مجله دلتا

 ديه مال معيني است كه در شرع و قانون به دليل جنايت غيرعمد يا جنايت عمد در مواردي كه به هر دليل براي آن قصاص تعيين نشده، مقرر شده است.

در قانون براي پرداخت ديه، مهلتي تعيين شده كه اين مهلت در جرايم عمد، غيرعمد و خطاي محض با يكديگر متفاوت است. در واقع به مجرم فرصت داده مي‌شود كه بتواند ديه را پرداخت كند. بنابراين، نمى‌توان وي را تحت فشار قرار داد كه كل ديه را ظرف چند روز يا مقداري از آن را در مدت محدودى بپردازد. در اين نوشتار از مجله دلتا به بررسي مهلت پرداخت ديه در قانون مي‌پردازيم.

زمان پرداخت ديه

ديه جرايم عمد اعم از ضرب و جرح و يا قتل عمد بايد ظرف يكسال پس از وقوع جنايت پرداخت شود. اين مهلت در جرايم غيرعمد دو سال و در جرايم خطاي محض ظرف مدت سه سال از وقوع جنايت بايد پرداخت شود. در خطاي محض هر سال يك سوم ديه و ظرف سه سال بطور كامل بايد پرداخت شود در جرايم غير عمد نيز هر سال نصف ديه بايد پرداخت شود.

مهلت پرداخت ديه در قانون

قرباني و مجرم مي‌توانند توافق كنند كه ديه به عنوان مجازات اصلي جرم در نظر گرفته شود. نكته مهم در زمان پرداخت ديه، اين است كه اگر كسي ديگري را در سال ۸۰ به قتل رسانده باشد و در سال ۹۵ براي او ديه تعيين شود، ميزان نرخ ديه‌اي كه تعيين مي‌شود براساس نرخ ديه در سال ۹۵ خواهد بود. حتي اگر دو طرف توافق كرده باشند كه ديه به صورت قسطي پرداخت شود باز هم نرخ ديه براساس زمان پرداخت در نظر گرفته خواهد شد.

شرايط قسط بندي ديه ضرب و جرح

اگر بين دو طرف بر پرداخت ديه به صورت قسطي توافق شده ولي تاريخي تعيين نشود، ديه بايد ظرف يكسال پرداخت شود. اما گاهي محكوم پس از پايان مهلت پرداخت ديه، دادخواست اعسار از پرداخت ديه و تقسيط ديه در ضرب و جرح عمدي يا ساير جرايم را مطرح مي‌كند، كه در صورت اثبات اعسار از پرداخت ديه مي‌تواند به صورت قسطي پرداخت كند. اما در صورت عدم پذيرش اعسار و تقسيط ديه، منجر به بازداشت بدهكار تا زمان پرداخت ديه و يا اثبات اعسار خواهد بود و در اين موضوع تفاوتي بين جنايات عمد و غيرعمد وجود ندارد.

پيشنهاد مطالعه: براي آشنايي با نكات حقوقي بيشتر اعاده حيثيت از چه طريقي ممكن است؟ را مطالعه كنيد.

با مجله حقوقي دلتا همراه باشيد

 ممنوع المعامله به شخصي اعم از حقيقي يا حقوقي گفته مي‌شود كه توسط مقامات قضايي از تصرف در اموال خود منع شده است.

گاهي افراد به دلايلي قانوني از انجام معاملات منع مي‌شوند. تنها افراد خاصي از انجام معامله منع مي‌شوند. در اين نوشتار از مجله دلتا به بررسي افراد ممنوع المعامله مي‌پردازيم.

اشخاص ممنوع المعامله

افراد ممنوع المعامله عبارت‌اند از:

• تجار ورشكسته
• محكومين دادگاه‌ها
• اشخاصي كه عاقل، بالغ و رشيد نيستند، يا به عبارت ديگر فاقد اهليت هستند.

