقل و مناسبي در شأن زن تهيه نكرده باشد، زن مي‌تواند از رفتن به منزل شوهر خودداري كند.
• اگر زندگي در منزل با شوهر موجب ترس از ضرر و زيان بدني، مالي و يا شرافتي براي زن باشد، وي مي‌تواند منزل را ترك و تا زماني كه همسر او صلاحيت لازم را پيدا نكرده، از بازگشت به منزل خودداري كند و در اين شرايط نيز به زن نفقه تعلق مي‌گيرد.
• چنانچه بعد از جاري شدن صيغه عقد، مرد به بيماري مقاربتي مبتلا شده بطوري كه رابطه جنسي موجب سرايت بيماري به زن شود، زن مي‌تواند از اين رابطه خودداري كرده، در حالي كه حق پرداخت نفقه وي محفوظ خواهد بود.

مجازات عدم تمكين زن

در قانون براي عدم تمكين از سوي زن مجازات در نظر گرفته نشده است. در واقع در صورت عدم تمكين، دادگاه اقدام به صدور راي الزام به تمكين مي‌كند كه طبق آن زن موظف است از همسر خود تمكين كند و در صورتي كه زن تغيير رويه ندهد، آثار حقوقي و حكم عدم تمكين براي وي به همراه خواهد داشت.

پيشنهاد مطالعه : براي آشنايي با دانستني‌هاي حقوقي بيشتر حقوق زن در طلاق توافقي به چه صورت است؟  را مطالعه كنيد.

سفته سندي است كه به سبب آن امضا كننده متعهد مي‌شود تا در موعد مقرر يا عندالمطالبه، مبلغي را در وجه حامل يا يك فرد معين بپردازد.

سفته به عنوان يك وسيله اعتباري نقش مهمي در تامين كوتاه‌مدت منابع سرمايه گذاري ايفا مي‌كند و بخصوص شركت‌ هاي بزرگ با كمك آن مشكلات مالي جاري خود را نزد بانك ها مرتفع مي‌سازند، اما استفاده از سفته و ناآگاهي از قانون سفته، براي مردم مشكلاتي ايجاد مي‌كند. در مجله دلتا به بررسي ابعاد حقوقي و چگونگي به اجرا گذاشتن سفته مي‌پردازيم.

سفته سندي است كه به موجب آن امضاء كننده متعهد مي‌شود تا در موعد مقرر يا عندالمطالبه، مبلغي را در وجه حامل يا يك فرد معين يا به حواله كرد او بپردازد. سفته علاوه بر امضا يا مهر متعهد، بايد حاوي مبلغ تعهد شده، نام گيرنده وجه و تاريخ نيز باشد.

برخي از مواردي كه از سفته استفاده مي‌شود عبارتند از:

• به عنوان وسيله پرداخت در معاملات غيرنقدي و اين امر در معاملات كالا‌هاي مصرفي بسيار رايج است.
• بانك‌‌ها و موسسات اعتباري نيز از اين اسناد براي اعطاي وام و تقسيط بازپرداخت آن استفاده مي‌كنند و در مقابل پرداخت وام به مشتري، از او سفته مطالبه مي‌كنند.
• در قرارداد‌هايي كه شركت‌ها و موسسات اداري با پيمان‌كاران منعقد مي‌كنند، سفته ابزاري ارزان و مطمئن براي تضمين اجراي تعهدات است.

نحوه تكميل سفته

طبق قانون تجارت، سفته علاوه بر مهر يا امضاء، بايد داراي تاريخ باشد و همچنين درج مبلغي كه بايد پرداخت شود، با تمام حروف؛ ضروري است.

در ضمن درج نام و نام‌خانوادگي گيرنده وجه، تاريخ پرداخت وجه، نوشتن نام خانوادگي صادركننده، اقامتگاه وي و محل پرداخت سفته نيز ضروري است. شايان ذكر است در صورتي كه سفته براي شخص معيني صادر شود، بايد نام و نام خانوادگي او در سفته آورده شود، در غير اين صورت به جاي نام او نوشته مي‌شود در «وجه حامل».

