طلاق

​

ناباروري در قانون عبارت است از اين كه يك زوج پس از گذشت يك سال از ازدواجشان بدون پيشگيري از بارداري، باردار نشوند.

​

مسئله ناباروري زوجين و تبعات ناشي از آن يك موضوع مهم از ديدگاه حقوقي است. در اين نوشتار از مجله دلتا به بررسي موضوع طلاق به دليل نازايي زوجين مي‌پردازيم.

طلاق به علت ناباروري زن

به موجب ماده ۱۱۳۳ قانون مدني مرد مي‌تواند با مراجعه به دادگاه دادخواست طلاق بدهد، مخالفت زن هم مانع صدور حكم طلاق نخواهد بود؛ به اين دليل كه به موجب قانون حق طلاق با مرد است. بنابراين مرد براي درخواست طلاق نياز به دليل محكمه پسند ندارد؛ به عنوان مثال لازم نيست كه در دادگاه ثابت كند كه زن نازا است. نازا بودن زن تاثيري در مهريه يا ساير حقوق مالي او نخواهد داشت؛ بنابراين بررسي حق طلاق زوج به دليل ناباروري زوجه با توجه به اينكه به موجب قانون حق طلاق با مرد است اساسا موضوعيت پيدا نمي‌كند.

​

(براي مشاوره حقوقي در زمينه طلاق از طريق بخش پرسش و پاسخ حقوقي مجله دلتا با ما در ارتباط باشيد.)

طلاق به دليل ناباروري مرد

قانون حمايت خانواده به مسئله طلاق به دليل نازايي زوجين و حق طلاق ناشي از آن براي زن اشاره كرده است؛ بر اساس اين قانون، عقيم بودن يكي از زوجين و اينكه از جهت عوارض و خصوصيات جسمي نتوانند از يكديگر صاحب اولاد شوند، يكي از موارد درخواست طلاق از سوي زن مي‌تواند باشد. علاوه بر اين در شروط چاپي عقدنامه هم به اين موضوع پرداخته شده است، به موجب اين شرط كه البته در صورت امضا مرد موضوعيت پيدا مي‌كند، زن مي‌تواند در موردي كه مردي پس از ۵ سال به جهت عقيم بودن يا عوارض جسمي ديگر صاحب فرزند نشود، طلاق بگيرد كه احراز اين موضوع با دادگاه رسيدگي كننده به طلاق است.

پيشنهاد مطالعه: براي مطالعه مطلب در صورت ناتواني در پرداخت مهريه چه بايد كرد؟ ، مجله حقوقي دلتا را دنبال كنيد.

همچنين بخوانيد:

جدايي زن با داشتن حق طلاق

موارد صدور چك سفيد امضا

تهديد به آبروريزي چه عواقبي در پي دارد؟

سند رسمي را مي‌توان باطل كرد؟

براي جلوگيري از كلاهبرداري در واريز پول چه بايد كرد؟

با مجله حقوقي دلتا همراه باشيد

​

​

مطابق با بند ۲ ماده ۱۱۳۰ قانون مدني، قانون‌گذار به زن حق داده است كه در صورت شرايطي، با اثبات اعتياد شوهر از طريق عسر و حرج بتواند حتي با مخالفت مرد، طلاق بگيرد.

​

يكي از مواردي كه منجر به طلاق مي‌شود اعتياد زوجين است. بسياري از زنان فكر مي‌كنند كه با هر نوع اعتيادي مي‌توانند حق طلاق را بگيرند و نسبت به اخذ حق طلاق اقدام كنند اما بايد به اين نكته توجه داشته باشند كه انجام اين كار به راحتي نيست. در اين نوشتار از مجله دلتا به بررسي موضوع طلاق به دليل اعتياد شوهر مي‌پردازيم.

طلاق به دليل اعتياد شوهر

بر خلاف اين تصور عامه هر نوع اعتيادي منجر به حق طلاق براي زوجه نمي‌شود و براي گرفتن طلاق از طريق اعتياد بايد به گونه‌اي رفتار شود كه منجر به بر هم خوردن اساس خانواده يا وارد شدن خلل به زندگي زناشويي شود يعني اعتياد به قدري باشد كه به هيچ وجه نتوان آن را درمان كرد. در صورتي كه پزشك معالج تشخيص دهد كه ترك اعتياد امكان‌پذير نيست يا مدت زمان زياد و با سختي طي مي‌شود در اين زمان حق طلاق به زن داده مي‌شود.

(براي مشاوره حقوقي در خصوص طلاق از طريق بخش پرسش و پاسخ حقوقي مجله دلتا با ما در ارتباط باشيد.)