دليل ممنوعيت اشخاص گروه اول و دوم حمايت از افراد جامعه و نظم عمومي در معامله با افرادي است كه به سبب ملاحظات قانوني، سياسي يا اقتصادي در انجام معامله ممنوع و محدود شده‌‎اند. اين افراد از سوي مراجع قضايي به سبب ارتكاب جرايم يا بدهي يا ممنوعيت‌هاي قانوني ديگر بطور كلي ممنوع المعامله هستند و در مواردي برخي از اموال آن‌ها توقيف شده است.

اين افراد تا زماني كه از آن‌ها رفع ممنوعيت نشود، حق انجام معامله در خصوص املاك و ديگر دارايي‌هاي خود را نخواهند داشت. دليل و مبناي حقوقي ممنوعيت اشخاص دسته سوم، رعايت مصلحت گروهي از اشخاص به علت فقدان قوه سنجش مصلحت‌ آنها است. در واقع اين افراد به‌ خودي‌ خود قادر به درك و تشخيص مصلحت خود نيستند. بنابراين، قانونگذار با منع كردن اين افراد، راه سوءاستفاده از اموال آن‌ها را مسدود مي‌كند. دليل عمده ممنوعيت اين اشخاص، حمايت از حقوق آنهاست.

چگونه مي‌توان از ممنوع المعامله بودن يك شخص اطلاع پيدا كرد؟

از طريق دفاتر ثبت اسناد كشور و معاونت قضايي دادستاني كل كشور و ادارات ثبت اسناد و املاك مي‌توان جهت استعلام نسبت به وضعيت ممنوع المعامله بودن افراد اطلاع پيدا كرد. بنابراين، قبل از انجام هرگونه معامله به منظور جلوگيري از بروز مشكلات بعدي از اين موضوع آگاهي كسب كنيد.

پيشنهاد مطالعه: براي آشنايي با نكات حقوقي بيشتر چه كساني ممنوع الخروج مي‌شوند؟ را مطالعه كنيد.

با مجله حقوقي دلتا همراه باشيد

فحاشي آن است كه شخصي نسبت به شخص يا اشخاص ديگر الفاظ ركيك و زشت بكار ببرد.

امروزه در سراسر دنيا شاهد گسترش راه‌هاي ارتباطي هستيم. ابزار‌هاي زيادي در اختيار انسان قرار گرفته تا به وسيله آن به راحتي با ديگران ارتباط برقرار كند. در ميان اين ابزارها، تلفن يا تلفن همراه رايج‌ترين و مهم‌ترين وسيله برقراري ارتباط است كه به آساني در دسترس عموم مردم قرار دارد. با اين حال ممكن است با سوء‌استفاده، اين وسيله محبوب دردسر‌ساز شود. مزاحمت، توهين، فحاشي يا تهديدهاي تلفني و پيامكي موضوعاتي هستند كه جرم محسوب مي‌شوند. در اين نوشتار از مجله دلتا به بررسي عواقب فحاشي از طريق پيامك مي‌پردازيم.

عواقب فحاشي از طريق پيامك

به طور كلي توهين و فحاشي بر اساس ماده ۶۰۸ قانون مجازات اسلامي داراي مجازات: « توهين به افراد از قبيل فحاشي و استعمال الفاظ ركيك، چنانچه موجب حد قذف نباشد، به مجازات شلاق تا (۷۴) ضربه و يا پنجاه هزار‌ تا يك ميليون ريال جزاي نقدي خواهد بود.»

همچنين بر اساس ماده ۶۴۱ قانون مجازات اسلامي مجازات فحاشي و اهانت از طريق پيامك به اينصورت است كه: «هر گاه كسي به وسيله تلفن يا دستگاه‌هاي مخابراتي ديگر براي اشخاص ايجاد مزاحمت كند، علاوه بر اجراي مقررات خاص شركت مخابرات، مرتكب به حبس از يك تا شش ماه محكوم خواهد شد.»

پس بنابراين فحاشي از طريق لوازم الكترونيكي و مخابراتي علاوه بر مجازات‌هاي ذكر شده در قانون مجازات اسلامي، فرد را از سوي شركت مخابرات هم، مشمول جريمه و محدوديت‌هاي ارتباطي مي‌كند.