در صورتي كه نام‌خانوادگي يك شخص معين در سفته نوشته شود، به عنوان طلبكار شناخته شده و در غير‌اين‌صورت هر كسي كه سفته را در اختيار داشته باشد، طلبكار محسوب مي‌شود و مي‌تواند در سررسيد سفته، مبلغ آن را درخواست كند. اگر سررسيد ذكر نشود، سفته عندالمطالبه محسوب مي‌شود به اين معنا كه صادركننده بايد به محض مطالبه، مبلغ آن را پرداخت كند.

در مواردي كه مندرجات قانوني در سفته ذكر نشود يا ناقص و فاقد شرايط اساسي مذكور در قانون تجارت باشد، سند تجاري محسوب نمي‌شود و اعتبار قانوني لازم را ندارد.

سفته بدون نام

سفته بدون نام، نوعي ديگر از نحوه تنظيم سفته است. در اين حالت، در تنظيم سند اين امكان وجود دارد كه بدهكار، سفته ‌اي را كه صادر مي‌كند، بدون ذكر نام طلبكار به وي بدهد كه در اين صورت فرد مي‌تواند خود در زمان سررسيد اقدام يا به شخص ديگري حواله كند. منظور از عبارت حواله كرد در سفته به اين معني است كه به شخص دارنده اين اختيار را مي‌دهد كه بتواند سفته را به ديگري منتقل كند، ولي اگر حواله كرد، خط خورده شود، دارنده سفته نمي‌تواند آن را به ديگري انتقال دهد و فقط بايد خود، براي دريافت وجه آن اقدام  و يا از طريق پشت‌نويسي آن را به شخص ديگري واگذار كند.

نحوه پشت نويسي سفته

پشت نويسي سفته مانند چك براي انتقال سفته به شخص ديگر يا دريافت وجه آن است. اگر پشت نويسي براي انتقال باشد، دارنده جديد سفته از كليه حقوق و مزايايي بهره‌مند مي‌شود كه به سفته تعلق دارد.

شايان ذكر است كه انتقال سفته با امضاي دارنده آن صورت مي‌گيرد. همچنين دارنده سفته مي‌تواند براي وصول وجه آن به ديگري وكالت دهد كه در اين صورت بايد عبارت « وكالت براي وصول» قيد شود.

سقف سفته

هر برگ سفته، سقف خاصي براي تعهد كردن دارد. به طور مثال اگر روي سفته‌ درج شده باشد «بيست ميليون ريال» يعني آن سفته حداكثر براي تعهد دو ميليون تومان داراي اعتبار است و با آن نمي‌توان به پرداخت بيش از دو ميليون تومان تعهد كرد.

واخواست سفته چيست؟

اگر متعهد سفته در موعد سررسيد از پرداخت مبلغ مندرج در آن خودداري كند، دارنده سفته مكلف است به موجب نوشته‌اي كه واخواست يا اعتراض عدم تاديه گفته مي‌شود، ظرف مدت ۱۰ روز از تاريخ وعده سفته اعتراض خود را اعلام كند.

دارنده سفته بايد براي واخواست به دادگاه مراجعه و نسبت به تنظيم و ارسال آن براي صادركننده سفته اقدام كند و طبق قانون تجارت از تاريخ واخواست، ظرف مدت يك سال براي كسي كه سفته را در ايران صادر كرده و مدت ۲ سال براي كساني كه سفته را در خارج از ايران صادر كرده‌اند، مي‌تواند اقامه دعوي كند.

در صورتي كه دارنده سفته به تكاليف قانوني خود عمل نكند، حق اقامه دعوي عليه پشت نويس و ضامن پشت نويس را ندارد و از امتيازات اسناد تجاري بهره‌مند نمي‌شود.