در محكمه طلاق حتما بايد اعتياد زوج به اثبات برسد و در صورتي كه مواد مخدر مصرفي شامل گياهي، صنعتي و حتي قرصي كه جنبه درماني ندارد، باشد در آن زمان حق طلاق به زوجه داده مي‌شود. زوجه براي احراز اعتياد بايد دادخواستي تنظيم كند و از پزشكي قانوني درخواست نامه مثبت بودن اعتياد شوهر خود را داشته باشد و پس از دريافت آزمايش مثبت اعتياد زوج، اقدام به گرفتن طلاق كند. همچنين با شهادت شهود و تحقيقات محلي هم مي‌توان اعتياد را به اثبات رساند و حق طلاق را به زوجه داد.

پيشنهاد مطالعه: براي مطالعه طرز تهيه كشمش پلو با مرغ، مجله آشپزي دلتا را دنبال كنيد.

همچنين بخوانيد:

چگونه از مجرد بودن خواستگار خود مطمئن شويم؟

موارد صدور چك سفيد امضا

مجازات خيانت در امانت

مطالبه مهريه پس از بخشيدن آن ممكن است؟

ديه تصادفات رانندگي را چگونه بگيريم؟

با مجله حقوقي دلتا همراه باشيد

​

​

بر اساس قانون، تقاضاي مهريه در صورت ادامه زندگي مشترك امكان‌پذير است.

​

از جمله مهمترين حقوق مالي كه به هنگام عقد ازدواج به زن تعلق مي‌گيرد، مهريه است. بر خلاف اين تصور كه زن به هنگام طلاق مي‌تواند مهريه‌اش را مطالبه كند، تقاضا مهريه بدون طلاق نيز امكان‌پذير است، يعني اينكه زن مي‌تواند هم زمان اقدام به گرفتن مهريه و ادامه زندگي مشترك كند؛ بدون آنكه با شوهرش اختلافي داشته باشد يا بخواهد جدا شود. قانونگذار اين راه را باز گذاشته است. در اين نوشتار از مجله دلتا به بررسي موضوع گرفتن مهريه بدون طلاق مي‌پردازيم.

مهريه زن

بر اساس ماده ۱۰۸۲ قانون مدني، به مجرد عقد زن مالك مهريه مي‌شود و مي‌تواند هر نوع تصرفي كه بخواهد در آن انجام دهد. بنابراين، همانطور كه از اين ماده مشخص مي‌شود، به محض اينكه عقدي ميان طرفين واقع شد، زن مالك مهريه مي‌شود و هر زمان كه بخواهد مي‌تواند مهريه‌اش را مطالبه كند. بر همين اساس، اينكه در عرف گفته مي‌شود كه عدم تمكين زن و يا دادخواست طلاق از طرف زن سبب محروم شدن زن از مهريه مي‌شود، مطلب صحيحي نيست؛ حتي جرايمي مانند برقراري رابطه نامشروع توسط زن نيز سبب عدم استحقاق او نسبت به مهريه نمي‌شود.

گرفتن مهريه بدون طلاق

يكي از نكات حقوقي كه بايد به آن توجه داشت اين است كه به محض آنكه عقد نكاح ميان زوجين خوانده شد، زن مستحق دريافت مهريه مي‌شود و مي‌تواند آن را مطالبه كند، البته آنگونه كه مرسوم است، مطالبه مهريه و گرفتن آن خصوصا در مهريه‌هاي سنگين، معمولا به دنبال اختلاف ميان زن و مرد در روابط زناشويي اتفاق ميفتد، اما بايد به اين نكته توجه كرد كه مهريه حق مالي است كه به هنگام عقد ازدواج به زن تعلق مي‌گيرد. در صورتي كه زن بخواهد و تمايل به ادامه زندگي با همسرش داشته باشد نيز مي‌تواند اقدام به گرفتن مهريه‌اش كند؛ بنابراين، گرفتن مهريه و ادامه زندگي امكان‌پذير است و بدون طلاق هم زن مي‌تواند مهريه‌اش را مطالبه كند.

پيشنهاد مطالعه: براي مطالعه مطلب چيدمان مبل بزرگ را در نشيمن كوچك به مجله دكوراسيون دلتا مراجعه كنيد.

همچنين بخوانيد:

هر فرد تا چه ميزان از اموالش را مي‌تواند وصيت كند؟

با ازدواج مجدد زن مهريه قطع مي‌شود؟

مطالبه مهريه در عقد موقت

سند رسمي را مي‌توان باطل كرد؟

براي جلوگيري از كلاهبرداري در واريز پول چه بايد كرد؟

با مجله حقوقي دلتا همراه باشيد

​

​

زن براي جدايي نياز به دليل دارد كه از جمله اين دلايل اثبات عسر و حرج، اثبات عدم پرداخت نفقه، اثبات غيبت شوهر و اثبات شروط دوازدگانه طلاق است.