پيشنهاد مطالعه: براي آشنايي با نكات حقوقي بيشتر مطلب مزاحمت در فضاي مجازي را مطالعه كنيد.

با مجله حقوقي دلتا همراه باشيد

 خيانت در امانت يكي از اعمال مجرمانه است كه قانونگذار براي آن مجازات در نظر گرفته است.

از آنجا كه جرم خيانت در امانت از دسته جرايم مربوط به اموال و مالكيت محسوب مي‌شود و در امور روزمره مردم مثل امانت دادن، اجاره دادن و… قابل ارتكاب است، لازم و ضروري است كه نسبت به آن آگاهي داشته باشيد. در اين نوشتار از مجله دلتا به بررسي مجازات خيانت در امانت مي‌پردازيم.

خيانت در امانت

خيانت در امانت، در قانون جرم است و براي آن مجازات تعيين شده است. در زير مصاديق آن ذكر شده است:

• استفاده از مال مورد امانت
• نابود كردن مال مورد امانت
• شخص امين به جاي امانت‌داري، مال مورد امانت را متعلق به خود بداند و با آن طوري رفتار كند كه ديگران گمان كنند او مالك مال است.

بنابراين براي تحقق اين جرم، مال اماني بايد توسط مالك يا متصرف قانوني به امين سپرده شود. همچنين سپردن مال بايد از راه‌هاي قانوني صورت گرفته باشد. بطور مثال، اگر سارق مال ربوده شده را نزد ديگري به امانت گذارد و امين به جاي بازگرداندن مال، آن را به صاحب اصلي مال يا دولت بدهد يا اصلا از آن به نفع خود استفاده كند، مرتكب جرم خيانت در امانت نشده است.

مجازات خيانت در امانت بر اساس قانون و طبق ماده ۶۷۴ قانون مجازات اسلامي عبارت است از: «هر گاه اموال منقول يا غير منقول يا نوشته‌هايي از قبيل سفته و چك و قبض و نظاير آن به عنوان اجاره يا امانت يا رهن يا براي وكالت يا هر كار با اجرت يا بي‌اجرت، به كسي داده شده و بنا، بر اين بوده است كه اشياء مذكور، مسترد شود يا به مصرف معيني برسد و شخصي كه آن اشياء نزد او بوده آن‌ها را به ضرر مالكين يا متصرفين آن‌ها استعمال يا تصاحب يا تلف يا مفقود كند به حبس از شش ماه تا سه سال محكوم خواهد شد.»

پس بنابراين مجازات اين جرم، حبس از ۶ ماه تا سه سال است.

پيشنهاد مطالعه: براي آشنايي با نكات حقوقي بيشتر مطلب آيا مي‌توان بخشي از مبلغ چك را از بانك گرفت؟ را مطالعه كنيد.

با مجله حقوقي دلتا همراه باشيد

 اجاره نشيني يا اجاره دادن يك آپارتمان، هميشه با چالش‌هايي بين موجر و مستاجر همراه بوده است. داشتن اطلاعات كافي نسبت به حقوق يكديگر و قوانين اجاره‌داري به كاهش اختلافات كمك خواهد كرد.

با افزايش قيمت مسكن و پايين‌تر آمدن قدرت خريد افراد جامعه، ميل به اجاره نشيني ميان مردم بيشتر شده است؛ به همين منظور در اين نوشتار از مجله دلتا به بررسي نكات اجاره كردن خانه مي‌پردازيم.