اجراء گذاشتن سفته

براي وصول وجه سفته از ۲ طريق مي‌توان اقدام كرد:
۱. از طريق اجراي اسناد رسمي: در صورتي كه دارنده به وظايف قانوني خود عمل كرده باشد، مي‌تواند عليه صادركننده، پشت‌نويس و ضامن، به اجراي اسناد رسمي واقع در اداره ثبت مراجعه و توقيف اموال اشخاص مذكور و وصول طلب خود را درخواست كند.
۲. از طريق مراجع قضايي دادگستري: در خصوص اجرائ گذاشتن سفته بايد در نظر داشت كه دارنده سفته با تقديم دادخواست حقوقي عليه يك يا تمام مسوولان سند تجاري اقامه دعوي مي‌كند و در صورتي كه به محكوميت قطعي صادركننده منجر شود و اموالي از محكوم تحصيل نشود، مي‌تواند به استناد قانون نحوه اجراي محكوميت‌‌هاي مالي، بازداشت شخص محكوم را تقاضا كند.

پيشنهاد مطالعه : براي آشنايي بيشتر با قوانين مربوط به انسداد حساب بانكي  “مسدود كردن حساب بانكي بدهكاران قانوني است؟” را مطالعه كنيد.

طبقه بر شارژ ماهانه آسانسور تاثيري ندارد، مگر اينكه با تصميم‌گيري اعضاي ساختمان بصورت قراردادي، درصدي از آن كم شود.

افزايش جمعيت در دهه گذشته در كنار مهاجرت به شهرهاي بزرگ بر زندگي انسان در اين شهرها تاثير بسياري گذاشته است. زندگي از خانه‌هاي حياط‌دار و ساختمان‌هاي يك يا حداكثر دو طبقه به برج‌هاي سربه‌فلك‌ كشيده تغيير كرده‌است. از مهم‌ترين لوازمي كه زندگي در اين ساختمان‌ها را ميسر مي‌كند آسانسور است، كه گاهي سبب اختلافاتي بين اهالي ساختمان مي‌شود. در اين نوشتار از مجله دلتا به بررسي قوانين مربوط به آسانسور در آپارتمان‌ها مي‌پردازيم.

اختلافات مربوط به آسانسور شامل چه مواردي مي‌شود؟

• اجازه نصب آسانسور
• پرداخت هزينه‌هاي نصب و تعمير آسانسور
• پرداخت هزينه سرويس و نگهداري آسانسور
• مقررات و آداب استفاده از آسانسور

هزينه نصب آسانسور با چه طبقاتي است؟

قوانين نظام مهندسي، سازندگان را موظف مي‌كند كه براي ساختمان‌هاي بيش از ۴ طبقه آسانسور نصب كنند. در آپارتمان‌هاي كمتر از ۴ طبقه الزامي وجود ندارد مگر اينكه خود ساكنان و اهالي آپارتمان تصميم به اين كار داشته باشند و توافق كنند.

بنا به قانون تملك آپارتمان‌ها، اگر در ساختمان سه‌طبقه يا چهارطبقه، مالكين طبقات بالا قصد نصب آسانسور داشته باشند و مكاني هم براي تعبيه آسانسور از پيش تعيين شده باشد، در صورت مخالفت ساكنين طبقه اول و طبقه همكف مي‌توانند براي نصب آسانسور اقدام كنند.

طبق ماده چهارم قانون تملك آپارتمان‌ها، اگر مجموع مساحت طبقات بالايي از مساحت واحد طبقه اول و همكف بيشتر باشد، ساير مالكين مي‌توانند بصورت قانوني حق‌السهم نصب آسانسور را به همراه خسارات احتمالي از مالكين معترض دريافت كنند.

هزينه سرويس و نگهداري آسانسور با كيست؟

آسانسور وسيله حساسي است كه در صورت بي‌توجهي به هشدارها و مشكلاتش امكان رخ دادن حادثه وجود دارد. به همين دليل بررسي دائمي و منظم آسانسور در آپارتمان‌ها مسئله‌اي ضروري است.

بررسي وضعيت آسانسور بايد بصورت منظم و ماهانه انجام شود. مالكان ساختمان يا مدير ساختمان وظيفه دارند ماهانه يك‌بار تمام قطعات آسانسور را مورد بررسي قرار دهند.