​

زني كه مي‌خواهد از شوهرش طلاق بگيرد نياز دارد از راه و روشي به اين كار اقدام كند كه دادخواستش رد نشود. زماني دادخواست طلاق زن رد نمي‌شود كه دليل براي جدايي داشته باشد و بتواند اين دليل را هم در دادگاه ثابت كند. اولين راهي كه زنان به عنوان دليل براي طلاق و جدايي به ذهنشان مي‌رسد اتفاق افتادن شروطي هست كه مرد هنگام ازدواج در ضمن سند نكاحيه آن‌ها را امضا كرده است اما در حال حاضر آن چه را كه تعهد كرده انجام ندهد، انجام داده است. در اين نوشتار از مجله دلتا به بررسي شرايط دوازده‌ گانه طلاق از طرف زن مي‌پردازيم.

شرايط دوازده‌ گانه طلاق از طرف زن

طبق شرايط عقدنامه، درصورتي‌كه مرد در رابطه با شروط زير به زن وكالت بلاعزل با حق توكيل غير داده باشد، زن مي‌تواند با مراجعه به دادگاه و دريافت حكم از دادگاه خود را مطلقه كند اين شروط عبارت است از:

• خودداري شوهر از پرداخت نفقه و ساير حقوق واجب زن به مدت شش ماه.
• سوءرفتار يا سوءمعاشرت مرد به حدي كه ادامه زندگي را براي زن غيرقابل‌ تحمل كند.
• ابتلا مرد به امراض صعب‌العلاج به ‌نحوي ‌كه دوام زندگي مشترك براي زن مخاطره‌آميز باشد.
• ديوانه بودن مرد در زماني كه از نظر شرعي امكان فسخ نباشد.
• توجه نكردن به دستور دادگاه در مورد منع اشتغال مرد به شغلي كه طبق نظر دادگاه مغاير با مصالح خانوادگي و حيثيت زن باشد.
• محكوميت شوهر به‌حكم قطعي به مجازات ۵ سال حبس يا بيشتر  يا به جزاي نقدي كه به خاطر ناتواني پرداخت منجر به ۵ سال بازداشت شود.
• ابتلا مرد به هرگونه مواد مضر و اعتيادآور كه به تشخيص دادگاه به زندگي خانوادگي ضرر بزند، مانند اعتيادي كه منجر به بيكاري مرد، فروش اثاثيه خانه و همچنين سلامتي جسمي و روحي زن و فرزند را تهديد كند.

​

• مرد بدون دليل موجه زندگي خانوادگي خود را رها كند يا اين‌كه مرد شش ماه متوالي بدون عذر موجه از نظر دادگاه غيبت كند.
• محكوميت قطعي مرد به خاطر ارتكاب جرم و اجرا هرگونه مجازات اعم از حد و تعزير كه جرم آن مغاير با حيثيت خانوادگي و شئون زن باشد.
• باگذشت ۵ سال از ازدواج، زن از همسر خود به خاطر عقيم بودن يا عوارض جسمي ديگر صاحب فرزند نشود.
• غيبت طولاني مرد يعني اين‌كه مرد مفقودالاثر شود و مدت ۶ ماه پس از مراجعه زن به دادگاه پيدا نشود.
• مرد همسر ديگري بدون رضايت زن اختيار كند يا به تشخيص دادگاه نسبت به همسران خود عدالت را اجرا نكند.

پيشنهاد مطالعه: براي آشنايي بيشتر با نكات حقوقي بيشتر جهيزيه طبق قانون بر عهده كيست؟ را مطالعه كنيد.

همچنين بخوانيد:

در چه مواردي زن مجاز به عدم تمكين است؟

حقوق زن در طلاق توافقي به چه صورت است؟

مطالبه نفقه و مهريه از ارث شوهر فوت شده

چه زماني زن مي‌تواند جدا از شوهر خود زندگي كند؟

مرد بدون دليل مي‌تواند زن را طلاق دهد؟

با مجله حقوقي دلتا همراه باشيد

​

​

با وجود حق قانوني مرد براي طلاق دادن همسرش بدون دليل هيچ مردي نمي‌تواند به دادگاه خانواده مراجعه كند و صرفا به دلخواه خود و بدون پرداخت حقوق مالي زن او را طلاق دهد.