نكات اجاره كردن خانه

• بايد مدت استفاده از خانه معين شده‏ باشد، مثلاً موجر بگويد، يك سال يا يك ماه خانه را به مستاجر اجاره مي‏‌دهم.
• اگر صاحب خانه‌اي را كه اجاره داده تحويل دهد، اگرچه مستاجر تحويل نگيرد يا تحويل بگيرد، ولي تا آخر مدت اجاره از آن استفاده نكند، مستاجر بايد اجاره‌بها را بپردازد.
• اگر فرد خانه‌اي را اجاره كند و صاحب ملك شرط كند كه فقط خودش از آن استفاده كند، مستاجر نمي‌‏تواند آن را به ديگري اجاره دهد.
• عقد اجاره با فوت هر يك از موجر و مستاجر، باطل نمي‌شود و فقط در صورتي باطل مي‌شود كه موجر براي مدت عمر خود مالك منافع عين مستاجره باشد.
• براي جلوگيري از هرگونه سوءتفاهم يا سوءاستفاده حتما مواردي را كه بين موجر و مستاجر شرط مي‌شود و به توافق مي‌رسند در قولنامه ذكر شود، اين توافقات مي‌تواند در مورد تاريخ واريز كرايه براي هر ماه، مبلغ ديركرد يا جريمه، زمان ورود به خانه و تاريخ تخليه كامل خانه باشد.
• در صورتي كه مستاجر از پرداخت اجاره ‌بها بيش از يك ماه تاخير كند، موجر مي‌تواند قرارداد را فسخ و تخليه مورد اجاره را از مراجع ذي صلاح بخواهد.
• پرداخت هزينه‌هاي مصرفي آب/ برق/ گاز/ تلفن/ شارژ/ فاضلاب شهري بر عهده مستاجر است و بايد در موعد تخليه يا فسخ، قبوض پرداختي را به موجر ارائه دهد.
• در عقد اجاره مستاجر موظف است كه به صورت ماهانه اجاره‌بها را به موجر پرداخت كند، اما در رهن، ثمن (مبلغ مورد معامله) كه مستاجر در ابتداي عقد مي‌پردازد، در انتهاي مدت اجاره به او بازگردانده مي‌شود.
• پرداخت هزينه تعميرات و هزينه‌هاي كلي از قبيل نصب و راه‌اندازي به منظور استفاده از دستگاه تهويه، شوفاژ، كولر، آسانسور و شبكه آب و برق و گاز با مالك است و هزينه‌هاي جزئي مربوط به استفاده از مورد اجاره‌نامه به عهده مستاجر است و نوع هزينه‌ها و ميزان آن را عرف تعيين مي‌كند.
• مستاجر مكلف است به محض اتمام مدت اجاره، عين مستاجره را بدون هيچ عذر و بهانه‌اي تخليه و به موجر تسليم كند؛ در صورتي كه مستاجر به هر دليلي از تسليم ملك به موجر خودداري كند، موظف است روزانه مبلغي را طبق نظر كارشناس، به عنوان اجرت‌المثل ايام تصرف بعد از اتمام قرارداد به موجر بپردازد.

پيشنهاد مطالعه: براي آشنايي با نكات حقوقي بيشتر مطلب هزينه تعميرات آپارتمان، بر عهده مالك است يا مستاجر؟ را مطالعه كنيد.

با مجله حقوقي دلتا همراه باشيد

 يكي از شروط ضمن عقد كه در قباله‌هاي ازدواج درج شده، شرطي تحت عنوان "تنصيف اموال و دارايي مرد پس از طلاق" است.

يكي از مهم‌ترين حقوق مالي زنان بعد از طلاق، نصف كردن اموال مرد پس از جدايي است كه به عنوان يكي از شروط ضمن عقد در سند ازدواج درج شده و هر يك از زوج ها مي‌توانند حين عقد نكاح اقدام به امضا آن شرط كرده و به آن ملتزم شوند كه ثمره اين شرط آن است كه در صورت طلاق از طرف مرد و همچنين وجود ساير شرايط قانوني، زن مي‌تواند از آن بهره‌مند شود. اما سوال مهمي كه مطرح مي‌شود اين است كه آيا در طلاق توافقي زن مي‌تواند از نصف اموال و دارايي مرد پس از طلاق بهره‌مند شود؟ در اين نوشتار از مجله دلتا به بررسي تقسيم اموال در طلاق توافقي مي‌پردازيم.