آيا عدم استفاده واحد از آسانسور، دليلي بر پرداخت نكردن شارژ است؟

شارژ ماهانه آسانسور چگونه تعيين مي‌شود؟

بنا به قوانين مربوط به آسانسور در قانون تملك آپارتمان‌ها شارژ ماهيانه مي‌تواند به دو روش تعيين شود:

• روش قانوني: بر اساس آن پرداخت شارژ براي همه يكسان است.
• روش قراردادي: بر اساس آن ساكنين با برگزاري جلسه‌اي، قوانيني را ميان خود وضع مي‌كنند، مانند نصف كردن شارژ مربوط به آسانسور طبقات اول و همكف.

وظايف مدير ساختمان در قوانين آسانسور چيست؟

يكي از وظايف مدير ساختمان بيمه كردن تمام بخش‌هاي ساختمان در مقابل خطرات است. بر اساس ماده ۴ قانون تملك آپارتمان‌ها، سهم هر يك از واحدها از حق بيمه توسط مدير ساختمان و متناسب با متراژ هر واحد تعيين مي‌شود.

بعد از تعيين سهم هر واحد، مدير ساختمان بايد براي جمع‌آوري شارژهاي ماهيانه و هزينه‌ها اقدام كند كه هزينه‌‌هاي مربوط به آسانسور نيز در اين دسته جاي مي‌گيرد.

درصورت خسارت به آسانسور چه كسي مسئول است؟

در صورتي كه ساكنين يكي از واحدها، خسارتي به آسانسور يا هريك از اموال ساختمان كه براي استفاده همگان قرار داده شده وارد كند، آن واحد موظف به جبران خسارت وارده بر اساس تصميم مدير ساختمان و قانون آسانسور در ساختمان‌هاست.

همچنين اگر خسارت واردشده از سوي شخصي باشد كه در ساختمان ساكن نيست، واحدي كه با آن شخص ارتباط دارد موظف به پرداخت خسارت است.

قانون حمل بار با آسانسور

اگر آسانسوري براي حمل بار تعبيه نشده باشد نبايد براي اين كار مورد استفاده قرار گيرد. طبق قانون، اثاث‌كشي با آسانسور نفربر ممنوع است و ممكن است خساراتي را چه به صورت آني و چه در دراز مدت بر اين وسيله عمومي وارد كند.

براي آشنايي با نكات حقوقي بيشتر  “توهين و افترا و مجازات آن” را مطالعه كنيد.

كسب‌و‌كار خانگي به دسته­‌اي از فعاليت‌­ها گفته مي‌­شود كه توسط اعضاي خانواده در يك فضاي مسكوني انجام مي­‌شود. اين نوع فعاليت­‌هاي اقتصادي بدون ايجاد مزاحمت براي همسايگان صورت مي‌­گيرد و باعث عرضه كالا به بازار مي­‌شود.

بيمه كسب‌وكار خانگي يكي از موضوعاتي است كه براي بسياري از شاغلان اين حرفه، بسيار مهم تلقي مي‌شود. كسب‌وكار خانگي، يكي از راهكارهاي مهم و اساسي در ايجاد اشتغال بشمار مي‌رود. اين نوع كسب‌وكار­ها داراي مزاياي فراواني است كه مي­ توان به ايجاد توازن و تعادل ميان خانواده و اشتغال زنان، حذف هزينه­‌هاي خريد، رهن و اجاره كارگاه جهت فعاليت، به كارگيري نيروي كار خانوادگي اشاره كرد. با توجه به كارآمدي اين نوع مشاغل، كسب‌و‌كار خانگي روز به روز در تمام دنيا و همچنين ايران در حال رشد و پيشرفتي روز­افزون است. در اين نوشتار از مجله دلتا به بررسي بيمه مشاغل خانگي و شرايط آن مي‌پردازيم.

فعاليت در كسب‌و‌كار خانگي

فعاليت در زمينه مشاغل خانگي به سه صورت انجام مي­‌شود كه به شرح زير است:

• متقاضي تحت پوشش: فعاليتي كه به صورت كارمزدي براي كارفرمايي در خارج از منزل صورت مي­‌گيرد.
• متقاضي مستقل: فعاليتي كه از آغاز تا زمان عرضه آن به بازار توسط خود شخص انجام مي­‌شود.
• پشتيبان: فعاليتي كه به شكل مشاركتي با بنگاه‌­هاي رده‌­هاي بالاتر يا تعاوني‌­ها انجام مي­‌شود.