​

طبق قانون مدني كشور ايران و مطابق با ماده ۱۱۳۳ مرد مي‌تواند با رعايت شرايط مقرر در قانون با مراجعه به دادگاه تقاضاي طلاق همسرش را كند؛ در اين ماده سخني از ارائه دليل از جانب مرد به دادگاه براي طلاق دادن همسرش نيست يعني مرد مي تواند زن خود را بدون اينكه نيازي به اثبات دلايل خاص براي جدايي و طلاق نزد قاضي دادگاه داشته باشد طلاق دهد. در اين نوشتار از مجله دلتا به بررسي طلاق دادن زن بدون دليل مي‌پردازيم.

طلاق دادن زن بدون دليل

طلاق از طرف مرد در ايران به عنوان يك حق قانوني براي مردان شناخته شده است و براي اين موضوع در قانون مدني ماده قانوني خاص هم آورده شده است. پس مردان در كشور ما اين اجازه را دارند كه هر موقع بخواهند با مراجعه به يكي از دفاتر خدمات الكترونيك قضايي دادخواست طلاق براي جدايي از زن خود را بدهند حتي براي اين كار نيازي ندارند تا دنبال دليل و مدركي باشند تا ضميمه دادخواست طلاق كنند و آن‌ها  را در دادگاه نزد قاضي دادگاه ثابت كنند تا بتوانند از اين حقشان استفاده كنند كه طلاق دادن زن است استفاده كنند؛ اما چنين حقي در قانون ايران براي زنان در نظر گرفته نشده است زنان حتما بايستي دلايلي براي درخواست جدايي از شوهرشان داشته باشند و آن دلايل را هم در دادگاه نزد قاضي به اثبات برسانند تا بتوانند از شوهرشان جدا شوند.

​

شرايط طلاق دادن زن بدون دليل توسط مرد

شرايطي براي مردان خواهان طلاق در نظر گرفته شده است كه براي طلاق زنانشان بايستي به آن عمل كنند؛ كه اين شرايط عبارت است از:

اولين و مهم ترين شرطي كه مردان خواهان طلاق بايد به آن عمل كنند را مي‌توان تحت عنوان پرداخت مهريه زن بيان كرد، مردي كه مي‌خواهد زنش را طلاق دهد بايد تمام مهريه زن را به طور كامل پرداخته باشد در غير اين صورت صيغه طلاق اجرا و در دفتر اسناد رسمي ثبت نخواهد شد. شرط بعدي كه مرد خواهان طلاق بدون دليل زن بايد به آن عمل كند پرداخت نفقه زن است كه مقدار آن را دادگاه بر اساس شئونات اجتماعي و خانوادگي زن تعيين مي‌كند و مرد بايستي بپردازد ، بعد از طلاق دادن زن توسط مرد، زن بايد سه ماه عده طلاق نگه دارد در اين سه ماه چون طلاق از طرف مرد طلاق رجعي محسوب مي‌شود پرداخت نفقه زن در اين سه ماه بر عهده مرد است. پرداخت نصف دارايي شوهر به زن يا تقسيم اموال شوهر باز هم يكي ديگر از شرايط طلاق دادن زن بدون دليل از سوي مرد است. اين شرط كه يكي از شروط دوازده گانه ضمن عقد ازدواج است اگر توسط مرد امضا شده باشد هنگام طلاق به درخواست مرد يا درخواست طلاق از طرف زن كه همراه با دليل محكمه پسندي براي دادگاه است بايستي آن را به زن پرداخت كند.

پيشنهاد مطالعه: براي آشنايي با نكات حقوقي بيشتر در چه صورت مهريه نصف مي‌شود؟ را مطالعه كنيد.

همچنين بخوانيد:

طلاق قضايي و شرايط آن

تمكين زن از شوهر و نكاتي كه بايد بدانيد

مرد الزامي به تمكين از زن دارد؟

زن براي عمل جراحي زيبايي به اجازه شوهر نياز دارد؟

تقسيم اموال زن و مرد در طلاق

با مجله حقوقي دلتا همراه باشيد

​

​

قانون‌گذار در مورد محاسبه مهريه فرمولى تعيين كرده است به اين ترتيب كه متوسط شاخص بها در سال قبل، تقسيم‏ بر متوسط شاخص بها در سال وقوع عقد ضرب در مهريه مندرج در عقدنامه مي‌شود.

​

محاسبه مهريه به نرخ روز، از آن دسته محاسباتي است كه براي بسياري از زوج ها جذاب و يا با برخي همسران لازم است. البته اين محاسبه و حساب و كتاب براي مهريه هايي است كه مبلغ آن نقدي در نظر گرفته شده باشد. مهريه اگر طلا و سكه باشد فرمول خاصي ندارد و كافي است قيمت سكه روز در تعداد آن ضرب شود. در اين نوشتار از مجله دلتا به بررسي محاسبه مهريه به نرخ روز مي‌پردازيم.