شرايط تعلق نصف دارايي مرد پس از طلاق

يكي از شروط ضمن عقد مندرج در سند ازدواج شرطي تحت عنوان “تنصيف اموال و دارايي مرد پس از طلاق” است كه بر اساس اين شرط در صورت وجود شرايط قانوني، نصف اموال و دارايي‌هاي مرد پس از طلاق به همسرش تعلق مي‌گيرد. بر اين اساس، از جمله شرايط تعلق نصف اموال مرد به زن مي‌توان به موارد زير اشاره كرد:

• در صورتي نصف اموال مرد پس از طلاق به زن تعلق مي‌گيرد كه طلاق به درخواست مرد باشد و طلاق از طرف مرد به دليل سوءمعاشرت و سوءرفتار زن مانند عدم تمكين و نشوز زن نبوده باشد.
• اموال مشمول حكم تنصيف، اموال و دارايي است كه مرد پس از ازدواج آن‌ها را به دست آورده باشد؛ بنابراين اگر مرد قبل از ازدواج اموال و دارايي‌هايي داشته است، نصف آن‌ها به زن تعلق نمي‌گيرد.
• ميزان اموالي كه پس از طلاق به زن تعلق مي‌گيرد “تا نصف اموال و دارايي زوج” است و لزوما نصف اموال زوج نيست؛ به همين دليل ممكن است دادگاه ميزان كمتري مثل يك سوم اموال يا يك چهارم اموال مرد را مورد حكم قرار دهد؛

تقسيم اموال در طلاق توافقي

سوال مهمي كه در ارتباط با شرط تنصيف اموال وجود دارد، اعمال اين شرط در طلاق توافقي است. به عبارت ديگر، اگر طلاق زن و مرد از نوع طلاق توافقي بوده و هر دو قصد جدايي و طلاق داشته باشند آيا باز هم نصف اموال مرد پس از طلاق به زن تعلق خواهد گرفت؟

هنگامي نصف اموال مرد به زن تعلق مي‌گيرد كه طلاق از طرف مرد بوده و طلاق از طرف مرد به علت تخلف زن از وظايف زناشويي نباشد؛ به همين دليل نصف اموال مرد در طلاق توافقي به زن تعلق نخواهد گرفت. البته بر اساس مقررات مربوط به طلاق توافقي زن و مرد مي‌توانند حين توافق براي جدايي هر شرطي را كه مي‌خواهند در توافق‌نامه خود بگنجانند؛ بنابراين زن و مرد مي‌توانند شرط كنند كه مالي معادل نصف اموال زوج به زن تعلق گيرد؛ در غير اينصورت دادگاه موقع رسيدگي به تقاضاي طلاق، مرد را مجبور به پرداخت نصف اموال مرد به زن نخواهد كرد و صرفا همان توافقي كه زوج ها كرده‌اند مورد عمل قرار مي‌گيرد.

پيشنهاد مطالعه: براي آشنايي با نكات حقوقي بيشتر در چه صورت مهريه نصف مي‌شود؟ را مطالعه كنيد.

با مجله حقوقي دلتا همراه باشيد

 به موجب ماده ۵ قانون اصلاح قانون چك بعد از ثبت غير قابل پرداخت بودن يا كسري مبلغ چك در سامانه يكپارچه بانك مركزي، اين سامانه مراتب را به صورت برخط به تمام بانك‌ها و موسسات اعتباري اطلاع مي‌دهد.

گاهي پيش مي‌آيد كه موجودي حساب صادر كننده چك كمتر از مبلغي است كه در چك درج شده است. در اين شرايط سوالي كه مطرح مي‌شود اين است كه آيا دارنده چك مي‌تواند فقط مقداري از مبلغ چك را از بانك درخواست كند؟ در اين نوشتار از مجله دلتا به بررسي دريافت بخشي از مبلغ چك توسط دارنده آن از بانك مي‌پردازيم.