بيمه كسب‌وكار خانگي چگونه است؟

شاغلان كسب‌و‌كار خانگي و اعضا خانواده آنها كه در فضاي مسكوني به كسب‌و‌كار خانگي اشتغال دارند، در صورتي كه مشمول مقررات خاص ديگري نباشند، مشمول مقررات بيمه صاحبان حرف و مشاغل آزاد قرار مي‌گيرند.

شرايط سني سازمان تامين اجتماعي براي بيمه كسب‌وكار خانگي

حداكثر سن براي پذيرش درخواست و عقد قرارداد بيمه كسب‌و‌كار خانگي براي مردان و زنان به ترتيب ۵٠ و ۴۵ سال است. افرادي كه سن آنان در هنگام ارائه تقاضا كمتر از سنين مذكور باشد، درخواست آنان در صورت احراز ساير شرايط مقرر، قابل قبول خواهد بود.

دستمزد مبناي پرداخت حق بيمه كسب‌وكار خانگي

در صورتي كه شاغلان كسب‌وكار خانگي سابقه پرداخت حق بيمه نزد سازمان تامين اجتماعي نداشته باشند، مي‌­توانند دستمزد مبناي پرداخت حق بيمه خود را بين حداقل دستمزد مصوب شوراي عالي كار و حداكثر دستمزد مصوب زمان عقد قرارداد انتخاب كنند.

در صورتي كه متقاضي  مدت ٣۶٠ روز يا بيشتر داراي سابقه پرداخت حق بيمه قبلي نزد سازمان تامين اجتماعي باشد، ميانگين مبناي پرداخت حق بيمه او در آخرين مدت ٣۶٠ روز به عنوان مبناي پرداخت حق بيمه، ملاك عمل قرار مي‌­گيرد.

خدمات درماني بيمه تامين اجتماعي شاغلان كسب‌وكار خانگي

بر اساس تبصره ٢ ماده ٩ دستورالعمل اجرايي قانون ساماندهي و حمايت از مشاغل خانگي، بهره­‌گيري از خدمات درماني شاغلان كسب‌وكار خانگي در قالب بيمه پايه ايرانيان ارائه مي‌شود. مشمولان واجد شرايط با برخورداري از معافيت پرداخت حق بيمه، مي‌توانند از خدمات درماني بيمه همگاني كشور بهره­‌مند شوند.

در‌‎صورتي كه افراد معرفي شده با پرداخت حق‌سرانه درمان مقرر، متقاضي بهره‌­مندي از خدمات درماني سازمان تامين اجتماعي باشند، ارائه حمايت درماني به آنان مانند ديگر بيمه‌شدگان مشاغل آزاد خواهد بود.

مشمولان مي­‌توانند با پرداخت حق‌سرانه درمان براي خود و هر يك از افراد تحت تكفل قانوني‌شان، دفترچه درماني دريافت كنند. متقاضيان بيمه كسب‌وكار خانگي با دريافت دفترچه درماني مي‌­توانند از كليه امكانات مراكز درماني سازمان تامين اجتماعي در سراسر كشور و نيز امكانات مراكز تشخيصي، درماني و دارويي طرف قرارداد اين سازمان استفاده كنند.

ميزان سهم بيمه شده از هزينه درمان براي خدمات پزشكي سرپايي ٣٠ % و براي خدمات درماني بستري ١٠% است.

براي آشنايي با نكات حقوقي بيشتر شرايط پرداخت حق اولاد را مطالعه كنيد.

گواهي انحصار وراثت توسط شوراي حل اختلاف آخرين محل اقامتگاه متوفي، صادر و در آن وراث و ميزان سهم الارث آن‌ها مشخص مي‌شود.

براي آشنايي با نكات حقوقي بيشتر عواقب پارك خودرو جلوي منزل ديگران را مطالعه كنيد.

مهريه را نه تنها در حين زندگي مشترك و طلاق بلكه پس از مرگ هر يك از زوجين نيز مي‌توان مطالبه كرد.