نحوه محاسبه مهريه به نرخ روز

نحوه محاسبه مهريه، به شرح زير است:

براساس مصوبه هيات وزيران در سال ۷۷ نحوه محاسبه ارزش فعلي مهريه به شكل زير محاسبه مي‌شود:

عدد شاخص در سال قبل را بر عدد شاخص در سال وقوع عقد تقسيم مي‌كنيم و نتيجه را در مبلغ مهريه مندرج در عقدنامه ضرب مي‌كنيم به اين ترتيب مبلغ مقدار مهريه مشخص خواهد شد. اين نحوه محاسبه به شكل فرمولي به صورت زير است:

مبلغ مهريه مندرج در عقدنامه × (عدد شاخص در سال وقوع عقد ÷ عدد شاخص در سال ۱۳۹۸).

به اين ترتيب مقدار مهريه فوق در سال ۱۳۹۹ مي‌شود.

محاسبه مهريه زن بعد از فوت همسر

اگر زني بعد از فوت شوهرش اقدام به مطالبه مهريه كند بايد شاخص سال فوت همسرش بر شاخص سال ازدواج تقسيم و حاصل در مبلغ مهريه ضرب شود و ديگر تاريخ مطالبه ملاك محاسبه نخواهد بود.

​

نحوه محاسبه مهريه كه موضوع آن وجه نقد است 

در تاريخ هشتم مرداد ماه ۱۳۷۶ ماده واحده‌اى مشتمل بر دو تبصره به ماده ۱۰۸۲ قانون مدني الحاق شد. به موجب اين ماده به مجرد عقد، زن مالك مهريه مي‌شود و مي‌تواند هر نوع تصرفى كه بخواهد در آن انجام دهد و به موجب تبصره يك ماده واحده‌اى كه به اين ماده الحاق شده است، چنانچه مهريه وجه رايج باشد متناسب با تغيير شاخص قيمت سالانه زمان تاديه نسبت به سال اجراى عقد كه توسط بانك مركزى جمهورى اسلامى ايران تعيين مي‌شود، محاسبه و پرداخت خواهد شد.

براي آشنايي با نكات حقوقي بيشتر محروم كردن از ارث،قانوني يا غير قانوني؟ را مطالعه كنيد.

همچنين بخوانيد:

افزايش مهريه بعد از ازدواج امكان‌پذير است؟

ممنوع‌ الخروج كردن مرد براي مهريه

در چه مواردي مهريه به زن تعلق نمي‌گيرد؟

در چه صورت مهريه نصف مي‌شود؟

پرداخت مهريه سنگين به چه صورت است؟

با مجله حقوقي دلتا همراه باشيد

​

​

وجود رابطه سببيت ميان زن و شوهر سبب مي‌شود كه به هر يك از آن‌ها پس از فوت ديگري ارث تعلق بگيرد.

​

بر اساس قانون مدني، هر يك از زوجين اعم از زن و مرد مي‌توانند در صورت فوت، از ارث ديگري برخوردار بشوند كه اين رابطه توارث ميان زوجين به علاوه ميزان سهم الارث هر يك از زوج و زوجه در قانون به صورت دقيق مشخص شده است. با اين وجود، در مواردي ممكن است كه زن و شوهر طلاق گرفته و از هم جدا شده باشند و سپس شوهر فوت كند. در اين نوشتار از مجله دلتا به بررسي شرايط ارث بردن زن پس از طلاق مي‌پردازيم.

سهم ارث زن از شوهر

احكام مربوط به ارث بردن زن از شوهر در قانون مدني با عنايت به قواعد فقهي به صورت دقيق تنظيم شده است . به عنوان مثال مي‌توان به ماده ۸۶۴ قانون مدني اشاره كرد كه بر اساس آن، از جمله اشخاصي كه به موجب سبب ارث مي‌برند، هر يك از زوجين است كه در حين فوت ديگري زنده باشند. همچنين، بر اساس ماده ۹۴۰ قانون مدني ، زن و مرد در صورتي از هم ارث مي‌برند كه رابطه زوجيت ميان آن‌ها از نوع ازدواج دائم بوده باشد؛ نه ازدواج موقت.