دريافت بخشي از مبلغ چك

مدتي است كه قانون جديد چك براي اجرايي شدن ابلاغ شده است. بر اساس اين قانون در صورتي كه موجودي حساب صادر كننده چك در بانك كمتر از مبلغ چك باشد، بانك مكلف است به تقاضاي دارنده چك مبلغ موجودي در حساب را به او بپردازد. بر اين اساس دارنده چك با قيد مبلغ دريافت‌ شده پشت چك، آن را به بانك مي‌دهد و بانك هم موظف است، بنا به درخواست دارنده چك فورا كسري مبلغ چك را در سامانه يكپارچه بانك مركزي وارد كند و پس از دريافت كد رهگيري و درج آن در گواهينامه‌اي با مشخصات آن را به متقاضي تحويل دهد. به موجب ماده ۵ قانون اصلاح قانون چك در صورتي كه موجودي حساب صادر كننده چك نزد بانك كمتر از مبلغ چك باشد، به تقاضاي دارنده چك بانك مكلف است مبلغ موجود در حساب را به دارنده چك بپردازد.

دارنده با قيد مبلغ دريافت شده پشت چك، آن را به بانك تسليم مي‌كند. چك مزبور نسبت به مبلغي كه پرداخت نشده است، بي‌محل محسوب و گواهينامه بانك در اين مورد براي دارنده چك، جانشين اصل چك مي‌شود. بانك مكلف است، بنا به درخواست دارنده چك فورا كسري مبلغ چك را در سامانه يكپارچه بانك مركزي وارد كند و با دريافت كد رهگيري و درج آن در گواهينامه‌اي كه مشخصات چك، هويت و نشاني كامل صادر كننده در آن ذكر شده باشد، علت يا علل عدم پرداخت را صريحا قيد و آن را امضا و مهر و به متقاضي تسليم كند. بايد به اين نكته توجه داشت كه به گواهينامه فاقد كد رهگيري در مراجع قضايي و ثبتي ترتيب اثر داده نمي‌شود.

پيشنهاد مطالعه :براي آشنايي با نكات حقوقي بيشتر نكاتي كه درباره چك ضمانت استخدام بايد بدانيد را مطالعه كنيد.

با مجله حقوقي دلتا همراه باشيد

واژه ارث در معناي حقوقي آن رسيدن اموال منقول و غيرمنقول شخص متوفي به وراث آن شخص پس از تسويه بدهي و ديون شخص متوفي است.

در قوانين حقوقي كشور ما در هنگام فوت يك شخص قوانيني در جهت توزيع و تقسيم اموال وي به وراث آن شخص تنظيم شده است. در اين نوشتار از مجله دلتا به بررسي نحوه گرفتن سهم الارث مي‌پردازيم.

نحوه گرفتن سهم الارث

اگر طلبي از شخص متوفي وجود داشته باشد، قبل از اقدام به تقسيم ارث آن طلب بايد پرداخت و رضايت طلبكار جلب شود و يا اگر شخص متوفي داراي وصيت‌نامه‌اي تحت عنوان وقف بخشي از مال خود باشد، ابتدا وقف بايد انجام و سپس تقسيم ارث صورت پذيرد. مهريه زوجه نيز در صورت پرداخت نشدن آن در هنگام فوت شخص متوفي اگر توسط زوجه درخواست شود، جز ديون متوفي محسوب مي‌­شود كه بايد پرداخت و بعد از آن تقسيم انجام شود. افراد بسته به رابطه‌اي كه با شخص فوت شده دارند، در شرايط متفاوت و مقادير متفاوت از ارث سهم مي‌­برند.