يكي از مهمترين حقوقي كه به موجب شرع و قانون به زن تعلق مي‌گيرد مهريه‌اي است كه به سبب عقد نكاح ميان زن و مرد تعيين مي‌شود. بر اساس قانون مدني زن به محض عقد ازدواج، مالك مهريه و مرد از همان لحظه متعهد مي‌شود كه مهريه همسر خود را بپردازد. به لحاظ عرفي مطالبه مهريه معمولا حين دعواي طلاق در دادگاه مطرح مي‌شود. اما در هر شرايطي زن امكان دريافت مهريه را خواهد داشت. تاثير فوت بر مطالبه مهريه در قانون مدني مشخص شده‌است. در اين نوشتار از مجله دلتا به بررسي تاثير فوت بر مهريه و مطالبه آن مي‌پردازيم.

چگونگي ارث بردن زن و شوهر از يكديگر

بنا به ماده ۹۴۰ قانون مدني، هر يك از زن و شوهر پس از فوت ديگري از همديگر ارث مي‌برند و مهريه زن پس از فوت قابل بررسي است. توارث بين زن و شوهر هنگامي برقرار مي‌شود كه رابطه زوجيت آنان دائمي باشد و در ازدواج موقت رابطه توارث برقرار نمي شود. اگر شوهر در زمان فوت داراي فرزند يا نوه باشد سهم زن يك هشتم و اگر فرزند يا نوه نداشته باشد، سهم زن يك چهارم از اموال شوهر است.

در صورت فوت زن، اگر زن ورثه‌اي جز شوهر نداشته باشد، تمام اموال به او خواهد رسيد اما اگر شوهر غير از زن، ورثه ديگري نداشته باشد، زن فقط يك چهارم از اموال به جا مانده از شوهر را به ارث خواهد برد و بقيه اموال در حكم اموال بلا‌وارث است.

مهريه پس از فوت زن

با فوت زن، كليه حقوق و مطالبات او به ورثه وي مي‌رسد كه از جمله اين حقوق زن، مهريه است. اگر در زمان حيات، زن مهريه‌اش را از شوهر نگرفته باشد اين حق به ورثه‌اش مي‌رسد. درصورتي كه پدر و مادر زن در قيد حيات باشند، از مهريه ارث مي‌برند. همچنين در زمان محاسبه مهريه، سهم شوهر از مبلغ آن كسر و مطابق سهم الارث پدر و مادر به آنها داده خواهد‌ شد.

مهريه زن پس از فوت شوهر

مهريه زن بعد از فوت شوهر، جزء بدهي‌هاي مرد است كه در طول مدت حيات وي، پرداخت نشده است. بر اساس قانون مدني، پس از فوت مردف در صورتي كه اموالي از او به جاي مانده باشد، بايد مهريه زن از اموال او پرداخته شود.

بنا به قانون، زماني كه شخصي فوت مي‌شود، ابتدا بايد ديون و بدهي‌هاي مالي او پرداخت شود و سپس اگر چيزي باقي ماند، بر اساس قواعد ارث، ميان ورثه او تقسيم شود. در صورتي كه مردي فوت كند در حالي كه مهريه همسرش را نپرداخته باشد، زن مي‌تواند با ارائه دادخواست به دادگاه خانواده، مهريه‌اش را مطالبه كند. حتي در صورتي كه تقسيم تركه متوفي انجام شده‌ باشد.

در صورت تقسيم آنچه كه از شوهر باقي مانده، دادخواست مطالبه مهريه بايد به طرفيت ورثه او داده شود. در مواردي هم كه مهريه زن وجه رايج يا پول نقد باشد، تاريخ فوت مبناي محاسبه قرار مي‌گيرد و زن بر اساس شاخص سال فوت شوهر، مهريه را دريافت مي‌كند.

براي آشنايي با نكات حقوقي بيشتر نفقه به زن شاغل تعلق مي‌گيرد؟ را مطالعه كنيد.

اثبات اصالت سند دست نويس، مشكلات متعددي دارد، زيرا بسياري از اين دست‌ نوشته‌ها قابليت جعل دارند.