​

شرايط ارث بردن زن پس از طلاق

بنا به ماده ۹۴۳ قانون مدني، شرايط ارث بردن زن بعد از جدايي مشخص شده است. بر اساس ماده مذكور: اگر شوهر، زن خود را به طلاق رجعي مطلقه كند، هر يك از آن‌ها كه قبل از انقضاي عده بميرد، ديگري از او ارث مي‌برد، بنابراين اگر فوت يكي ‌از آن‌ها بعد از انقضاي عده بوده و يا طلاق بائن باشد، از يكديگر ارث نمي برند. طلاق ميان زوجين يا از نوع طلاق بائن است كه مرد و زن پس از طلاق به صورت كامل از هم جدا شده و امكان رجوع از طلاق وجود ندارد و يا اينكه طلاق رجعي است كه بر اساس آن، مرد مي‌تواند در مدت عده طلاق رجعي به زن رجوع كند و بدون نياز به خواندن عقد ازدواج مجدد، زندگي كنند. خانمي كه با طلاق رجعي از همسرش جدا شده است، در حكم زوجه است و از حقوقي كه براي زوجه در قانون مدني مقرر شده است برخوردار خواهد بود كه ارث بردن، يكي از آن‌ها است. به عبارت ديگر، در شرايطي كه زن و شوهر با طلاق رجعي از هم جدا شده باشند و شوهر در طول مدت عده طلاق رجعي (سه طهر پس از طلاق) فوت كرده باشد، زن مي‌تواند از ارث وي برخوردار باشد.

براي آشنايي با نكات حقوقي بيشتر جنين در چه شرايطي ارث مي‌برد؟ را مطالعه كنيد.

همچنين بخوانيد:

ارث زن در ازدواج موقت

پس گرفتن طلا بعد از طلاق چه شرايطي دارد؟

تمكين زن از شوهر و نكاتي كه بايد بدانيد

طلاق به دليل كتك زدن زن در چه شرايطي امكان‌پذير است؟

اقساط بانكي فرد فوت شده چگونه پرداخت مي‌شود؟

با مجله حقوقي دلتا همراه باشيد

​

​

يكي از شروط ضمن عقد مندرج در سند ازدواج شرطي تحت عنوان “تنصيف اموال و دارايي مرد پس از طلاق” است.

​

شايد سوال بسياري از مردم باشد كه آيا تقسيم اموال در طلاق در قانون وجود دارد؟ و تفكيك اموال زوجين در طلاق چگونه خواهد شد؟ در اين نوشتار از مجله دلتا به بررسي تقسيم اموال در طلاق مي‌پردازيم.

تقسيم اموال در طلاق

بر طبق ماده ۱۱۱۸ قانون مدني زن در اداره دارايي خود مستقل است به اين معني كه اموال چه منقول و يا غير منقول و چه اين كه در زمان زوجيت به دست آمده باشد يا طرق ديگر تماما مختص به خود او است و به تنهايي مي‌تواند هر طور كه مايل باشد در اموال خود تصرف كند. از طرفي مرد نيز حتي اگر متاهل باشد به جزء در مواردي كه بايد حقوق زن مانند نفقه و … را بپردازد، در اداره اموال شخصي خود مستقل است و مي‌تواند هر گونه دخل و تصرف حقوقي و مادي در آن‌ها داشته باشد.

​

شرط تقسيم اموال در طلاق

آنچه در حال حاضر به صورت شرط چاپي در سند ازدواج آمده است و زوجين به دلخواه و تمايل خود مي‌توانند آن را امضا كنند، چنين است: چنانچه طلاق بنا به درخواست زوجه نباشد و طبق تشخيص دادگاه، تقاضاي طلاق ناشي از تخلف زن از وظايف همسري يا سوء اخلاق و رفتار وي نباشد، زوج مكلف است تا نصف دارايي موجود خود را كه در ايام زناشويي با زوجه به دست آورده يا معادل آن را، بصورت بلاعوض به زوجه منتقل كند. پس اگر مردي اين شرط را امضا كرده باشد بر طبق شرايط زير به تشخيص قاضي رسيدگي كننده بايستي تا نصف دارايي را كه در ايام زوجيت به دست آورده است به زوجه بدهد:

•  شوهر مي‌بايستي شرط مذكور را امضا كرده باشد.
•  در صورتي زوجه مي‌تواند از اين شرط استفاده كند كه مرد نتواند براي دادگاه اثبات كند كه طلاق ناشي از تخلف زوجه از وظايف زناشويي است.
• فقط در صورت طلاق از جانب شوهر است كه اين شرط مصداق پيدا مي‌كند پس در طلاق توافقي و درخواست طلاق از طرف زن اين شرط موضوعيت ندارد.
•  اين شرط تنصيف دارايي در عقد نكاح است و نه شرط تنصيف اموال زوج، فرق آن است كه دارايي مثبت و منفي دارد ممكن است شوهر اموال منقول و غير منقول داشته باشد ولي بدهكاري هم داشته باشد. در اين راستا قاضي رسيدگي كننده نظر به كل دارايي زوج دارد و نه فقط اموال او.
•  دادگاه اموالي را ملاك عمل قرار مي دهد كه اولا در ايام زناشويي به دست آمده باشد. ثانيا حاصل دسترنج و تلاش باشد نه مثل ارث. ثالثا اموالي در نظر گرفته مي‌شود كه مالكيت شوهر نسبت به آن‌ها محرز و مسلم باشد. رابعا اموال بايد موجود در هنگام طلاق باشد آنچه در گذشته بوده و به هر دليل از ملكيت شوهر خارج شده يا تلف شده باشد اين شرط مصداق ندارد.