نحوه تعلق ارث به افراد چگونه است؟

• در ارث زن و شوهر، اگر مرد فوت كند و زن از مرد فوت شده داراي فرزند نباشد يك چهارم اموال متوفي به وي تعلق مي­‌گيرد.
• در صورتي كه زن از مرد فوت شده داراي فرزند باشد يك هشتم اموال متوفي سهم الارث زن خواهد بود.
• در صورتي كه مرد داراي چند همسر باشد؛ و در زمان فوت زن ها در عقد دائمي وي باشند به هر يك از آن‌ها يك هشتم ارث شوهر تعلق مي‌­گيرد.
• در صورتي كه زن فوت كند، اگر داراي اولاد نباشد شوهر يك دوم از اموال وي را به ارث مي­‌برد.
• در صورتي كه فرزندي پيش از پدر خود فوت شود. از ارث پدري خود سهمي نمي­‌برد در نتيجه فرزندان وي نيز از ارث پدربزرگ خود محروم هستند، مگر در شرايط فقدان وراث از طبقات گفته شده؛ يعني اگر هيچ وارثي از طبقات ارث براي اموال متوفي وجود نداشته باشد، در اين صورت داراي سهم الارث خواهند بود.

اگر اموال موروثي در تصرف برخي وراث باشد، چه بايد كرد؟

پس از تقسيم اموال ما ترك بين وراث، اگر اموال منقولي كه به يكي از وراث تعلق مي‌­گيرد، در تصرف وارث ديگري باشد، در اين صورت وارث اول كه مال به او به ارث رسيده است مي­‌تواند دعوا خود را به طرفيت وارث دوم در رابطه با درخواست سهم الارث مطرح كند. اگر اموال غير منقولي كه به يكي از وراث تعلق مي­‌گيرد در تصرف وارث ديگري باشد، در اين صورت وارث اول كه مال به او به ارث رسيده است، مي‌­تواند دعوا خلع يد را مطرح كند.

پيشنهاد مطالعه: براي آشنايي با نكات حقوقي بيشتر مطلب مزايا تنظيم وصيت نامه را مطالعه كنيد.

​

يكي از شروط لازم براي ازدواج دختران، لزوم كسب اجازه يا رضايت والدين (فقط پدر يا جد پدري) براي اين امر است.

​

لزوم اجازه پدر براي ازدواج دختران موضوعي فقهي است كه در قانون مدني نيز مورد پيش‌بيني قرار گرفته است. در اين نوشتار از مجله دلتا به بررسي لزوم اجازه پدر در ازدواج دوم دختر مي‌پردازيم.

اجازه پدر در ازدواج دوم دختر

به موجب ماده ۱۰۴۳ قانون مدني: نكاح دختر باكره، اگر چه به سن بلوغ رسيده باشد، موقوف به اجازه پدر يا جد پدري است و هر گاه پدر يا جد پدري بدون دليل موجه از دادن اجازه مضايقه كند، اجازه او ساقط و در اين صورت، دختر مي‌تواند با معرفي كامل مردي كه قصد ازدواج با او را دارد و شرايط نكاح و مهريه كه بين آن‌ها قرار داده شده است، پس از اخذ اجازه از دادگاه مدني خاص، به دفتر ازدواج مراجعه و نسبت به ثبت ازدواج اقدام كند.

دختراني كه باكره هستند و قبلا ازدواج نكرده‌اند، بايد از پدر يا جد پدري خود رضايت يا اجازه ازدواج گرفته باشند و در اين خصوص، تفاوتي نمي‌كند كه دختران در چه سني باشند. كسب اجازه از پدر براي ازدواج دختران تنها در صورتي مورد نياز است كه دختران دوشيزه يا باكره باشند. به همين دليل در صورتي كه دختري قبلا يك مرتبه ازدواج كرده باشد، ديگر به لحاظ قانوني نيازمند كسب اجازه يا رضايت پدر براي ازدواج نيست.

پيشنهاد مطالعه: براي آشنايي با نكات حقوقي بيشتر مطلب پس گرفتن هداياي نامزدي چه شرايطي دارد؟ را مطالعه كنيد.

همچنين بخوانيد:

ازدواج دختر بدون اجازه پدر

شرايط ارث بردن زوجين از يكديگر

خروج زن متاهل از كشور چه شرايطي دارد؟

شرايط تملك نصف دارايي مرد پس از طلاق

با مجله حقوقي دلتا همراه باشيد

​

​

سرقت از منزل، بسته به جزييات پرونده ممكن است توسط قاضي، از نوع سرقت حدي يا تعزيري تشخيص داده شود.

​

به‌دليل وجود لوازم قيمتي، طلا، ارز و پول نقد سارقان همواره منتظر فرصت مناسب براي ورود به منازل هستند. اگرچه رعايت نكات ايمني، احتمال بروز اين نوع از سرقت را كاهش مي‌دهد، اما در مواقع بسياري سرقت از منازل اجتناب ‌ناپذير است. در اين نوشتار از مجله دلتا به بررسي مجازات سرقت از منزل مي‌پردازيم.

مجازات سرقت از منزل چيست؟

مطابق ماده ۶۵۶ قانون مجازات اسلامي مرتكب سرقت از جايي كه محل سكني يا مهيا براي سكني است، به حبس از شش ماه تا سه سال و تا ۷۴‌ضربه شلاق محكوم مي‌شود.

اگر سرقت موجب آزار اهالي خانه باشد، حكم سارق چيست؟

اگر سارق، هنگام سرقت از منزل به هر نحوي كه موجب آزار افراد داخل خانه شود، به حبس از سه ماه تا ده سال و شلاق تا ۷۴ ضربه محكوم مي‌شود و اگر ‌جرحي نيز واقع شده باشد، علاوه ‌بر مجازات جرح به حداكثر مجازات مذكور محكوم مي‌شود.

مجازات جرم سرقت از منزل اگر مقرون به پنج شرط باشد، چيست؟

اگر سرقت در شب واقع شده باشد؛ سارقين دو نفر يا بيشتر باشند؛ يك يا چند نفر از آن‌ها حامل سلاح ظاهر يا مخفي بوده باشند؛ از ديوار بالا رفته يا حرز را شكسته يا كليد ساختگي به كار برده يا اين كه عنوان يا لباس مستخدم دولت را اختيار كرده يا برخلاف حقيقت خود ‌را مامور دولتي قلمداد كرده يا در جايي كه محل سكني يا مهيا براي سكني يا توابع آن است، سرقت كرده باشند؛ در ضمن سرقت كسي را آزار يا تهديد كرده باشند؛ در اين صورت مرتكب به پنج تا بيست سال حبس و تا ۷۴ ضربه شلاق‌ محكوم مي‌شود.

​

براي ثبت شكايت سرقت از منزل چه بايد كرد؟

بعد از اطلاع از وقوع سرقت، با پليس ۱۱۰ تماس بگيريد. براي بررسي اثر انگشت سارقان به هيچ وسيله‌اي در منزل دست نزنيد و جاي چيزي را تغيير ندهيد. بعد از اينكه پليس از صحنه وقوع جرم، گزارش تهيه كرد، به كلانتري محل زندگي خود مراجعه و ثبت شكايت كنيد. جزييات اموال مسروقه را به اطلاع پليس برسانيد. براي اثبات سرقت، لازم است ادله‌اي ارائه دهيد. اقرار سارق، شهادت شهود يا وجود ردي از سارق در منزل يا دوربين مداربسته از جمله ادله اثبات سرقت است. سپس به دادسرا مراجعه كنيد و شكايت كنيد. اگر در سرقت از منزلتان به كسي مشكوك هستيد، او را به عنوان مظنون براي تحقيقات بيشتر معرفي كنيد. گزارش پليس و ادله اثبات سرقت در پرونده شما ثبت مي‌شود. بعد از دستگيري سارق يا يافتن اموال مسروقه براي تشكيل جلسه دادگاه به شما اطلاع‌رساني خواهد شد.

پيشنهاد مطالعه: براي آشنايي با نكات حقوقي بيشتر مطلب مراحل پيگيري سرقت خودرو را مطالعه كنيد.

همچنين بخوانيد:

مجازات توهين به كارمند دولت

پرداخت ديه در تصادفات رانندگي

پس از دزديده شدن تلفن همراه چه كنيم؟

انتشار اسكرين شات چه عواقبي دارد؟

شرايط ارث بردن زوجين از يكديگر

با مجله حقوقي دلتا همراه باشيد

​