براي آشنايي بيشتر نحوه اثبات عدم تمكين زن به چه صورت است؟ را مطالعه كنيد.

همچنين بخوانيد:

مهريه در طلاق غيابي

چه زماني مي‌توان اقدام به گرفتن طلاق غيابي كرد؟

در چه مواردي ازدواج موقت بايد ثبت شود؟

طلاق به دليل كتك زدن زن در چه شرايطي امكان‌پذير است؟

با مجله حقوقي دلتا همراه باشيد

​

​

در پرداخت نفقه به زن تفاوتي ميان زنان شاغل و زنان غير شاغل وجود ندارد.

​

عقد نكاح سبب به وجود آمدن آثاري در روابط ميان زوجين مي‌شود. يكي از اين تكاليف لزوم پرداخت نفقه به زن است. انجام اين تكليف از سوي مرد به اندازه‌اي مهم است كه در قانون ضمانت اجراي عدم پرداخت نفقه مشخص شده است و در صورت ترك انفاق از سوي مرد ممكن است به مجازات حبس محكوم شود. در اين نوشتار از مجله دلتا به بررسي تعلق نفقه به زن شاغل مي‌پردازيم.

نفقه زن

بر اساس قانون مدني، نفقه زن در عقد دائم بر عهده شوهر است. زماني كه زن و مرد به عقد دائم يكديگر درآمدند، مرد مكلف مي‌شود كه به همسر خود نفقه بپردازد. تكليف پرداخت نفقه زن بر عهده مرد است و زن در اين خصوص هيچگونه وظيفه‌اي نخواهد داشت و حتي در صورتي كه شاغل باشد هم موظف نيست براي زندگي مشترك هزينه‌اي بپردازد، چرا كه بر اساس شرع و قانون وظيفه تامين نفقه زن بر عهده همسر وي قرار گرفته است.

​

نفقه زن شاغل

يكي از مزاياي نفقه زن آن است كه پرداخت نفقه به وي مشروط به فقر زن نيست. حتي اگر زن شاغل، يا داراي اموال بوده و قادر به تامين نيازهاي خود باشد، باز هم پرداخت نفقه زن بنا به قانون بر عهده شوهر است. در پرداخت نفقه به زن، تفاوتي ميان زنان شاغل و زنان غير شاغل نيز وجود ندارد. بر اساس قانون در صورت تمكين زن، مرد موظف به پرداخت نفقه به همسر خود مي‌شود، حتي اگر زن كارمند و درآمد خوبي هم داشته باشد، شوهر نمي‌تواند از پرداخت نفقه به همسرش شانه خالي كند. اما پرداخت نفقه به فرزند اينگونه نيست، شرط پرداخت نفقه به فرزندان اين است كه فرزند صاحب مال كافي نباشند و نتوانند به واسطه اشتغال به كاري نفقه خود را تامين كنند. اگر فرزندان خودشان صاحب دارايي باشند و بتوانند كار كنند و صاحب درآمد باشند، پرداخت نفقه به آنها بر پدر ضروري نيست.

ميزان نفقه زن 

بر اساس ماده ۱۱۰۷ قانون مدني، نفقه زن عبارت است از همه نيازهاي متعارف و متناسب با وضعيت زن. پرداخت نفقه زن شاغل به نوعي كه نيازهاي او تامين شود، بر عهده شوهر است. بر اساس قانون مدني، مرد موظف به تامين نيازهاي همسر خود از قبيل مسكن، البسه، نان، اثاث منزل، هزينه‌هاي درماني و بهداشتي و خدمتكار در صورت عادت يا احتياج است. ميزان نفقه زن شاغل نيز همين گونه است و مرد موظف به تامين آن است.

براي آشنايي با نكات حقوقي بيشتر محروم كردن از ارث،قانوني يا غير قانوني؟ را مطالعه كنيد.

همچنين بخوانيد:

عواقب ترك منزل توسط زن

امكان گرفتن نفقه فرزند از پدربزرگ وجود دارد؟

تعلق مهريه به زن در صورت عدم تمكين

نفقه زن به چه صورتي محاسبه مي‌شود؟

طلاق به دليل كتك زدن زن در چه شرايطي امكان‌پذير است؟

با مجله حقوقي دلتا همراه باشيد

​

​

حكم قطعي دادگاه كيفري مبني بر ارتكاب ضرب و شتم زوجه توسط شوهر از مصاديق خوف بر زيان بدني زوجه و معمولا مانع صدور حكم الزام به تمكين است، البته عموما يكبار ضرب و شتم توسط زوج منجر به عدم تمكين و حق طلاق وي نمي‌شود.

​

از جمله مواردي كه زوجه مي‌تواند نسبت به طرح دادخواست طلاق به دليل ضرب و جرح اقدام كند؛ كتك زدن از سوي زوج است. در اين نوشتار از مجله دلتا به بررسي طلاق به دليل كتك زدن زن مي‌پردازيم.

طلاق به دليل كتك زدن زن

در قانون كشور ايران مطابق ماده ۱۱۳۳ طلاق در اختيار زوج است و زني كه تمايل به جدايي داشته باشد براي موفقيت در دادگاه و رسيدن به خواسته خود (طلاق) نيازمند ارائه دليل به دادگاه و احراز عسر و حرج است. در موضوع عسر و حرج، زن در اثبات عسر و حرج مدعي است و بايد تمام اركان آن را در دادگاه ثابت كند. يكي از مهمترين اين دلايل، طلاق به دليل ضرب و جرح است كه اين شرط در بند ۲ شروط ضمن عقد مندرج در سند نكاحيه به صورت چاپي منعكس شده، كه در صورت تحقق شرط، زوجه مي‌تواند به آن استناد كند و در صورت اثبات عسر و حرج در محكمه به دليل مذكور، دادگاه مي‌تواند زوج را اجبار به طلاق كند. مطابق بند ۴ تبصره ماده ۱۱۳۰ قانون مدني «ضرب و شتم يا هرگونه سوءرفتار مستمر كه عرفا با توجه به وضعيت زوجه قابل تحمل نباشد در صورت اثبات اين امر توسط زوجه، دادگاه شوهر را اجبار به طلاق به دليل ضرب و شتم مي‌كند». بديهي است كه از كلمات سوءرفتار و سوءمعاشرت چنين برمي‌آيد كه اين گونه رفتار بايد مستمر باشد و در عرف يكي از مصاديق بارز سوءرفتار، ضرب و شتم است. در خصوص اثبات ضرب و شتم و خشونت و سوءرفتار مرد مي‌توان به اقرار صريح يا ضمني شوهر يا شهادت شهود و يا گرفتن راي محكوميت ضرب و جرح از دادگاه كيفري و يا تقاضاي زوجه از دادگاه براي ارجاع امر به مددكاري به جهت تحقيق از همسايگان محل زندگي زوجين در خصوص ضرب و شتم اشاره كرد. صرف گرفتن گواهي پزشكي قانوني كه نشان دهنده ضرب و جرح و ميزان آن است كافي نيست و دلالت بر سوءرفتار زوج نمي‌كند و بايد مشخص شود آسيب‌ها توسط چه كسي ايجاد شده است و ملاك دادگاه در اين خصوص رأي محكوميت كيفري يا كيفرخواست در دادسرا است كه قاضي اظهارات دو طرف را استماع و ادله ابرازي را بررسي كرده و راي مقتضي صادر مي‌كند.

​

استمرار كتك زدن زن توسط مرد

تعهد زوج بر عدم ارتكاب ضرب و جرح در آينده به منزله‌ي اقرار وي به انجام ضرب و شتم در گذشته و تلقي آن به عنوان مصداق تحقق خوف متضمن ضرر بدني ناشي از زندگي مشترك نخواهد بود. به نظر اكثريت قضات و حقوقدانان، صرف صدور يك دادنامه مبني بر ايراد ضرب و جرح زن كه منجر به آسيب جزيي زوجه توسط شوهر شود، نمي‌تواند اماره بر خوف ضرر زندگي زوجه در منزل مشترك با زوج باشد و مظنه خوف ضرر نيز امري موقتي است و نمي‌تواند به طور دائم از سوي زوجه جهت امتناع موجه از زندگي مشترك مورد استناد قرار گيرد، بنابراين ضرب و جرح وارد يا هرگونه سوءاستفاده‌اي از سوي زوج بايد مستمر باشد.

براي آشنايي با نكات حقوقي بيشتر مهريه در طلاق غيابي را مطالعه كنيد.

همچنين بخوانيد:

تمكين زن از شوهر و نكاتي كه بايد بدانيد

حضانت دائم فرزند

امكان تقسيم اموال مرد در طلاق توافقي وجود دارد؟

تعلق مهريه به زن در صورت عدم تمكين

چه زماني مي‌توان اقدام به گرفتن طلاق غيابي كرد؟

با مجله حقوقي دلتا همراه باشيد

​